علی جان اینجور ترسیدن خیلی عیبی نداره بهترم هست به پارچه عادت کنه چند وقت دیگه هوا هم سردتر می شه و برای اینکه جاش گرمتر باشه خیلی بهتره. از پارچه سفید استفاده نکن بهتره رنگهایی مثل سبز و آبی خاکستری اینجور رنگها که جیغ نیست باشه
در مورد پر سر و صدا بودن خوبه اینقدر فعال و شیطون هست معلومه حالش خوبه ولی عروس هم اصلا بی سر و صدا نیست مگه ماده باشه یا نری که هنوز بالغ نیست اگه نر هست بزار بالغ بشه روزی 100بار کاسکوتو سجده می کنی. سوتها رو هم وقتی عروست تو خونه هست و می شنوه چجوری از سرش بندازی؟اگه سگ و گربه هم بیاری صدای اونها رو هم یاد می گیره ولی کلا هر چیز رو جدید یاد می گیره اولهاش خوشش می یاد هی تکرار می کنه بعد کم کم چیز دیگه یاد بگیره می ره بیشتر سر اون.
طوطیت معلومه به تقلید علاقه داره باهاش تمرین حرف زدن رو شروع کن زود راه می افته.




 پاسخ با نقل قول

 در اول کار خیلی قار میزد و می ترسید - شب اول که هیچی فردا صبح حدود ساعت 9 بود که با دوستم که گویا در این کار تجربه داره و خودشم یه دم قرمز داره در قفس را باز کردیم دوستم دستش را درون قفس کرد در اول یکمی شروع کرد به قار زدن و حالت تهاجمی گرفت ولی دوستم دستش را بدون حرکت نگه داشت ( حدود یه 10 دقیقه ) و کاسگو هر لحظه رام تر و ارامتر شد و بعدشم یه چندتا گاز کوچیک گرفت و مدام ارامتر میشد و کمتر قار میکشید ( نه با کتک و نه با دارو که رسم بسیاری از پرنده فروشی ها است ) - بلاخره من خودم در بعدازظهر همون روز یه تخمه از پشت میله های قفس نگه داشتم البته یه 5-6 دقیقه ای هم شد و با صدای ارام باهاش حرف میزدم ( بیا بابا - بیا عزیزم و . . . ) تا بلاخره اولین تخمه را گرفت و من از خوشحالی پر دراوردم - و شروع کردم به دادن تخمه های پشت سر هم و اون هم میخورد -- فردای اون روز هم در قفس را با یه ریسک گاز گرفتن باز کردم و یه تخمه بردم سمتش اولش یه کمی غرغر کرد و حالت حمله گرفت ولی من دستم را بی حرکت نگه داشتم و همون جمله های ناز کشیدنش را تکرار کردم و بعد از یه چند دقیقه ای که مدام نگاه می کرد به صورت کنجکاوانه ، بلاخره تخمه را گرفت و خورد و منم همین طور تخمه بعدی و بعدی و الان هم در قفس را باز میکنم و خیلی راحت شروع میکنه به گرفتن تخمه و بلالی و . . . 
