به خدا از اون روز کاری باهاش نداشتم
فقط امروز که امتحان کردم دیییدم اینجوری شده.از خواهرم و مادرم نمیترسه فقط تا دست می*برن سرش میر جلو که اینا هماشون می*ترسن و در می*رن.ولی* وقتی* من میرم شروع می*کنه به فرار کردن
چشم تا ۱۰ روز دیگه هم فقط واسه تعویض آب و غذا جلو میرم
بعدش هم که گفتم از دست غذا میگیره منظورم اینه که می*خوام سیب بدم از بیرون قفس که میارم خودش ساریی* میاد میگیره بعدش میره عقب.اصلا دستم رو تو قفس نمیکنم