خدا رو هزار بار شکر. خیالم رو راحت کردید..
ولی این رفتار رو پیش از این نداشت. یکی از خاله هام وقتی میومد اینجا، هنوز وارد منزل نشده بود، این نوع رفتار رو شروع می کرد. تا اینکه بعد از چند هفته در مقابل من هم همینطور شد. مثل اینکه بنده خدا حیوونی یه چیزی از آدم می خواد ولی ما اونقدر باهوش نیستیم تا متوجه منظورش بشیم..
خیلی شیرین زبونه. ولی این نوع حرف زدن هاش بیشتر شبیه خواهش کردن یا درخواست عاجزانه چیزیه که ما نمی فهمیم. اگر لازمه، نمونه صداش رو ضبط کنم بگذارم اینجا. نمونه ش رو هیچ وقت جایی ندیدم.