چه کسی مسوول است ؟ شما یا سگتان؟




آيا وقتي كه به خانه برمي گرديد ؛ سگتان از سرو كله شما بالا مي رود و مي پرد ؟ آيا او شما را در مسيري كه با هم به قدم زدن مي پردازيد هدايت مي كند ؟ آيا براي اينكه به او غذا بدهيد به شما پارس مي كند ؟ آيا او در رختخواب به شما سقلمه مي زند تا از خواب ناز بيدار شويد و او را براي گردش صبحگاهي بيرون ببريد ؟
اگر به تمامي سوالات بالا جواب مثبت داده ايد پس بگذاريد سوالي هم من بپرسم : شما فكر مي كنيد كداميك از شما دو نفر مسوول و عهده دار ديگري است ؟




زماني بود كه مي پنداشتيم كه سگها – شايد هم تمامي حيوانات – فقط براي اجراي اوامر ما به وجود آمده اند . اشتباه مي كرديم چرا كه در حال حاضر چرخ زمانه به شكل ديگري چرخيده است .




ادعاي توانايي و نفوذ بر سگهايمان احساس ناخوشايندي را در ما به وجود مي آورد و اگر اجازه بدهيم كه اين احساس ناخوشايند ما را راهنمايي كند ؛ در واقع دري را به سوي مشكلات بيشمار باز كرده ايم مشكلاتي نظير برآورده نشدن انتظارات و نيازها ؛ رنجش و حتي شايد سگي پرخاشگر و متخاصم.




سگها مانند ساير حيوانات اجتماعي ؛ به ساختاري در زندگي خود نياز دارند . دموكراسي براي آنها همه چيز نيست . چيزي كه آنها نياز دارند ؛ قوانين و دستوراتي است كه باعث مي شود آنها احساس كنند در مسيري هدايت مي شوند و ثبات دارند . اين همان چيزي است كه من آن را ****ي گروه - pack ****** - مي نامم


منظور من از اين عبارت اين نيست كه كسي بايد سگ را سرجايش بنشاند يا اينكه به او به شكلهاي مختلف ستم كند . وقتي راجع به ****ي گروه صحبت مي كنم منظور من به سادگي ؛ شكلي از توانايي و نفوذ است كه سگ آن را مي فهمد و براي وي قواعد اساسي را كه نياز دارد صادر مي كند تا او به راحتي زندگي خود را طي كند .



در دنياي سگها شما مي توانيد يا **** باشيد يا پيرو ( فرمانده يا فرمانبر ) . شكل سومي وجود ندارد . اگر شما ادعا كنيد كه **** هستيد سگ شما اين را توهين سهمگيني نسبت به خود نمي داند . در حقيقت او به اينكه شما مسوول و عهده دار باشيد كاملا كمك خواهد كرد .
و نهايتا او سعي مي كند تا مسيرش را در دنياي پيرامون خود پيدا كند در اتوبان ها ؛ آپارتمان ها ؛ آسانسورها و اتومبيل ها كه اين مانند طبيعت و دنياي وحش پر از سختي براي بقاء نيست .




اين دنياي شماست . به بيان ديگر اين دنيا را شما بهتر مي شناسيد و او حس خواهد كرد اگر در پناه دانش **** ( فرمانده )* خود باشد ؛ جايي كه ****ش مسووليت پاسخگويي او را نيز به عهده دارد ؛ امنيت بيشتري خواهد داشت .




حال چگونه شما بايد به اين ديدگاه برسيد ؟



مسووليت را بپذيريد



اول از هر چيز با انرژي شروع مي شود . انرزي راهي است كه حيوانات از طريق آن با هم ارتباط برقرار مي كنند چرا كه آنها نمي توانند از كلمات استفاده كنند .


انرژي ؛ سگ سانان را به پيش مي برد به عنوان مثال به سگ شما اجازه مي دهد تصميم بگيرد چه زماني بايد برخورد پنهاني داشته باشد يا چه زماني بايد بجنگد يا فرار كند يا تسليم شود .



پس واضح است كه نوع انرژي كه شما با آن ارتباط برقرار مي كنيد و درستي آن از اهميت بالايي برخوردار است . بنابراين شما هرگز نبايد پرخاشگر ؛ تحريك كننده و يا عصباني باشيد بلكه بايد كاملا بتوانيد خود را كنترل كنيد .



به سادگي هدف اين است كه انرژي آرام كننده با اعتماد به نفس كامل (calm-assertive )



جاري شود كه هر گاه اين انرژي جريان يابد به سگ شما سيگنالهاي واضحي ارسال مي كند كه اين شما هستيد كه **** و فرمانده ايد .
به يادداشتن اين مسئله بسيار مفيد است كه سگها مانند انسان نيستند كه در گذشته سير كنند و يا فكر به آينده آنها را آزار دهد . آنها فقط در همين لحظه ي جاري سير مي كنند و مستقيما به محيط فعلي خود پاسخ مي دهند .



اگر شما مضطرب ؛ عصبي و پر از تنش به نظر بياييد سگ شما دقيقا همين ها را گرفته و از مثالهاي شما پيروي مي كند .



البته مهارت در اين آرامش همراه با اعتماد به نفس ( خونسردي همراه با اعتماد به نفس كامل ) نياز به قلق ها و آموزشهايي دارد و چندان ساده نيست . البته اين تمرين و آموزش براي سگها نيست براي شماست و اين شما هستيد كه بايد به آن برسيد .



من اغلب به ديگران پيشنهاد مي كنم كه تكنيك هاي آمادگي هنرپيشه ها و بازيگران را براي فرو رفتن در رل و نقش خود ؛ استفاده كنند .
خودتان را در قالب شخصي ( يا كاراكتري يا شخصيت فيلمي ) تصور كنيد كه قرار است ****ي را مجسم كند و به تصوير بكشد .
سپس فكر كنيد بودن به جاي آن شخص چه حسي دارد ؛ خود را به همان سطح از خونسردي و قدرت و توانايي آرام كننده و آرامش بخش برسانيد .
كتابي در خصوص تكنيهاي روش اكتينگ ( توضيح مترجم : روش معروفي است كه بازيگران اكتورز استوديو براي بازيگري به كار مي بردند بازيگران توانايي مانند پل نيومن ؛ مارلون براندو و ... ) مطالعه كنيد يا جملات تاكيدي مثبتي درباره ****ي و فرماندهي بنويسيد و آنها را بيان كنيد خطاب به نزديكترين شي به خود مثلا خطاب به بند افسار .



ديگر چه چيز ؟ دعا ؛ يوگا ؛ مديتيشن ؛ تاي چي ؛ و هنرهاي رزمي نيز به شما كمك مي كند كه به اين تعادل در لحظه ( لحظه جاري ) دست يابيد . و اين همان چيزي است كه سگ شما درك مي كند و به آن پاسخ مي دهد .



اگر هنوز مطمئن نيستيد كه منظور من از انرژي آرام كننده همراه با اعتماد بنفس را فهميده ايد ؛ نگاهي به اجراهاي اپرا وينفري داشته باشيد . او هيچگاه خونسردي خود را از دست نمي دهد ولي هميشه با قاطعيت روي زمين خود ايستاده است . و به سادگي اين همان انرژي آرام كننده همراه با اعتماد به نفس در انسان است .



اين سخت تر از درك انرژي آرام فرمانبري و اطاعت (calm-submissive ) كه در سگها ديده مي شود نيست . گوشهايش به عقب برميگردد . حالت و وضعيت آرامي به خود مي گيرد و رغبت و غريزه حيواني خود را درباره پيروي از **** و فرمانده اش نشان مي دهد .


يك قدم زدن درست و حسابي



از آنجايي كه قدم زدن و بيرون رفتن اولين فعاليت سگ سانان است ؛ بنابراين بردن سگ ها به بيرون ؛ بهترين روش براي افزايش مهارت ****ي شما و تثبيت آن است .




سگهاي گرگي قديمي همراه با گروه مهاجرت مي كردند و اين همان چيزي است كه سگ شما نيز مي خواهد انجام دهد . او را تنها براي دفع ادرار و مدفوع آنهم به شكل كوتاه و سريع بيرون نبريد .



يك راه پيمايي طولاني و خوب كه او را خسته كند برايش بهتر است . سوزاندن انرژي به ميزان 10 الي 20 درصد وزنش كمك مي كند كه به هدف نزديكتر شويم .




وقتي كه انرژي جسماني و فيزيكي وي تخليه شد ؛ او آمادگي بيشتري دارد كه خواسته هاي شما را انجام دهد .
اينكه بگذاريد در يك حياط بزرگ بدون هدف بچرخد نمي تواند جايگزين مناسبي براي يك راهپيمايي چالاك و پرانرژي با شما باشد . در راهپيمايي دو نفره او مي تواند دنياي خودش را شناسايي كند و سريعا بياموزد كه شما **** و فرمانده او هستيد .




شما **** و فرمانده ايد و سگتان پيرو و فرمانبر . هنگام پياده روي سگ بايد كنار شما يا پشت سر شما حركت كند . اگر جلوتر از شما برورد ؛ علي الخصوص اگر او بند افسار را بكشد ؛ ديگر شما **** او نيستيد .



خطر زماني مقابل او آشكار مي شود كه هنگام پياده روي با سگ يا سگهاي ديگري مواجه شود و آنگاه آنها با يكديگر درگير شوند .
بنا به تجربه شخصي من اين اتفاق اغلب زماني مي افتد كه هر دو سگها جلوتر از صاحبانشان در حال حركت باشند . اين يك معادله و تساوي ساده است .
دو سگ مسلط و فرمانده = يك جنگ خياباني كثيف و زننده



اگر سگ شما در وضعيت انرژي آرام فرمانبر و مطيع باشد خود را درگير جنگ با سگ ديگري نمي كند و اگر هر دوي سگها در اين وضعيت از انرژي باشند ( آرام فرمانبر و مطيع ) شما مي توانيد بايستيد و با صاحبان سگهاي مقابل گفتگو كنيد . كه در اين صورت براي شما جذابيت بيشتري خواهد داشت از اينكه بخواهيد يك جنگ خياباني سگي را متوقف كنيد .
اينها همگي نظم و انضباط را به همراه مي آورد . اغلب انسانها مي گويند : پناه بر خدا بچه من (*كنايه از سگشان ) فقط دو ماهه است چگونه مي توانم به او قوانين را آموزش بدهم ؟




خوب ؛ مادر او از همان روزي كه او را به دنيا آورده است شروع به آموزش قوانين كرده است . او ظالم و زورگو نبوده و بنابراين او اولين **** و فرمانده در زندگي سگ شما بوده است .



وقتي كه او به اندازه كافي رشد كرده ؛*مادرش او را براي قدم زدن با خود برده است و مرزها و حريمها را براي او ترسيم كرده است . و اين مثال مناسبي براي شماست تا مشابه آن عمل كنيد . او هميشه فرزندش را براي غذاخوردن منتظر نگه داشته است نه اينكه هر وقت بچه اش ميل به غذا داشته به او غذا داده باشد . در طبيعت و حيات وحش اين همان روشي است كه تمام حيوانات از آن پيروي مي كنند .



در طبيعت زمان ثابت و برنامه ريزي شده براي غذا خوردن وجود ندارد . در واقع غذا بايد شكار شود و به دست آيد . مدتهاست كه ديگر سگها مجبور نيستند براي غذا شكار كنند . اما اين مهم است كه آنها براي به دست آوردن غذا تلاش و كار كنند .



اين همان دليلي است كه با توجه به آن بايد سگتان را قبل از غذا خوردن به يك راهپيمايي خوب و طولاني ببريد . به اين روش وقتي كه زمان غذا خوردن مي شود ؛ او آن را به دست آورده است .



به خاطر داشته باشيد كه در طبيعت سگها در طول زمان همديگر را اصلاح مي كنند خصوصا ****شان را . اما اين كار با عصبانيت و نااميدي انجام نمي شود پس شما هم اينگونه باشيد .

به موقع به او محبت كنيد



اگر كتابهاي مرا خوانده باشيد ؛ حتما متوجه شده ايد كه فقط بعد از تمرين و نظم و انضباط است كه ما شروع به محبت كردن مي كنيم .



محبت همان چيزي است كه شما بعد از اينكه سگتان را تمرين داديد و قوانين و محدوديتهاي روزمره را به او آموزش داديد ؛ به او هديه مي كنيد .



در طبيعت به ندرت حيوانات پاداش مي گيرند . ****ان و فرماندهان دور گروه نمي گردند و نمي گويند كه : بچه ها متشكرم كه از من پيروي كرديد . و سگهايي كه با افراد كور و يا ناتوان كار مي كنند هرگز 10 دقيقه به 10 دقيقه تشويق نمي شوند . آنها زماني تشويق مي شوند – تاكيد مي كنم – كه كاري را انجام داده باشند و به اتمام رسانيده باشند .



تمرين و نظم هر دو براي سگ خوب است . آنها خود را به عنوان عضوي از گروه اينگونه ارضا مي كنند . و اين همان چيزي است كه او را خوشحال مي كند .
تشويق در واقع چيزي است كه ما براي خودمان انجام مي دهيم و ما را ارضا مي كند .



سگها به خوبي محبتشان را نسبت به هم نشان مي دهند اما اگر ما اول دنبال كسب رضايت خودمان باشيم و اجازه دهيم كه محبت بر نظم و انضباط پيشي گيرد ؛ در واقع اين ريسك را ايجاد كرده ايم كه در نگاه سگ يك پيرو و فرمانبر باشيم تا يك **** و فرمانده .


به ياد داشته باشيد سگ شما يك حيوان است نه يك انسان . او يك حيوان از يك گروه است و نياز به ****ي دارد تا بتواند كامل و خوشحال باشد . اگر شما نتوانيد چنين ****ي باشيد بنابراين پاسخ شما به تمامي سوالات اول مطلب مجددا "بله" خواهد بود .


نوشته : سزار میلان

ترجمه : مینا احمد ی
پت کلاب