سلام سپیده جون عکساتون واقعا قشنگن مرسی:smile (235)::smile (144):
این جوجه ای که الان دارین چند سالشه؟
سلام سپیده جون عکساتون واقعا قشنگن مرسی:smile (235)::smile (144):
این جوجه ای که الان دارین چند سالشه؟
سپیده جان عکسای بزرگ شدن جوجه سوم و نمی خوای بذاری؟دوست دارم بدونم این چه شکلی شده. اون توپول اولیت گاز می خواست خیلی دوسش داشتم..قبلا همشونو دیده بودم اما بازم لذت بخشه دیدن این کوچولوها :smile (228):
سپیده جون سلام
واقعاً وقتی عکسهایت را دیدم حسرت خوردم ، زندگی خیلی دلنشینی داری ، سرو کله زدن به این کوچولوهای دوست داشتنی خیلی باید جالب باشه ، همیشه از بازنشستگی و بیکاری می ترسیدم ولی با دیدن این عکسها تصمیم خودم را گرفتم انشااله با 20 سال سابقه ( دو سال آینده) خودم را بازنشسته میکنم و خودم را این طوی مشغول می کنم .
سلام
اول که خسته نباشید داشتم عکس ها رو میدیدم واقعا لذت بردم خیلی زیبان
فقط یه چیزی توجه منو به خودش جلب کرد!
اینا چیه که به پاشون بستید ؟ ( تو عکس های 3 صفحه پیش دیدم اگه اشتباه نکنم) النگوشونه:smile (268): یا شناسنامشون:smile (161):
موفق باشید
واقعا" کاش اینجا یه جوری بود مث ِ استرالیا ، آدم میرفت پرنده شناسی میخوند دانشگاه به جای این درسایی که هیچوقت بدرد ِ من نمیخورن ! تازه فاند هم میدادن ...
سلام . باشه چشم حتما .بخدا آپلود کردم .هر وقت به قصد عکس گذاشتن میام .کلی سوال هست که باید جواب داد و اینقدر کارهای ریز ریز هست که دیگه یادم میره . آره جوجوی اولی خیلی گاز می خواست :smile (22): همیشه بزور سرشو می گرفتم بوسش میدادم . خوشش میومد .هر دفعه یه چیز ازش می نویسم یا عکساشو میبینم گریم می گیره . البته اگه لینکشو گذاشتم واسه این نبود که آلبوممو نشون بدم یا تبلیغ کنم :smile (224):.می خواستم فرق اینا رو نشون بدم .
سلام .آخی چرا حسرت خوردی .اتفاقا شما باید خیلی خوشحال باشی که کاسکوی به این ماهی داری و تو خونه کسی با طوطی مشکلی نداره .تو خونه ی ما هیچکی به جز منو خواهرم حوصله طوطی نداره . ولی اگه منظورت جوجه باشه آره آره خیلی شیرینه .درست مثل یه بچه ی کوچولو به محبت نیاز دارن . فکر می کنم خانوما هم خیلی راحت می تونن براشون مادری کنن. ولی خوب یکم سخته بزرگ کردن جوجه . اون موقع از خطراتی که ممکن بود براشون پیش بیاد خبر نداشتم خیلی راحت بزرگشون کردم ولی الان خیلی می ترسم :smile (117): . من خودمم هر وقت عکسا رو میبینم دوست دارم بازم جوجه بیاد خونمون :smile (268):
مرسی صادق جان .شما لطف داری چشمات زیبا می بینه . وقتی جوجه ها به دنیا میان تاریخ تولدشون رو یادداشت میکنن .بعد دو هفته یه حلقه سفارش میدن که این تاریخو روش ثبت می کنن . بعد می ذارن تو پاش . این نشون میده که طوطی دستی بوده یعنی یکی اینو بزرگش کرده از کوچیکی .خوب این طوطی قیمتش از طوطی های وحشی که به ایران وارد میشن خیلی بیشتره .چون هم رامه هم اینکه بیماری هایی که یه طوطی ممکنه به خاطر جابجایی بهش مبتلا شه رو نمی گیره . خوبیه دیگش هم اینه که سن طوطی ها رو اگه وحشی باشن نمیشه تشخیص داد ولی طوطی های دستی با این حلقه معلوم میشه که چند سال دارن .داستانش اینه .
سلام .خوب اینم عکسای 5 ماهگیه جوجو :
اون موقع زیر میز کامپیوتر رو به عنوان قلمروش انتخاب کرده بود . منم مجبور بودم راهشو ببندم که یه وقت نره پشت میز .چون اونجا پر از سیم بود .اونم عاشق جویدن سیم برق و تلفن . این جایی بود که روزا استراحت می کرد یا با اسباب بازهاش بازی می کرد خوابه روزش هم همینجا بود . ولی شبا میذاشتمش تو قفس . هرچند که به زور میرفت . چون قفسش کنار تختم بود تند تند میرفت زیر پتو که یه وقت نذارمش تو قفس .ولی دیگه من نمی خواستم بد عادت بشه . تو این سن هم پرواز می کنه . عکسای کوچیکتر ندارم ازش:smile (141): . عکسای بعدی از دوران پرکنیشه . یعنی 1ماه بعدش .
تو این عکسا دور چشماش صورتیه .وقتی می خوان بخوابن یا استراحت کنن .سرشون و پاهاشون گرم میشه .صورتی بودن دور چشمش واسه همین گرماست . من این موقع ها اینقدر جوجو ها رو بوسشون می دادم :X:X. این وقتا خیلی مهربون هستن :smile (4):
زیبای مامان برا چشات بمیرم که دیگه برای همیشه بسته شده .. چجوری جای خالیتو پر کنم؟؟لیاقت نگهداریتو نداشتم منو ببخش
راستی تاریخ این عکسا غلطه ها .تنظیم نبود دوربین :smile (268):.
ویرایش توسط sepideh : 13th December 2013 در ساعت 04:29 AM
سلام سپیده جان
ممنون که عکسای جوجو رو هم گذاشتی:smile (23):این کوچولوهم مثل بقیه شیرینو خوردنیه خدا سالم و سر حال نگهش داره برات..
هیچی جای لذت بزرگ کردن جوجه طوطی هر نوعش رو نمی گیره واقعا شیرینو نازو نرمن.:smile (62):من چندتا ملنگو رو بزرگ کردم سخته اما واقعا شیرینه.هیچ طوطیی هم مثل اونی که از جوجگی بزرگش کرده باشی نمی شه حداقل برای من اینطوریه.دلم جوجه می خواد هر وقت میام اینجا هوس برم میداره بگیرم اما نهمی تونم و حسرت می خورم:smile (205):و امیدوارم رُشای بداخلاقم مهربون شه:smile (18):
سلام خانوم سپیده
امروز قسمت شد تاپیک شما را دیدیم واقعا بهتون تبریک میگم
نگهداری از تانک های آب شور و تانک های گیاهی و آب شیرین سختی خاص خودشون رو دارند اما ظاهرآ نگهداری از پرندگان بخصوص کاسکو باید خیلی کار مشکل تری باشه خسته نباشید
براتون آرزوی توفیق و سلامتی دارم امیدوارم پرندگان شما هم همه سلامت سرو حال باشند دوست گرامی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)