كرهزمين درگير مشكلات زيادي است، اين پهنه آبي و خاكي دههها است كه دغدغههاي فراواني دارد. گرمشدن كرهزمين كه زاييده توليد گازهاي گلخانهاي است و دماي زمين را تا 5/3 درجه افزايش داده يكي از اين دغدغههاست. سوراخ شدن و كاهش ضخامت لايه ازن نيز همينطور. در اين ميان اما كمبود آبشيرين از همه نگرانكنندهتر است. امروز بيش از 40 درصد كشورهاي دنيا به دليل رشد جمعيت، توسعه كشاورزي و آبياري، آلودگي منابع آب سطحي و زيرزميني همچنين استفادههاي صنعتي از آب با مشكل كمآبي روبهرو هستند و اما بيابانزايي و كمبود خاك مرغوب هم معضلي است كه بيشتر كشورهاي دنيا را تحت فشار قرار داده است.
بررسيهاي انجامشده در سطح جهان نشان ميدهد كه 10 تا 11 درصد از خاكهاي حاصلخيز جهان به اندازهاي آلوده شدهاند كه احياي آنها تقريبا غيرممكن است. اين در حالي است كه دفع زبالههاي سمي نيز به آلودگيهاي خاك دامن ميزند، اما هنوز در نقاط بسياري از جهان دفع ضايعات مسموم كشاورزي و آفتكشهاي تاريخ مصرف گذشته، ضايعات اسيدي حاصل از تصفيه دوم روغن، ضايعات پالايشگاهي و بسياري از پسماندهاي صنعتي متوقف نميشود. حالا اگر معضل آلودگي هوا و بارانهاي اسيدي در كنار جنگلزدايي و نابودي تنوع زيستي را هم به اين فهرست اضافه كنيم وضعيت بحراني كرهزمين بيشتر به چشم ميآيد. البته اينها معضلاتي جهاني است كه تمام كشورهاي دنيا چه كم و چه زياد با آن دست به گريبانند به طوري كه كشور ما هم از اين معضلات در بخشهاي مختلف سهم دارد.
1- درياچه اروميه؛ نمكزاري در شمالغرب
درياچه اروميه كه خشك شد هيبت شورترين درياچه جهان هم ريخت. كارشناسان و پژوهشگران ميگويند درياچه اروميه به خاطر خشكساليهاي پي در پي و سدسازيهاي عمده روي رودخانههاي ورودي اين درياچه به اين حال و روز افتاده است. گفته ميشود تعداد اين سدها به بيش از 100 مورد ميرسد. يعني سازههايي كه تمام آبهاي ورودي به درياچه را ميبلعند و حقابه اروميه را نميدهند. حالا خيليها نگرانند كه سرنوشت درياچه آرال كه بياباني در شمال مرزهاي ايران ساخته است براي درياچه اروميه هم تكرار شود. البته در اين ميان مسوولان دولتي چند طرح براي نجات اروميه دارند كه انتقال آب خزر و رود ارس به درياچه 2 مورد از مهمترين اين راهكارهاست هر چند عدهاي از كارشناسان انتقال آب رود ارس به اروميه را به خاطر مسائل مربوط به مرزي بودن اين رودخانه غيرممكن ميدانند و عدهاي هزينهبر بودن انتقال آب خزر را علت به سرانجام نرسيدن اين طرح ميدانند. با اين وجود مسوولان سازمان حفاظت محيطزيست و وزارت نيرو به دنبال تامين حقابه درياچه اروميه هستند تا بتوانند جلوي نابودي كشاورزي و طبيعت استانهاي غرب و شمالغرب كشور را بگيرند.
2- فروكش ريزگردها؛ شرط خوشقولي عراق
خيليها معتقدند اگر درياچه اروميه به طور كامل خشك شود خودش به كانوني بحراني براي توليد ريزگرد تبديل ميشود ولي با اين حال همين افراد همچنان كانون توليد ريزگردهاي ورودي به ايران كه زندگي مردم 21 استان كشور را تحت تاثير قرار داده، كشورهاي همسايه به وسيله عراق ميدانند.
البته عراق خودش قرباني كمآبي ناشي از سدهايي است كه تركيه روي رودخانههاي دجله و فرات ساخته است ولي با اين وجود، قربانيبودن اين كشور نميتواند بهانهاي براي قربانيشدن ايران باشد براي همين تاكنون دهها جلسه و نشست ميان مسوولان ايران و عراق برگزار شده و هر بار ايران با قول همكاري، عراق را به مهار بيابانهايش ترغيب كرده و عراق نيز قول داده تا طرحهاي مالچپاشي و بوتهكاري، بذرپاشي و احياي زمينهاي كشاورزي رها شده را در دستور كارش قرار بدهد. البته آخرين خبرها از اين حكايت دارد كه عراق مالچپاشي در بيابانها را به سال بعد موكول كرده است يعني تعويقي كه ما را از حمله دوباره ريزگردها به ايران مطمئن ميكند.
3- تبخير، آبهايمان را ميخورد
براي اثبات كمآببودن ايران شايد نيازي به آوردن دليل نباشد چون همين كه بدانيم بارش ميانگين 250 ميليمتر در كشور يعني 3 تا 4 برابر كمتر از ميانگين بارشي كه در جهان اتفاق ميافتد خودش همه چيز را ميگويد. با اين حال فقط آب در اين كشور هنوز جزو اولويتها نيست. با اين كه همه ميدانيم كشورمان جزو سرزمينهاي خشك دنيا است، اما هر سال مقدار زيادي از آبهاي ورودي به كشور بدون آن كه استفادهاي از آنها شود از قسمتهاي مرتفعتر آبخيزها خارج ميشود و به مناطق پستتر ميريزد اين يعني هرزروي آبهاي محدود كشور كه به خاطر بياستفادهماندن يا بهرهبرداري نادرست از منابع آب آبخيزها اتفاق ميافتد همان معضلي كه با مديريت درست ميتواند جاني تازه به منابع آب و خاك سرزمينمان بدمد. در اين ميان تبخير هم حرف خودش را ميزند. آمارها ميگويد هر سال بر اثر تبخير 70 درصد از آب حاصل از بارشهاي كشور يعني به طور متوسط 270 ميليارد مترمكعب آب به هدر ميرود، در حالي كه اگر نزولات جوي در كشور (413 ميليارد مترمكعب در شرايط متوسط و بيش از 1037 ميليارد مترمكعب در شرايط ترسالي) فرصت تبخير و هدررفت نداشته باشد ميتوان در آبخوانهاي طبيعي، زيرزمين و به دور از تبخير مستقيم نگهداري شود.
مسوولان وزارت جهاد كشاورزي و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور اميدوارند با مديريت جامع آبخيزها و اصلاح روشهاي كشاورزي و آبياري جلوي هدررفت و تبخير بخشي از آبهاي كشور را بگيرند.
4- توسعه، رودرروي طبيعت
به محض سخن گفتن از حفظ محيطزيست در ايران به مقابله با توسعه و پيشرفت محكوم ميشويد. فكر ميكنند اگر دوستداران و كارشناسان محيطزيست با تخريب طبيعت به نام توسعه مخالفت ميكنند به اين علت است كه به توسعه و پيشرفت كشور اعتقادي ندارند، در حالي كه هيچ كارشناس و دوستدار طبيعتي مخالف پيشرفت و ايجاد اشتغال نيست، بلكه اعتراضها از آنجا ناشي ميشود كه همواره طرحهاي توسعهاي به اندازهاي لجامگسيخته عمل ميكنند كه نهتنها توسعهاي به همراه نميآورند، بلكه آغازي براي عقبماندگي ميشوند.
همچنين حرف كارشناسان محيطزيست اين است كه چرا همواره طرحهاي توسعهاي از نقاط طبيعي حساس كشور ميگذرند و چرا هميشه محدوده كارگاهي اين طرحها سطوح زيادي از زمين را تخريب ميكنند، در حالي كه ميشد در فضايي كمتر طوري عمل كرد كه كمترين خسارت به طبيعت وارد شود. با اين حال رودررو قرارگرفتن توسعه و طبيعت يكي از مشكلات محيطزيست ايران است كه تا به حال درمان نشده هرچند رئيس سازمان حفاظت محيطزيست ايران قول داده تا با تعامل با بخش صنعت و همه وزارتخانههايي كه فعاليتهاي عمراني دارند، جلوي تخريبها را بگيرد