من طوطیم چند از سه شنبه بیرون از لونه ش نمیومد. جفتش بهش غذا میداد. تا چهارشنبه. طی مشورت با همکارم گفت حتما ببرش دکتر. چهارشنبه عصر بردمش پیش دکتر و دکتر گفتن ظاهرا مشکلی نداره وای محض احتیاط براش سفیکسیم تجویز کردن. فردای اونروز بعد از مصرف یک دوز حالش بدتر شد. در حدی که اصلا نمیتونست پرواز کنه و ضعیف شده بود. به توصیه دستیار دکتر براش سرلاک گرفتم و با سرنگ بهش دادم. هی حالش بدتر شد. عصر بردم بیمارستان و سونوگرافی کردیم و فلزی مصرف نکرده بود... دو دوز سرم و انتی بیوتیک تزریق کردن. و گفتن رسیدم خونه بخور اوکالیپتوس بدم.
بعد از بخور از بینی و نوکش ترشح اومد بیرون و بعد از چند لحظه متوجه بدن بی جونش شدم......
خیلی بد و تلخ و سخت بود. به خاطر این تجربه مو اینجا گذاشتم که شاید به درد شما بخوره. تا وقتی جفتش داشت ازش مراقبت می کرد حالش خیلی بهتر بود. با دخالت ما سرعت بدخیم شدن حالش تساعدی رفت بالا. و من موندم و یه عالمه غم و عذاب وجدان که ایکاش نمیبردمش دکتر.... شاید با مراقبت جفتش خوب میشد😔🥺