سلام به همه دوستان گل عزیز و با تبریک سال نو و آرزوی موفقیت وسلامتی برای همه برو بچه های سایت ، بعد از یک مدت غیبت ، امروز در خدمت شما دوستان هستم البته با یک مشکل بزرگ ، اول اسفند ماه به خانه جدید نقل مکان کردیم ، در خانه قبلی مشکلی با جوجو نداشتم و خیلی با هم ارتباط خوبی داشتیم بطوری که اصلا دیگه غر نمی زد ، وقتی آمدیم خونه جدید بعلت جابجایی و اسباب کشی ارتباط من باهاش کمتر شد 28 اسفند ظهر که رفتم خونه داشتم سکته می کردم تمام پرهای سینه اش را کنده بود و ریخته بود کف قفسش به اندازه دو تا مشت پر کف قفسش بود متاسفانه به هیچ کسی هم دسترسی نداشتم و همان موقع هم داشتیم می رفتیم شمال ، این دوهفته که باهم بودیم اصلا به پرهاش کاری نداشت حتی وقتی 5-6 ساعت هم توی ویلا تنها بود پرهایش را نمی جوید ، اما دیروز صبح که برگشتیم تهران تا سه چهار ساعت اصلا توی قفسش نمی رفت و توی ساک مسافرتیش خودش را قایم می کرد وقتی هم رفت توی قفسش سریع در را بستم ، رویش را کرد به دیوار ، از خانه جدید اصلا خوشش نمی آید ، امروز که آمدم سرکار همش ناراحت هستم که توی خانه تنهاست البته ظهر می خواهم ببرمش پیش خانم دکتر مکرم .
سلام اقای اژیده شرمنده مشکل کاسکوم خیلی کلافم کرده بود یکم بد حرف زدم از همتون عذرخواهی میکنم ببخشید...راستش یه خبر خوب دارم امروز که خواهرم از مسافرت برگشت به طور اتفاقی گفت که چند تا عکس ا زکاسکو گرفته سریع عکس ها رو نگاه کردم و دیدم سوراخ بینیش کاملا سالم بود و مشکلی نداشت تقریبا مطمن شدم از ضربه بوده حالا باید چی کار کنم؟باز باید دامپزشک ببرم؟و ماشالا کاملا هم سرحال هستش و خوب هم حرف میزنه و میخوره سوراخه بینیش خیلی باز هست ولی همه کاراش عادیه و فهمیدم که از ضربه هستش...
و اینکه بعضی وقتها یه پاشو میاره بالا وایمیسه اون از چیه؟
و اینکه بعضی اوقات با نوکش پرهای انتهایی و پرهای بالشو تمیز میکنه بین کاسکوها این کار عادیه؟یا اینکه چند دقیقه ای پرهاشو باد میکنه و وایمیسه اینا همه عادیه؟
سلام خانم سودابه .
عید شما هم مبارک و خانه جدید نیز مبارک باشه .
قطعا طوطی شما از یک عامل شدیدا میترسه و باید محل قرار گرفتن قفس و محیط مقابل را تجزیه تحلیل کنید بعید میدایم نیازی به دکتر باشه( البته نظر بنده این هست). صدای موتور یخچال صدای عبور و مرور خیابان صدای افراد در راه پله ها قرار گرفتن اجناس دکوری مقابل یا کنار قفس و .... میتونه اثر گذار باشه .
باسلام خدمت شما آقای فائقی نژآد
دیروز رفتم پیش دکتر ، نظر ایشان هم ترس شدید بود ، ولی توی اتاقی که جوجو را گذاشتم همان وسایلی بود که قبلا توی اتاق خانه قبلی بود ، فقط رنگ پرده قبلا روشن بود الان قهوه ای شده ،
دکتر فقط بهش شربت( آرامبخش) داد که رقیق کنم و دو هفته بریزم توی ظرف آبش ، الان اسم شربت یادم نیست . گفت وقتی که توی خانه تنهاست با یک ملافه روشن رویش را بپوشان که اطراف را نبیند تا کم کم به خانه عادت کند . من خودم قبلا خیلی باهاش بازی می کردم و با من توی یک اتاق بود ولی در زمان اسباب کشی حدود یک ماه سرم فقط به کار گرم بود و وقت کافی نداشتم این می تونه علت پر کنی باشد چون این 15 روزه توی شمال که باهام بود اصلا به پرهایش کاری نداشت ولی از دیروز دوباره شروع کرده .
راستی دیروز بردمش توی حمام و گذاشتمش توی لگن آب ولرم فکر کنم خوشش آمد چون توی آب ایستاده بود و هیچ حرکتی نمی کرد. من با دست آب روی پشتش می ریختم و نازش می کردم آیا این کار را ادامه بدهم یا نه . ترا بخدا کمکم کنید خیلی نگران هستم .
سلام
سال نو شما هم مبارک.
به نظر منم یه چیزی شدیدا روی اعصابشه و کلافش میکنه توی محیط جدیدش وگر نه اگر عادت بود حتما توی شمال هم ادامه پیدا میکرد.
دیدین وقتی دارن با اسباب بازی هاشون بازی میکنن یکم بعدش کلافه میشن و حسابی حرصشون رو سره اسباب بازیا خالی میکنن....فکر کنم الان جوجو ه شما هم اینطوری هستش یعنی یه چیزی شدیدا اذیتش میکنه حتی میتونه همون رنگ پرده باشه....
سلام سودابه جان اول اینکه سال نو و خونه نو مبارک باشه
دوم اینکه تو متنی که نوشته بودی نکته ای به نظرم اومد. گفتی که وقتی از شمال اومدید توی قفس نمیرفت و تو ساکش قایم شده بود و شما به زور کردیدش داخل قفس.. اونم پشتشو کرده به شما.
باهات قهر کرده؟
شاید قفسش مشکلی داره , شاید جاش نامناسبه
میذاشتی یکم تو ساکش بمونه تا کم کم خودش بیاد بیرون ازش
سلام آقای آژیده
الان دو هفتس برای هانا یه اسباب بازی خریدیم و مدام بیرون قفسش بود تا بهش عادت کنه بعضی وقتا میبردیم نزدیک تر یه خورده چشمش بهش عادت کرده اما هنوز ازش میترسه
یه روز از بیرون به قفسش وصل کردم اما به خاطرش از قفسش بالا نمیرفت تا برداشتمش
چیکار کنم قبل از اینکه بیاد پیش ما مال یه پیرمرد پرنده فروش بود که خب میدونید خیلی هنر کرده باشه آب و تخمه براش میذاشته
همسرم میگه انگار باید هانارو به سیستم خود آقا برات بزرگ کنیم... آخه حتی از میوه کاج هم وحشت داره
کاسکوها از رنگ تیره خوششون نمیاد ( تجربه بنده) مادر من یک وقتی که می امد خونمون و من کاسکو داشتم تا از در می امد تو بخاطر چادر مشکی که داشت کاسکوها میترسیدند ولی همین مادر بنده وقتی چادرش را عوض میکرد کلی با کاسکو دل میدادند و قلوه میگرفتند البته تو مغازه های پرنده فروشی هم به دفعات این مطلب را مشاهده کردم .
به نظر من :
1-کم محلی شما (اینکه گفته میشه زیاد با کاسکو بازی نکنیم برای این هست )
2- رنگ تیره پرده
این 2 عامل شدیدا پرنده را متاثر کرده است. اولی پرنده را اماده کرده و رنگ تیره بی شدت روی احساسات پرنده تاثیر گذاشته . یک مدتی روی پرده تیره پارچه سفید بکشید و با اون مهربان تر باشید .
پر کن شدن پرنده به این شدت فقط ناشی از ترس هست .
امیدوارم به زودی خبرهای خوب برامون داشته باشید. ( شربت رو حتما بدین و از دادن غذا با طبیعت گرم فعلا خودداری کنید)
اون مشکل سوراخ بینی در اثر ضربه نیست
مشکلات مزمن تنفسی و عفونت های سینوسی مزمن و مسائلی از این قبیل سبب بروز این حالت میشن.دامپزشک متخصص باید ویزیتش کنه
یک بار د یگه عرض کردم اگر اینقدر به خودتون اطمینان دارید دیگه لطفا اینجا سوال نپرسید و بر اساس اطلاعات خودتون برید جلو...
سلام
عجله ای درکار نیست...سعی کنید اوایل با فاصله یک متری از قفسش نگهش دارید تا چشمش عادت کنه به شی جدید.هر هفته و هر 10 روز اندکی نزدیکش کنید.به مرور ترسش خواهد ریخت
موفق باشید
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)