خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: گردشگري

دوم ماه «مي» (12 ارديبهشتماه) روز جهاني پرندگان مهاجر است؛ اما بهخاطر اينكه در آن تاريخ پرندگان مهاجر كمي در ايران هستند، كميتهي ملي طبيعتگردي 25 آبانماه را بهعنوان روز پرندگان مهاجر يا پرندهنگري در ايران ثبت كرده است. در اين زمان، بيشترين تعداد پرندگان مهاجر را در آسمان کشور ميتوان ديد. ايران 519 نوع پرندهي بومي دارد و در تهران نيز با وجود برجهاي بسيار و آلودگي هوا، نزديك به 140 گونه پرنده ديده شده است.
به گزارش بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تماشاي پرندگان در دنيا، پيشينهي طولاني دارد و امروز بهعنوان يكي از لذتبخشترين تفريحها و حتا انگيزهاي براي سفر بهشمار ميآيد، بهطوري كه در انگليس كه فوتبال مسألهاي بسيار مهم است، تعداد پرندهنگرهاي آن با تماشاچيهاي فوتبال برابري ميكند. هر سال نيز چهارميليون نفر از ژاپن براي پرندهنگري از اين كشور خارج ميشوند. پرندهنگرهاي ژاپني هر سال 17ميليارد براي اين كار هزينه ميكنند.
پرويز بختياري ـ كارشناس پرندهشناس و از بنيانگذاران آموزش پرندهنگري در كشور ـ در يادداشتي كه بهمناسبت فرارسيدن روز پرندهنگري در ايران ـ در اختيار بخش گردشگري ايسنا قرار داده، به تعريف و اهميت اين شاخه از اكوتوريسم پرداخته و نوشته است: پرندهنگري (Birdwatching) يکي از زيرشاخههاي اکوتوريسم و لذت بردن، تجربه کسب کردن و آموختن از دنياي پر رمز و راز پرندگان است؛ ولي پرندهشناس (Ornithologist) بسيار دقيقتر، اهداف مطالعاتي و تحقيقاتي را دنبال ميکند.
پرندهنگري در سالهاي اخير رشد چشمگيري در دنيا داشته است و منبع درآمد بسيار مهمي نيز محسوب ميشود. پرندهنگري راهي است براي گريز از دنياي پرآشوب و ماشيني شهرها و نيز رهايي از روزمرگيهاي زندگي شهرنشيني. هيچچيز آرامشبخشتر و لذتبخشتر از اين نيست که براي ديدن پرندگان به دامان طبيعت برويم، به صداي آنها گوش کنيم و موجودي نادر يا غيرقابل انتظار را ببينيم.
او در ادامهي اين يادداشت به برخي محاسن پرندهنگري اشاره كرده و نوشته است: پرندهنگري زيرشاخهاي از گردشگري است. ترويج اين علم، با توجه به پتانسيل کشور ايران ميتواند به صنعت گردشگري ايران کمک و به تبع آن، اشتغال مفيد ايجاد كند.
با ترويج فرهنگ پرندهنگري بين کودکان و جوانان ميتوان اميد داشت که آيندهي نسبتا خوبي در انتظار تنوع زيستي و حيات وحش کشور باشد، زيرا يكي از مهمترين عوامل تخريب محيط زيست و از بين بردن موجودات توسط بشر، ناآگاهي از ارزشهاي اين مواهب الهي است. پرندهنگري با شناساندن زواياي مختلف زندگي پرندگان، کمک زيادي به حفظ آنها خواهد کرد.
کودکان ياد ميگيرند که با پرندگان، طبيعت و موجودات زنده مهربان باشند و به آنها احترام بگذارند.
در کشورهاي پيشرو در اين علم، پرندهنگري تفريحي خانوادگي است. همهي افراد خانواده بهسادگي ميتوانند از اين تفريح زيبا لذت ببرند. به عبارت ديگر، پرداختن به پرندهنگري به خانم يا آقا بودن، کوچک يا بزرگ بودن مرتبط نيست. براي پرداختن به پرندهنگري به تخصص يا تحصيلات دانشگاهي نيازي نيست.
پرندهنگري اميد تازهاي است براي افراد مسن و بازنشستهاي که بيشتر مواقع در پارکها يا منازل خود فقط با گذشتهي خود زندگي ميکنند. در بسياري کشورها، مثل کانادا افراد بسياري انتظار بازنشستگي را ميکشند تا بتوانند بخشي از عمر خود را با آرامش و با فراغ بال در کنار طبيعت و پرندگان باشند.
در علم پرندهنگري فقط اطلاعات مربوط به پرنده کافي نيست. پرندهنگرها کمکم با علوم مرتبط ديگر مانند شناخت گياهان، حشرات، خزندگان، تالابها، تکامل، علوم زمين و تکنيکهاي عکاسي و فيلمبرداري و دهها موضوع ديگر آشنا ميشوند که اين امر به رشد سطح علمي جامعه کمک ميکند.
آغاز پرندهنگري در سنين کودکي و نوجواني به افراد اين امکان را ميدهد تا موضوع مورد علاقهي خود را بهتر بشناسند، در نتيجه تحصيلات آکادميک مرتبطي را دنبال کنند. چه بسيارند کساني که در دانشگاه به تحصيل مشغولاند يا فارغالتحصيل شدهاند، اما هيچ علاقهاي به رشتهي خود ندارند.
پرندهنگرها در صورت کسب تجربهي کافي خواهند توانست به سازمان حفاظت محيط زيست کشور در سرشماري پرندگان، طرحهاي تحقيقاتي، امدادرساني به پرندگان مصدوم يا گرفتارشده در اتفاقهاي طبيعي و ... کمک كنند. در حال حاضر در بسياري از مناطق با اهميت در کشور يا سرشماري پرندگان در آنها صورت نميگيرد يا بهصورت ناقص انجام ميشود (مانند تالابهاي اطراف شهر تهران).
در حال حاضر تعداد کتابهايي که دربارهي پرندگان ايران مطالب مفيد و جديد داشته باشند، به 10 عدد هم نميرسد. اين در حالي است که بسياري از آنها بسيار ناياب يا کمياب هستند. پرندهنگرها در جمعآوري و انتشار اطلاعات جديد، جان تازهاي به اين بخش خواهند داد.
حس برگشت به طبيعت در وجود همهي ماست. در كشورهاي اروپايي آنقدر از محيطهاي شهري خسته شدند كه ترجيح دادند، سراغ تفريحات جديدتر بروند، پس به طبيعت رو آوردند. سابقهي تورهاي «پرندهنگري» شايد به حدود 200 سال برسد و بسياري از مردم، وقت فراغت خود را با طبيعت و تماشاي پرندگان سر ميكنند. از آنها عكس ميگيرند، فصلهاي مهاجرتشان را بررسي ميكنند و كارهاي علمي روي آنها انجام ميدهند. برخي از اين تحقيقات تا سالها ادامه مييابد. اين كار آرامشي به آنها ميدهد كه در هيچ كدام از تفريحات معمول شهري آن را نمييابند؛ اما در ايران بهخاطر كمآبي هر موقع كه بيكار ميشويم، براي تفريح جايي را انتخاب ميكنيم كه درختي باشد و آبي. شايد علت رونق تور تماشاي پرندگان در كشورهاي اروپايي به رفاه اين جوامع هم برگردد؛ ولي كاملا هم اينطور نيست و كساني را ميشناسم كه درآمد پاييني دارند، اما باز هم به اين كار ادامه ميدهند.
رونق «پرندهنگري» در كشورهايي مانند كانادا، آمريكا، شمال اروپا و استراليا كه سالانه سود كلاني از اين صنعت بهدست ميآورند، با رفاه نسبي اين جوامع نسبتي ندارد، چون شما طيف وسيعي از دانشآموزان، دانشجويان، كارمندان و بازنشستگان را در اين حرفه ميبينيد كه لزوما همهي آنها مرفه نيستند! برخي از گردشگران براي ديدن پرندگان هزينههاي زيادي صرف ميکنند. پرندهنگرها در كشورهاي كمتر توسعهيافته هم فعاليت ميكنند. امروزه ما از كشورهايي مانند مالزي، هند يا امارات متحدهي عربي، مرتب گزارش تماشاي تور پرندگان را ميشنويم، اين در حالي است كه جاذبههاي كشور ما خيلي بيشتر است.
كشور ايران از لحاظ تنوع و گوناگوني پرندگان جزو برترينهاي دنياست! شما ميتوانيد همزمان نمايندگاني از پرندگان سه قارهي مختلف (اروپا، آفريقا و آسيا) را بيابد. در ايران اگر كسي را براي تماشاي پرندگان به شمال ببريد، ميتواند با کمک كتاب پرندگان اروپا، پرندگاني را شناسايي كند، چون فون آن قسمت از ايران بسيار شبيه اروپاست. اگر يك پرندهنگر به خوزستان رفت، ميتوانيد كتابي را كه به معرفي پرندگان شمال آفريقا ميپردازد، به او ارائه كنيد، يا اگر به سيستان و بلوچستان برويد، ميتوانيد بسياري از پرندگان شبهقارهي هند را در آنجا شناسايي كنيد. در فلات مركزي ايران ميتوان پرندگاني همچون زاغ بور، هوبره، تيهو و چکاوک هدهدي را كه خاص مناطق بياباني هستند، جستوجو کرد. تركيب اين همه پرنده در كمتر نقطهاي در جهان قابل مشاهده است. بنابراين در هر فصلي ميتوان گردشگران را به ايران دعوت كرد