گفتگو در مورد کاسکو یا طوطی خاکستری آفریقایی

[gsoudabeh]

سلام دوستان

فکر می کنم آقا گفتند که کاسکو بایستی مقلد شود ، عسل این طوری شده صدای زنگ ساعت را طوری تقلید می کنه که بار اول من فکر کردم ساعتم داره زنگ می زنه و حالا اصلا به صدای این زنگ اعتماد ندارم ، حتی صدای گوشی موبایل را هم همینطور

بعداز ظهرها که داره شیطنت می کنه و سر و صدا در می آورد یک چیزایی مثل غر غر کردن زیر لب آدمها که یواش یک چیزی را با خودش می گن ، از خودش در می آورد هر چی توجه می کنم نمی توانم بفهمم چی می گه اما اطرافیان کلمات بیا ، شاپور ، بابا را می شنوند
نمی دونم خوم از بس هیجان دارم متوجه نمی شوم

[پرنده ی غریب]

من که خودم نمی گم دیگران می گن که کاسکویی که چشمش زرده به درد آبگوشت می خوره.
سوال من اینه از اول که نمی دونستن طوطی حرف میزنه احتمالا یه دفعه یه طوطی یه چیزی یه جایی گفته بعدش فهمیدن که بله....و به قول شاعر که میگه

اگر طوطی زبان میبرد در کام نه در کنج قفس بود و نه در دام

سلام دوست عزیز
اون صحبت یه شوخی بوده وگرنه چشم زرد هم رام و حرف زن شده فقط یکم صبر و حوصله بیشتر میخواد که خدا رو شکر هیچکی نداره (شوخی کردم نیاین بزنین تو سرم ) دوست عزیز لطفا اگه در موردی که قبلا صحبت شده اظهار نظر میشه یا ادامه صحبت بهتره که با نقل قول بیان بشه که بچه ها مخصوصا تازه واردا که در جریان نیستن متوجه بشن یکم هم با توضیحات شفاف باشه سوال شما یکم گنگه

سلام دوستان

فکر می کنم آقا گفتند که کاسکو بایستی مقلد شود ، عسل این طوری شده صدای زنگ ساعت را طوری تقلید می کنه که بار اول من فکر کردم ساعتم داره زنگ می زنه و حالا اصلا به صدای این زنگ اعتماد ندارم ، حتی صدای گوشی موبایل را هم همینطور

بعداز ظهرها که داره شیطنت می کنه و سر و صدا در می آورد یک چیزایی مثل غر غر کردن زیر لب آدمها که یواش یک چیزی را با خودش می گن ، از خودش در می آورد هر چی توجه می کنم نمی توانم بفهمم چی می گه اما اطرافیان کلمات بیا ، شاپور ، بابا را می شنوند
نمی دونم خوم از بس هیجان دارم متوجه نمی شوم

دوست عزیز طوطی شما داره به حرف میاد یه چند روز زمان میبره تا درست صحبت کنه مشروط به تمرین مداوم بلند رسا ( شیرینی یادت نره )

[mehrshin]

سلام به همگی.
بعد از مدتها اومدم.

من الان 20 روزه که کاسکومو آوردم خونه. از روز اول کاسکوی قار زنی نبود، سنش با تخمین آقا یک سال و خورده ای هست. تو این 20 روز فکر کنم کلاً چهار بار قار کشید. وقتی از چیزی می ترسه فقط پف می کنه و خم می شه، سرشو می ده پایین و نوکشو باز می کنه و حالت مثلاً حمله ( یا دفاع) به خودش می گیره.
از حدود روز هفتم هشتم از دستم بادوم زمینی گرفت، ولی نه اینکه خیلی ریلکس بیاد جلو و بادوم رو بگیره، با همون حالت پف آروم آروم میاد جلو و بادومو می گیره و میخوره.
روزای اول فقط بادوم زمینی میخورد که آقا گفتن دیگه بهش ندین. یعنی دو بسته بادوم زمینی رو چهار پنج روزه تموم کرد، خیلی میخورد.
تو این مدت باهاش "سلام"، "خوبی" و "فلفل" ( اسمش) رو کار کردم.
تحرکشم بعد از هفته یا ده روز اول بالا رفت، مدام از در و دیوار قفس بالا می ره. راستی از همون روز اول که آوردیمش شروع کرد به در آوردن صداهای متنوع و عجیب غریب که کلی ذوق می کردیم. هنوزم همونطوری میخونه، زیادم می خونه، صبحا، ظهرها، عصرا و شبا میخونه.

ولی دو روزه که نگرانشم، حس می کنم کم غذا میخوره، دیگه تمایلی به گرفتن بادوم زمینی از دستم نداره، میاد جلو و باز با حالت نگران و نوک باز می ره عقب. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده که ترسیده باشه.

بازم دو سه روزه که کف قفسو به حالت کندن با ناخناش چنگ می زنه و ول نمی کنه. انگار می خواد زمینو بکنه اون حالت، مثلاً با چنگالش یه خاک فرضی رو می ریزه عقب و به قصد کشت این کارو ادامه می ده!!! حس می کنم از یه چیزی ناراحته یا به قول دوستان میخواد اعتراضشو نشون بده. ولی نمی دونم چیه. امروز گفتم شاید برای جلب توجه این کارو می کنه، رفتم جلوی قفسش نشستم و شروع کردم به صحبت کردن باهاش، دیدم آروم شد و با دقت بهم نگاه می کرد. خیلی ناراحت شدم که چرا زودتر متوجه نشدم، دوستان واقعاً دلیل این کارش همین بوده؟
تا از کنار قفسش دور می شدم و می رفتم جایی که تو دیدش نبودم، با یه جیغ کوچولو انگار صدام می زد. باز تا می رفتم جلوی قفس ساکت می شد و گاهی که باهاش صحبت می کردم با سوت و جیغ انگار جوابمو می داد.

تا دیروز اسباب بازی نداشت، دیروز براش یه اسباب بازی ( از این آویزهای رنگی چوبی ) آویزون کردیم که خیلی خیلی ترسید. چهارمین قارشو دیروز کشید. تا حدود ده دقیقه با حالت تهاجمی برای اسباب بازی شاخ و شونه می کشید ولی بی صدا. اصلاً هم طرفش نرفته تا حالا. اسباب بازی کنار ظرف آبشه، می ترسم از ترسش نره آب بخوره. ( همین الان که در حال نوشتن بودم با ترس و لرز و حفظ فاصله از اسباب بازی گردنشو دراز کرد و آب خورد ) الانم وقتی می ریم نزدیک قفسش همچنان از اسباب بازیش می ترسه و هم با حالت ترس به ما نگاه می کنه هم به اون.

در مورد غذاش به هیچ وجه لب به سیب نمی زنه، هیچ وقت نخورد. همیشه براش می ذاریم. ولی بلال رو بعد از دو سه روز خورد و خوشش اومد. الان براش هویج و سیب زمینی پخته و فلفل دلمه ای و بلال گذاشتم ولی یه نگاهی کرد و نخورد.

خیلی نگران این بی اشتهاییشم، بادوم زمینی که اینقدر دوست داشت رو نمیخوره مثل سابق.

ببخشید من سوال زیاد دارم.

بیشتر تمایل داره کف قفس بشینه، معمولاً هم گوشه ی دور قفس ( رو به دیوار ) رو انتخاب میکنه و پشتش رو به ما می کنه و اونجا می شینه. در روز چندین بار پرآرایی می کنه، گاهی فکر می کنم نکنه داره پرکنی میکنه.

در مورد وضعیتش هم بگم که هنوز پرهاشو نچیدیم.

همیشه قبل از خوندنش شروع می کنه به بال زدن، ولی از دیروز که اسباب بازیشو نصب کردیم از ترسش که بهش برخورد نکنه، خیلی کم بال می زنه، به نظرتون به صلاحه که اسباب بازیشو نگهداریم یا برش داریم؟

آها یه سوال دیگه هم اینکه در طول روز گاهی دو یا سه بار نوک بالا و پایینشو رو هم می سابه و یه صدای سابیدگی از این کار به وجود میاد که خوشایند نیست. کف دریا هم نداره هنوز. این کارش طبیعیه؟

ببخشید خیلی پست طولانی ای شد.

[ARAM]

مهرشین عزیز در مورد بادام زمینی باید بگم آرام زمانی که از دستمون بادام می گرفت و با دستش می گرفت می خورد خیلی خوشمون امده بود طوری که هر روز به مقدار زیاد بهش می دادیم اونم می خورد بعد از مدتی همین طور که شما می گی شد. اصلا دیگه لب نمی زد به بادام زمینی.در عوض تخمه می خورد . منم دیگه بادام ندادم بهش تااااااااا یک هفته الان هم که می خوام بده 1بادام رو نصف می کنم اون نصف رو هم تشویقی می دم دوباره دیوونه بادام شده اگه 1روز زیاد بخوره اصلا محل نمی ده به من برا من که این جوری بود ...

[پرنده ی غریب]

سلام به همگی.
بعد از مدتها اومدم.

من الان 20 روزه که کاسکومو آوردم خونه. از روز اول کاسکوی قار زنی نبود، سنش با تخمین آقا یک سال و خورده ای هست. تو این 20 روز فکر کنم کلاً چهار بار قار کشید. وقتی از چیزی می ترسه فقط پف می کنه و خم می شه، سرشو می ده پایین و نوکشو باز می کنه و حالت مثلاً حمله ( یا دفاع) به خودش می گیره.
از حدود روز هفتم هشتم از دستم بادوم زمینی گرفت، ولی نه اینکه خیلی ریلکس بیاد جلو و بادوم رو بگیره، با همون حالت پف آروم آروم میاد جلو و بادومو می گیره و میخوره.
روزای اول فقط بادوم زمینی میخورد که آقا گفتن دیگه بهش ندین. یعنی دو بسته بادوم زمینی رو چهار پنج روزه تموم کرد، خیلی میخورد.
تو این مدت باهاش "سلام"، "خوبی" و "فلفل" ( اسمش) رو کار کردم.
تحرکشم بعد از هفته یا ده روز اول بالا رفت، مدام از در و دیوار قفس بالا می ره. راستی از همون روز اول که آوردیمش شروع کرد به در آوردن صداهای متنوع و عجیب غریب که کلی ذوق می کردیم. هنوزم همونطوری میخونه، زیادم می خونه، صبحا، ظهرها، عصرا و شبا میخونه.

ولی دو روزه که نگرانشم، حس می کنم کم غذا میخوره، دیگه تمایلی به گرفتن بادوم زمینی از دستم نداره، میاد جلو و باز با حالت نگران و نوک باز می ره عقب. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده که ترسیده باشه.

بازم دو سه روزه که کف قفسو به حالت کندن با ناخناش چنگ می زنه و ول نمی کنه. انگار می خواد زمینو بکنه اون حالت، مثلاً با چنگالش یه خاک فرضی رو می ریزه عقب و به قصد کشت این کارو ادامه می ده!!! حس می کنم از یه چیزی ناراحته یا به قول دوستان میخواد اعتراضشو نشون بده. ولی نمی دونم چیه. امروز گفتم شاید برای جلب توجه این کارو می کنه، رفتم جلوی قفسش نشستم و شروع کردم به صحبت کردن باهاش، دیدم آروم شد و با دقت بهم نگاه می کرد. خیلی ناراحت شدم که چرا زودتر متوجه نشدم، دوستان واقعاً دلیل این کارش همین بوده؟
تا از کنار قفسش دور می شدم و می رفتم جایی که تو دیدش نبودم، با یه جیغ کوچولو انگار صدام می زد. باز تا می رفتم جلوی قفس ساکت می شد و گاهی که باهاش صحبت می کردم با سوت و جیغ انگار جوابمو می داد.

تا دیروز اسباب بازی نداشت، دیروز براش یه اسباب بازی ( از این آویزهای رنگی چوبی ) آویزون کردیم که خیلی خیلی ترسید. چهارمین قارشو دیروز کشید. تا حدود ده دقیقه با حالت تهاجمی برای اسباب بازی شاخ و شونه می کشید ولی بی صدا. اصلاً هم طرفش نرفته تا حالا. اسباب بازی کنار ظرف آبشه، می ترسم از ترسش نره آب بخوره. ( همین الان که در حال نوشتن بودم با ترس و لرز و حفظ فاصله از اسباب بازی گردنشو دراز کرد و آب خورد ) الانم وقتی می ریم نزدیک قفسش همچنان از اسباب بازیش می ترسه و هم با حالت ترس به ما نگاه می کنه هم به اون.

در مورد غذاش به هیچ وجه لب به سیب نمی زنه، هیچ وقت نخورد. همیشه براش می ذاریم. ولی بلال رو بعد از دو سه روز خورد و خوشش اومد. الان براش هویج و سیب زمینی پخته و فلفل دلمه ای و بلال گذاشتم ولی یه نگاهی کرد و نخورد.

خیلی نگران این بی اشتهاییشم، بادوم زمینی که اینقدر دوست داشت رو نمیخوره مثل سابق.

ببخشید من سوال زیاد دارم.

بیشتر تمایل داره کف قفس بشینه، معمولاً هم گوشه ی دور قفس ( رو به دیوار ) رو انتخاب میکنه و پشتش رو به ما می کنه و اونجا می شینه. در روز چندین بار پرآرایی می کنه، گاهی فکر می کنم نکنه داره پرکنی میکنه.

در مورد وضعیتش هم بگم که هنوز پرهاشو نچیدیم.

همیشه قبل از خوندنش شروع می کنه به بال زدن، ولی از دیروز که اسباب بازیشو نصب کردیم از ترسش که بهش برخورد نکنه، خیلی کم بال می زنه، به نظرتون به صلاحه که اسباب بازیشو نگهداریم یا برش داریم؟

آها یه سوال دیگه هم اینکه در طول روز گاهی دو یا سه بار نوک بالا و پایینشو رو هم می سابه و یه صدای سابیدگی از این کار به وجود میاد که خوشایند نیست. کف دریا هم نداره هنوز. این کارش طبیعیه؟

ببخشید خیلی پست طولانی ای شد.

سلام دوست عزیز
من همون اول صحبتتون فهمیدم که اثباب بازی نداره که خودتون گفتین ولی باید اول اونو بیرون قفس آویزون میکردین تا بهش عادت کنه الانم همین کارو بکنید پشت قفس آویزون کنید یکی دو روز دیگه همون ته قفس از داخل بزارید بهش عادت میکنه شما باید پرشو بدین کوتاه کنن خودتون نباشید اون حوصلش سر میره و به شما عادت کرده شما اولش زیاد بهش توجه کردین و الان کمتر و اون این قضیه رو میفهمه پس همیشه به اون توجه داشته باشید الان موقعیه که اون باید روزی دو سه ساعت بیرون باشه حسابی بال بزنه که روش بیرون آوردن تو این تاپیک هست چند روز بعد که به اثباب بازی عادت کرد و باهاش بازی کرد دیگه اون مشکلاش حل میشه اینا روزی 4 5 ساعت پر آرایی میکنن طبیعیه دندون قروچه میکنن که نوکشون بزرگ نشه اونم طبیعیه کف دریا حتما بزارید خوبه بادوم روزی یکی دو تا تشویقی چون زیاد خورده حتما دلشو زده تنوع تو غذاهاش مفیده بی اشتهاییش اگه زیاد بشه نگران کننده شما این کارا رو بکن پرشو کوتاه توجه زیاد غذای متنوع اگه بعد از چند روز هنوز مشکل داشت هم اطلاع بده هم ببرش دکتر ولی به نظر من همه کاراش طبیعیه درست میشه
موفق باشی

مهرشین عزیز در مورد بادام زمینی باید بگم آرام زمانی که از دستمون بادام می گرفت و با دستش می گرفت می خورد خیلی خوشمون امده بود طوری که هر روز به مقدار زیاد بهش می دادیم اونم می خورد بعد از مدتی همین طور که شما می گی شد. اصلا دیگه لب نمی زد به بادام زمینی.در عوض تخمه می خورد . منم دیگه بادام ندادم بهش تااااااااا یک هفته الان هم که می خوام بده 1بادام رو نصف می کنم اون نصف رو هم تشویقی می دم دوباره دیوونه بادام شده اگه 1روز زیاد بخوره اصلا محل نمی ده به من برا من که این جوری بود ...

کاملا درسته نظر منم همینه

[ardi1234]

اقا من خل شدم این اصلا هیچ رابطه ای با روی دست اومدن نداره!!! تامیاد ((اونم با بدبختی)) میپره میره ((حالا هر جای خونه که باشه)) ممکنه یک طوطی دوست نداشته باشه روی دست بیاد؟؟؟؟ تا میخوام بیارمش روی دستم سرشو میاره پایین!!!! یااز قفس میره پایین........آقا ؛دوستان کسی چیزی نمیدونه؟؟؟

[ARAM]

اقا من خل شدم این اصلا هیچ رابطه ای با روی دست اومدن نداره!!! تامیاد ((اونم با بدبختی)) میپره میره ((حالا هر جای خونه که باشه)) ممکنه یک طوطی دوست نداشته باشه روی دست بیاد؟؟؟؟ تا میخوام بیارمش روی دستم سرشو میاره پایین!!!! یااز قفس میره پایین........آقا ؛دوستان کسی چیزی نمیدونه؟؟؟

این مشکل مشکله من هم هست دقیقا همین جوری که توضیح دادی سرش رو خم می کنه.یا می ره پایین.البته اگه قفسش رو قایم کنم رو دستم می یاد .ولی وقتی عشقش یعنی همون قفسش نیست هیچی از گلوش پاین نمی ره...حتی اگه گرسنه باشه.

[ardi1234]

این مشکل مشکله من هم هست دقیقا همین جوری که توضیح دادی سرش رو خم می کنه.یا می ره پایین.البته اگه قفسش رو قایم کنم رو دستم می یاد .ولی وقتی عشقش یعنی همون قفسش نیست هیچی از گلوش پاین نمی ره...حتی اگه گرسنه باشه.

آرام وقتی ر دستتونه میپره میره؟؟؟ بابا اخه من 4.5 ماهه که الفی دارم!!

[sepideh]

سلام به همگی.
بعد از مدتها اومدم.

من الان 20 روزه که کاسکومو آوردم خونه. از روز اول کاسکوی قار زنی نبود، سنش با تخمین آقا یک سال و خورده ای هست. تو این 20 روز فکر کنم کلاً چهار بار قار کشید. وقتی از چیزی می ترسه فقط پف می کنه و خم می شه، سرشو می ده پایین و نوکشو باز می کنه و حالت مثلاً حمله ( یا دفاع) به خودش می گیره.
از حدود روز هفتم هشتم از دستم بادوم زمینی گرفت، ولی نه اینکه خیلی ریلکس بیاد جلو و بادوم رو بگیره، با همون حالت پف آروم آروم میاد جلو و بادومو می گیره و میخوره.
روزای اول فقط بادوم زمینی میخورد که آقا گفتن دیگه بهش ندین. یعنی دو بسته بادوم زمینی رو چهار پنج روزه تموم کرد، خیلی میخورد.
تو این مدت باهاش "سلام"، "خوبی" و "فلفل" ( اسمش) رو کار کردم.
تحرکشم بعد از هفته یا ده روز اول بالا رفت، مدام از در و دیوار قفس بالا می ره. راستی از همون روز اول که آوردیمش شروع کرد به در آوردن صداهای متنوع و عجیب غریب که کلی ذوق می کردیم. هنوزم همونطوری میخونه، زیادم می خونه، صبحا، ظهرها، عصرا و شبا میخونه.

ولی دو روزه که نگرانشم، حس می کنم کم غذا میخوره، دیگه تمایلی به گرفتن بادوم زمینی از دستم نداره، میاد جلو و باز با حالت نگران و نوک باز می ره عقب. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده که ترسیده باشه.

بازم دو سه روزه که کف قفسو به حالت کندن با ناخناش چنگ می زنه و ول نمی کنه. انگار می خواد زمینو بکنه اون حالت، مثلاً با چنگالش یه خاک فرضی رو می ریزه عقب و به قصد کشت این کارو ادامه می ده!!! حس می کنم از یه چیزی ناراحته یا به قول دوستان میخواد اعتراضشو نشون بده. ولی نمی دونم چیه. امروز گفتم شاید برای جلب توجه این کارو می کنه، رفتم جلوی قفسش نشستم و شروع کردم به صحبت کردن باهاش، دیدم آروم شد و با دقت بهم نگاه می کرد. خیلی ناراحت شدم که چرا زودتر متوجه نشدم، دوستان واقعاً دلیل این کارش همین بوده؟
تا از کنار قفسش دور می شدم و می رفتم جایی که تو دیدش نبودم، با یه جیغ کوچولو انگار صدام می زد. باز تا می رفتم جلوی قفس ساکت می شد و گاهی که باهاش صحبت می کردم با سوت و جیغ انگار جوابمو می داد.

تا دیروز اسباب بازی نداشت، دیروز براش یه اسباب بازی ( از این آویزهای رنگی چوبی ) آویزون کردیم که خیلی خیلی ترسید. چهارمین قارشو دیروز کشید. تا حدود ده دقیقه با حالت تهاجمی برای اسباب بازی شاخ و شونه می کشید ولی بی صدا. اصلاً هم طرفش نرفته تا حالا. اسباب بازی کنار ظرف آبشه، می ترسم از ترسش نره آب بخوره. ( همین الان که در حال نوشتن بودم با ترس و لرز و حفظ فاصله از اسباب بازی گردنشو دراز کرد و آب خورد ) الانم وقتی می ریم نزدیک قفسش همچنان از اسباب بازیش می ترسه و هم با حالت ترس به ما نگاه می کنه هم به اون.

در مورد غذاش به هیچ وجه لب به سیب نمی زنه، هیچ وقت نخورد. همیشه براش می ذاریم. ولی بلال رو بعد از دو سه روز خورد و خوشش اومد. الان براش هویج و سیب زمینی پخته و فلفل دلمه ای و بلال گذاشتم ولی یه نگاهی کرد و نخورد.

خیلی نگران این بی اشتهاییشم، بادوم زمینی که اینقدر دوست داشت رو نمیخوره مثل سابق.

ببخشید من سوال زیاد دارم.

بیشتر تمایل داره کف قفس بشینه، معمولاً هم گوشه ی دور قفس ( رو به دیوار ) رو انتخاب میکنه و پشتش رو به ما می کنه و اونجا می شینه. در روز چندین بار پرآرایی می کنه، گاهی فکر می کنم نکنه داره پرکنی میکنه.

در مورد وضعیتش هم بگم که هنوز پرهاشو نچیدیم.

همیشه قبل از خوندنش شروع می کنه به بال زدن، ولی از دیروز که اسباب بازیشو نصب کردیم از ترسش که بهش برخورد نکنه، خیلی کم بال می زنه، به نظرتون به صلاحه که اسباب بازیشو نگهداریم یا برش داریم؟

آها یه سوال دیگه هم اینکه در طول روز گاهی دو یا سه بار نوک بالا و پایینشو رو هم می سابه و یه صدای سابیدگی از این کار به وجود میاد که خوشایند نیست. کف دریا هم نداره هنوز. این کارش طبیعیه؟

ببخشید خیلی پست طولانی ای شد.

سلام.وقتی که کاسکوی شما میاد رو کف قفس و انگار که داره خاکو میده عقب یعنی دوست داره بیاد بیرون .هر سه تا از کاسکوهای من اینطوری بودن .مخصوصا صبحا دوست داشتن بیان بیرون .طوطی های من از صبح بیرون بودن تا شب قبل خواب.واسه همین اینکارو می کردن.ولی شما اینکارو نکنی .در مورد اسباب بازی هم میشه اونو برداری ؟ببین من اینو قبول ندارم که اسباب بازی رو یهو بزاری تو قفس .حتما بچه ها هم همین نظرو دارن.من اول این اشتباهو کردم.ولی بعد فهمیدم چکار کنم.یه کلیپ دیدم که نحوه معرفی اسباب بازی جدید به کاسکو رو یاد میداد.الان هروقت یه اسباب بازی جدید می گیرم همین روشو انجام می دم .2 یا 3 روز نشده عاشقش میشه .حالا شاید این زمان واسه همه یکسان نباشه.من اول اسباب بازیو میبرم طرفش تو یه فاصله ای که میدونم اگه جلوتر برم می ترسه .بعد بهش توضیح میدم که این چیه .همه قسمتاشو بهش نشون میدم .بعد بوسش می کنم اسباب بازیو .واسه اینکه بفهمه خطر نداره (این اختیاریه).روزی چند بار اینکارو انجام میدم و کم کم فاصلمو باهاش کم می کنم.وقتی اینکارو میکنم با کنجکاوی نگام میکنه .آخرشم که میبینم ترسش ریخته و خودشم دوست داره امتحانش کنه اروم میبرم سمت منقارش ولی فقط یه لحظه.بعد دوباره اینکارو تکرار می کنم .من نتیجه گرفتم شاید شما هم بتونی اینکارو انجام بدی.حالا من حتما اون کلیپو میزارم تا همه ببینن.ببخشیدا من همش کلیپ میذارم .آخه فکر میکنم تصویری خیلی بهتره .این نظر من بود .اگه اشتباه میکنم معذرت می خوام.
راستی کاسکوی منم هر غذایی رو نمی خوره ولی من همیشه براش میذارم .شده بعد دو ماه تازه یه کم بخوره .خودش می خوره نگران نباش.

[EMPEROR]

من خریدم از قفسهای معمولی کوچک تره تو ماشین راحت جا میشه یک طرفش آب وغذا از طرف دیگه درش باز میشه .به نظر من که خوبه.

سلام قفس ها برای مسافرت مناسبه اما حواستون باشه که بعد از خرید و قرار دادن وطی وقتی در حال حرکتین آب و غذا قرار ندین!

سلام به همگی.
بعد از مدتها اومدم.

من الان 20 روزه که کاسکومو آوردم خونه. از روز اول کاسکوی قار زنی نبود، سنش با تخمین آقا یک سال و خورده ای هست. تو این 20 روز فکر کنم کلاً چهار بار قار کشید. وقتی از چیزی می ترسه فقط پف می کنه و خم می شه، سرشو می ده پایین و نوکشو باز می کنه و حالت مثلاً حمله ( یا دفاع) به خودش می گیره.
از حدود روز هفتم هشتم از دستم بادوم زمینی گرفت، ولی نه اینکه خیلی ریلکس بیاد جلو و بادوم رو بگیره، با همون حالت پف آروم آروم میاد جلو و بادومو می گیره و میخوره.
روزای اول فقط بادوم زمینی میخورد که آقا گفتن دیگه بهش ندین. یعنی دو بسته بادوم زمینی رو چهار پنج روزه تموم کرد، خیلی میخورد.
تو این مدت باهاش "سلام"، "خوبی" و "فلفل" ( اسمش) رو کار کردم.
تحرکشم بعد از هفته یا ده روز اول بالا رفت، مدام از در و دیوار قفس بالا می ره. راستی از همون روز اول که آوردیمش شروع کرد به در آوردن صداهای متنوع و عجیب غریب که کلی ذوق می کردیم. هنوزم همونطوری میخونه، زیادم می خونه، صبحا، ظهرها، عصرا و شبا میخونه.

ولی دو روزه که نگرانشم، حس می کنم کم غذا میخوره، دیگه تمایلی به گرفتن بادوم زمینی از دستم نداره، میاد جلو و باز با حالت نگران و نوک باز می ره عقب. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده که ترسیده باشه.

بازم دو سه روزه که کف قفسو به حالت کندن با ناخناش چنگ می زنه و ول نمی کنه. انگار می خواد زمینو بکنه اون حالت، مثلاً با چنگالش یه خاک فرضی رو می ریزه عقب و به قصد کشت این کارو ادامه می ده!!! حس می کنم از یه چیزی ناراحته یا به قول دوستان میخواد اعتراضشو نشون بده. ولی نمی دونم چیه. امروز گفتم شاید برای جلب توجه این کارو می کنه، رفتم جلوی قفسش نشستم و شروع کردم به صحبت کردن باهاش، دیدم آروم شد و با دقت بهم نگاه می کرد. خیلی ناراحت شدم که چرا زودتر متوجه نشدم، دوستان واقعاً دلیل این کارش همین بوده؟
تا از کنار قفسش دور می شدم و می رفتم جایی که تو دیدش نبودم، با یه جیغ کوچولو انگار صدام می زد. باز تا می رفتم جلوی قفس ساکت می شد و گاهی که باهاش صحبت می کردم با سوت و جیغ انگار جوابمو می داد.

تا دیروز اسباب بازی نداشت، دیروز براش یه اسباب بازی ( از این آویزهای رنگی چوبی ) آویزون کردیم که خیلی خیلی ترسید. چهارمین قارشو دیروز کشید. تا حدود ده دقیقه با حالت تهاجمی برای اسباب بازی شاخ و شونه می کشید ولی بی صدا. اصلاً هم طرفش نرفته تا حالا. اسباب بازی کنار ظرف آبشه، می ترسم از ترسش نره آب بخوره. ( همین الان که در حال نوشتن بودم با ترس و لرز و حفظ فاصله از اسباب بازی گردنشو دراز کرد و آب خورد ) الانم وقتی می ریم نزدیک قفسش همچنان از اسباب بازیش می ترسه و هم با حالت ترس به ما نگاه می کنه هم به اون.

در مورد غذاش به هیچ وجه لب به سیب نمی زنه، هیچ وقت نخورد. همیشه براش می ذاریم. ولی بلال رو بعد از دو سه روز خورد و خوشش اومد. الان براش هویج و سیب زمینی پخته و فلفل دلمه ای و بلال گذاشتم ولی یه نگاهی کرد و نخورد.

خیلی نگران این بی اشتهاییشم، بادوم زمینی که اینقدر دوست داشت رو نمیخوره مثل سابق.

ببخشید من سوال زیاد دارم.

بیشتر تمایل داره کف قفس بشینه، معمولاً هم گوشه ی دور قفس ( رو به دیوار ) رو انتخاب میکنه و پشتش رو به ما می کنه و اونجا می شینه. در روز چندین بار پرآرایی می کنه، گاهی فکر می کنم نکنه داره پرکنی میکنه.

در مورد وضعیتش هم بگم که هنوز پرهاشو نچیدیم.

همیشه قبل از خوندنش شروع می کنه به بال زدن، ولی از دیروز که اسباب بازیشو نصب کردیم از ترسش که بهش برخورد نکنه، خیلی کم بال می زنه، به نظرتون به صلاحه که اسباب بازیشو نگهداریم یا برش داریم؟

آها یه سوال دیگه هم اینکه در طول روز گاهی دو یا سه بار نوک بالا و پایینشو رو هم می سابه و یه صدای سابیدگی از این کار به وجود میاد که خوشایند نیست. کف دریا هم نداره هنوز. این کارش طبیعیه؟

ببخشید خیلی پست طولانی ای شد.

سلام دوست عزیز و عرض خوش آمد
دوستان عزیز راهنمایی های لازم رو کردند
در دو خط اول نبودن اسباب بازی کاملا حس میشد و از یک نوع اسباب بازی استفاده نکن حدا قل دو تا متفاوت
نشست طوطی کف قفس نشونه خوبی نیست حتما بیشتر توضیح بده
راجع به غذا حساس نباش شما طبق حرف های آقا 3 تا ظرف بزار و همه غذا های مجازو بزار این که کدومو میخوره کدومو نه فعلا عاددیه به مرور میخوره
از طوطیت و قفسش حتما عکس بزار
ممنون و موفق باشی

اقا من خل شدم این اصلا هیچ رابطه ای با روی دست اومدن نداره!!! تامیاد ((اونم با بدبختی)) میپره میره ((حالا هر جای خونه که باشه)) ممکنه یک طوطی دوست نداشته باشه روی دست بیاد؟؟؟؟ تا میخوام بیارمش روی دستم سرشو میاره پایین!!!! یااز قفس میره پایین........آقا ؛دوستان کسی چیزی نمیدونه؟؟؟

شما دیگه چرا؟ به نظر من فقط تو حرف افتادن یکم کم گذاشتید که تاحالا چیزی نگفته یا شاید من نمیدونم و در بقیه موارد کاملا طبیعی عمل میکنه
رفتار ها در طوطی ها متفاوته اما شما شک نکن به نتیجه تلاش ها و زحماتت میرسی
ما هم منتظر خبر های خوشیم
موفق باشی


ددوستانی هم که از تخمه و بادام زیاد استفاده میکنن مصرف نخود رو به روش های گفته شده فراموش نکنن