عکاسی از گلها




گلها صحنه هایی از طبیعت زیبا و دل انگیز را مملو از رنگهای متنوع، بافت و فرم درمقابل دیدگان ما گسترده اند. از آنجا که زیبایی گلها درواقع نفس گیر است، عکاس درصورت برخورداری از دیدی عمیق می تواند از نمای بیرونی گلها عبور کند و زیباییهای آن را آشکار کند. برای موفقیت در این رشته باید از دانش فنی، تجربه و خلاقیت برخوردار باشیم.








به عنوان اولین قدم یک لنز ماکر
و 50میلی متری برای دوربین خود تهیه کنید. این لنز علاوه بر آنکه همان کارهای عدسی نرمال را انجام میدهد، امکان عکاسی از فواصل نزدیک را به شما خواهد داد که در عکاسی از گلها بسیار با اهمیت است، نکته دیگر اینکه برای عکسبرداری از گلها با عدسی ماکرو همیشه نیازمند سه پایه هستیم.

به خاطر داشته باشید هرچه عکاس به موضوع نزدیکتر باشد، تکانهای دوربین «هرقدر جزئی» ملموستر خواهد بود. برای عکاسی از فواصل نزدیک – همانطوری که در مبحث مربوط به کلوزآپ ذکر شد – میتوانید از عدسیهای کلوزآپ و حلقه های افزایش فاصله کانون (extension tube) نیز استفاده کنید و درصورتی که دوربین شما قابلیت تعویض لنز را ندارد از سوئیچ ماکرو که علامت آن یک گل لاله میباشد، استفاده کنید.

برای ایجاد شبنم روی گلها عده ای از عکاسان از اسپری آب استفاده میکنند که روش مناسبی است. در حیطه عکاسی از گلها رنگ از جمله ترکیبهای مهم و حیاتی به شمار می آید. رنگ نورخورشید در ساعات مختلف روز تغییر میکند. نور سحرگاهان که نوری نرم محسوب میشود، به غنای رنگهای سبز و آبی می افزاید.

حال آنکه نور شدید و تند میانه روز شفافترین گلها را به بیرنگی میکشاند. جهت تابش نور نکته مهم دیگری در عکاسی از گلها محسوب میشود. بیشتر عکاسان ترجیح میدهند نور از پشت سر آنها به موضوع بتابد، اما دو جهت تابش دیگر هم وجود دارد که به ما امکان میدهد عکسهایی تماشایی با جلوه های زیبا ثبت کنیم که یکی نور جانبی و دیگری نور پشت سر است که به وسیله آن میتوان صحنه های معمولی را به عکسهایی با زیبایی خیره کننده بدل ساخت.

وضوح کامل در عکسهای مربوط به گلها از نظر فنی بسیار مهم است. درحقیقت یکی از لذتهایی که ما از نگریستن به عکسها میبریم ناشی از این احساس است که جزئیات آن با دقتی بیش از آنچه چشم ما قادر به درک و دیدنش است، ثبت شده اند.

برای افزایش عمیق میدان عکس و دستیابی به وضوح بیشتر باید از دیافراگم های بسته تر استفاده کنید. البته دانستن اینکه چه وقت وضوح را به حداکثر برسانیم و چه هنگام آن را به حداقل کاهش دهیم، به حس زیبایی شناسی ما مربوط میشود. در این برهه است که خلاقیت عکاس وارد عمل میشود. زیرا این زمان لحظه ای است که دید شخصی را میتوان بر واقعیت حاکم کرد و تصویری زیبا پدید آورد.


درخصوص نحوه کادربندی در این نوع از عکاسی لازم است خودمان را مجبور کنیم در تمام جهات ممکن حرکت کنیم. شکستن عادت نگریستن به گلها از دید ایستاده و سطح چشم انسان به ما کمک میکند که زوایای غیرمتعارف و پرسیکتیوهای جالب و جذاب را بیابیم. این تمرین را میتوان اولین قدم ضروری درجهت احاطه بر ریزه کاری ها و پیچیدگی های مربوط به کادربندی دقیق و ظریف به حساب آورد.