داستان زندگی کاسکو من اقا نقره!

[hasti20]

سلام به همه ی دوستان پارسی پت...

شما تقریبا با تمام اعضای خانواده ی من اشنا شدین به جز داداشم...وقتش رسیده که این اقای شاخ شمشاد خدمتتون معرفی کنم...
این شمااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااا و این جنااااااااااب اقاااااااااای نقره







عشقم اینجا داشت میرقصید...










بذارین یکم از خصوصیاتش بگم...الان 9 ساله که این اقا نقره شده پسر خونه ی ما...داداش من و پسر مامانم...
روزی که ما نقره رو خریدیم 6 ماهش بود.
یه جوجه ی اخمو، بداخلاق، بدصدا و وحشی که روزا باصدای نخراشیدش سر مارو میبرد...عین کلاغ قار میزد...
ما قبل از نقره یه کاسگوی دیگه داشتیم که دستی بود...
اما نقره جوجه بود و اولین صاحبش ما بودیم...یه چند وقت سعی کردیم تحمل کنیم اما نشد...
یه اقایی رفت رو مخ بابام که بده من واست دستیش کنم و بلدم و راحت و خوب میشه و...خود مرد 4.5 تا کاسگو دستی داشت...
خونشم مشهد بود.بابای منم گول خورد و ما کوبیدیم رفتیم مشهد واسه دستی شدن اقا نقره...
خلاصه چشمتون روز بد نبینهنقره ی سالم رفت تو.یه کاسگو ترسو که قلبش عین مرغ میزد اومد بیرون...
الهی بمیرم انقد ترسیده بود که نگوووووووو
به بابام گفته بود یکم بگذره خوب میشه...یه دستکش به چه کلفتی داده بود به بابام و گفته بود که هر روز نیم ساعت با این دستکش بگیرشو بغلت کن که به بغلت عادت کنه کم کم خودش میاد...
بماند که هرچی ما گفتیم نه باهامون برخورد کردن که شماها بلد نیستین حرف نزنین...
تا چند روز برنامه همین بود.بغل کردن به زور

سرتون و درد نیارم...
نقره از بابام میترسید.تا سمتش میرفت گاز میگرفت شروع کرد به کندن پرهاش...
وااااااااااااااای نقره ی کپل ما شده بود یه تیکه گوشت که فقط به بالش و کمرش پر بود...
مامان من خیلی نقره رو دوست داشت و نقره ام همیشه به مامانم پناه میبرد.کم کم اون تجویز اشتباه اون مرد از خونه ما رفت بیرون.حواسمون بهش بود خودشو نکنه باهاش بازی میکردیم مسافرت میبردیمش قطره ویتامین و درست کردن فضای ازاد و دار و درخت و اینا نقره دیگه خودشو نکند(واسه 9 سال پیش بود)
شبا باهاش حرف میزدیم و اون روزا همونارو تکرار میکرد...دامپزشکش بهش میگه نابغه کوچولو چون سرعت یادگیریش نرمال نیست...فقط چند ساعت طول میکشه حرف و یاد میگیره.
الان بعد 9 سال حرفی نیست که بلد نباشه!از حرفای عادی گرفته تا قران و سوره ها...تازه وقتی من باهاش شوخی میکنم بهم میگه ابجی نکن!!!!
تو قفسش نمیره اصلا هر دقیقه یه جای خونس
عاشق اینه است و توپ پینگ پونگ...
ما وقتی نقره رو گرفتیم 200 تومن بود...الان ازمون 12 میلیون میخرن...

ادم مگه بچشو میفروشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟

ببخشید سرتونم درد اوردم ولی ازتون خواهش میکنم به همه دامپزشکا اعتماد نکنید....

[اسکندری]

سلام.داستان بسیار زیبا و بامزه ای بود.خداروشکر که انقدر خوب تونسته خودش رو توی خونه جا کنه و تا الانم پرکن نشده.انشالله سال های سال در کنارتون باشه و اوقات خوشی رو براتون بسازه.

[hasti20]

سلام.داستان بسیار زیبا و بامزه ای بود.خداروشکر که انقدر خوب تونسته خودش رو توی خونه جا کنه و تا الانم پرکن نشده.انشالله سال های سال در کنارتون باشه و اوقات خوشی رو براتون بسازه.

ممنون این اقا پسر پر رو واسه مامانم از من عزیز تر شده انقد که بلبل زبونی میکنه....

[Madanzadeh]

سلام. داستان بسیار زیبایی بود.
امیدوارم که 999 ساله بشه و همیشه باهاتون باشه.

کاسکوی منم حدود 15 ماهشه ، تازه شروع کرده به صدا درآوردن و با سوت حرف زدن و بعضی اوقات یه چیزایی میگه.

امیدوارم همیشه تو تمام مراحل زندگیتون موفق باشید

[b.pakray]

سلام

خیلی داستان زیبا و جالبی بود

انشالله که همیشه سالم و شاداب در کنار شما پایدار باشه و از لحظات خوب در کنار بودنش لذت ببرید.

موفق باشید

[hasti20]

سلام. داستان بسیار زیبایی بود.
امیدوارم که 999 ساله بشه و همیشه باهاتون باشه.

کاسکوی منم حدود 15 ماهشه ، تازه شروع کرده به صدا درآوردن و با سوت حرف زدن و بعضی اوقات یه چیزایی میگه.

امیدوارم همیشه تو تمام مراحل زندگیتون موفق باشید

ممنون
الهی ... یادتون نره شبا برقارو خاموش کنین رو یه سطح بلند بذارینش خودتون بشینید کنارش و اروم باهاش حرف بزنین...شمرده بگین که واضح بفهمه... حرفاتون و تکرار کنین...نقره تقریبا 1 سالش که شد بابا گفتن و یاد گرفته بود...

[hasti20]

سلام

خیلی داستان زیبا و جالبی بود

انشالله که همیشه سالم و شاداب در کنار شما پایدار باشه و از لحظات خوب در کنار بودنش لذت ببرید.

موفق باشید

ممنون لطف دارین اقای راهنما...

[vestlaif]

سلام داستان زیبایی بود ...اما خیلی ناراحت کننده.
از این آدما مثل اون فرد به شدت بیزارم اشتباه شما هم نگهداری از یه پرنده بدون تحقیق بود . حالا خداروشکر که سالمه. من فکر کردم رکورد دست لاکی منه اخه نزدیک 12 ساعته یه کلمه رو فقط با ده بار تکرار یاد گرفت . انشالله که همیشه سالم و موفق باشید دیگه هم این اشتباهات رو تکرار نکنید نکات مربوط به پر رو رعایت کنید تا طی یک پرریزی ظاهرش هم درست بشه
موفق باشد

[*پویش]

سلام
تبریک می گم که 9 سال بخوبی از این پرنده مراقبت کردید و مطمئنم بیشتر از اینکه شما اونو دوست داشته باشید نقره به شما وابسته شده چون فقط شما و خانوادتون رو میشناسه و در حقیقت به شما پناه آورده

[Madanzadeh]

ممنون
الهی ... یادتون نره شبا برقارو خاموش کنین رو یه سطح بلند بذارینش خودتون بشینید کنارش و اروم باهاش حرف بزنین...شمرده بگین که واضح بفهمه... حرفاتون و تکرار کنین...نقره تقریبا 1 سالش که شد بابا گفتن و یاد گرفته بود...

مرسی من تازه 4 ماهه خریدمش. فکر کنم تو 4 ماهه خیلی خوب پیشرفت داشتم که اصلا قار نمیشکه و راحت از دست غذا میگیره و میذاره به نوکش دست بزنم و رو دستم هم میاد و تازه هم شروع به حرف زدن کرده.

شبها موقع خوابش اینکارو کنم یا قبل ازخواب؟؟

تغذیه کاسکوی شما چی بوده؟؟