نهنگ راهنما
در سال 1822 واقع در جزایر پاناما نهنگی عظیم الجثه یافت شد.در ان زمان عبور گاهی در همان حوالی وجود داشت که کشتی ها به سختی از ان معبر عبور میکردند.در قدیم مردم بارها شاهد غرق شدن کشتی ها بر اثر برخورد ان با تخته سنگ های بزرگ بودند.ناگهان سر و کله ی یک نهنگ پیدا میشود.این نهنگ هر بار که قرار است کشتی از معبر رد شود انرا تا ورودی معبر همراهی کرده و بعد از ان جلوی کشتی قرار میگیرد و با ایجاد موجوهای متوالی با دم خود مانع انحراف کشتی از مسیر اصلی میشود.
در حقیقت این کار نهنگ هیچ توجیه علمی نداشت ولی به حقیقت پیوسته بود.
مردم این نهنگ را نهنگ راهنما خطاب میکردند.و با حضور ان اطمینان داشتند که به راحتی میتوانند از مسیر عبور کنند.
این داستان تا جایی ادامه داشت که روزی هنگام عبور کشتی از مسیر مردی مست.دیوانه وار تپانچه ی خود را به دست میگیرد و به سمت نهنگ شلیک میکند.تیر به قسمت پشتی نهنگ اصابت میکند.
بعد از یکی دو ساعت نهنگ غیبش میزند و تا دو هفته هیچ خبری از ان نمیشود.مردم دیگر بر این باور بودند که نهنگ جان باخته است.ولی بعد از دو هفته دوباره سر و کله ی نهنگ پیدا میشود.در ابتدا مردم بر این تصور بودند که او برای انتقام جویی امده است.ولی ان نهنگ سر شغل قبلی خود باز میگردد و کار راهنمای کشتی ها را انجام میدهد.
ان نهنگ همه ی کشتی ها را به جز کشتی که از روی عرشه ی ان به نهنگ شلیک شده بود را راهنمایی میکرد.سر انجام ان کشتی هنگام عبور از مسیر با تخته سنگ ها برخورد میکند و غرق میشود.
این نهنگ کار و فعالیت انسان دوستانه ی خود را تا سال ها انجام داد.ولی بدی ان این بود که بعد از مرگش جانشینی برای خود پیدا نکرده بود تا کار انرا دنبال کند.
برگرفته از کتاب:عجیب تر از علم_نوشته ی فرانک ادواردز