۲۲ دی ۱۳۹۶
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew): چند هفته قبل طی هماهنگی با اداره کل حفاظت محیط زیست استان فارس برای بازدید یک روزه از منطقه حفاظت شده بهرام گور و پارک ملی قطرویه عازم شیراز و سپس نیریز شدیم.

جاده آسفالته و پر تردد سیرجان – یزد که از حاشیه منطقه حفاظت شده بهرام گور عبور می کند از مخاطرات مهم این منطقه به شمار می رود.
تا کنون جانوران زیادی از جمله چندین گورخر آسیایی بر اثر برخورد با خودرو در این محور ازبین رفته اند.
هنگام عبور از این جاده برای رسیدن به منطقه، لاشه یک خاکستری را که بر اثر برخورد با خودرو از بین رفته بود مشاهده کردیم.




حدود ۴۵ دقیقه بعد از نیریز به روستای قطرویه رسیدیم و در ورودی پارک ملی قطرویه وارد سرمحیط بانی شهید محمد طهماسبی شدیم.

سرمحیط بانی شهید محمد طهماسبی، پاسگاه مرکزی و ساختمان اداری منطقه حفاظت شده بهرام گور و پارک ملی قطرویه نیز محسوب می شود.






صبح زود همراه با آقای احمد رستگار رییس پر تلاش و دلسوز منطقه حفاظت شده بهرام گور و پارک ملی قطرویه به سمت قلب منطقه حرکت کردیم.

آسمان و زمین بهرام گور هرگز خالی از پرندگان نیست.

در طول مسیر انواع پرندگان شکاری در آسمان و تعداد زیادی انواع پرندگان وحشی از جمله کبک، تیهو و انواع گنجشک سانان را مشاهده نمودیم که در کنار آبشخورها حضور داشتند.






با هدف مشاهده گونه ی ارزشمند و افسانه ای ایران یعنی گورخر آسیایی به این این منطقه سفر کرده بودیم ولی با توجه به اینکه گورخر تنها در دو منطقه از کشور یعنی توران و بهرام گور باقیمانده و با توجه به وست بسیار زیاد منطقه بهرام گور که مجموعا ۴۰۸,۰۱۷ هکتار است، امید زیادی به مشاهده گورخرهای گریزپا آن هم از فاصله نزدیک نداشتیم.

گورخر ایرانی روزگاری نه چندان دور در اکثر دشت ها و بیابان های مناطق مرکزی کشور پراکندگی گسترده و تراکم جمعیت بالایی داشته است.
گسترش جاده سازی تا قلب دورافتاده ترین بیابان های ایران، گسترش فعالیت های انسانی و تخریب اکثر زیستگاه های دشتی، ورود دام اهلی و شتر به بیابانها و از همه مهمتر ورود جیپ و موتورسیکلت به کشور و شکار بیرویه، جمعیت گور ایرانی را با سرعت باور نکردنی رو به نابودی کشاند و تا آستانه انقراض پیش برد به نحوی که در مدت کوتاهی تقریبا تمام عرصه های بیابانی کشور از این گونه زیبا خالی شد.

ظرف مدت کوتاهی از گله های بسیار بزرگ گور در نایبندان طبس، کالمند بهادران یزد، نیریز فارس و بسیاری دیگر مناطق کشور هیچ اثری باقی نماند!

با وجود نابودی گورها در اکثر مناطق بیابانی کشور، همچنان تا سال های پایانی دهه ۱۳۵۰ تخمین زده می شد که در توران حدود ۲۶۰۰ عدد، در بهرام گور هزار عدد و در پارک ملی کویر حدود ۸۰۰ عدد گورخر زندگی می کنند. علاوه بر این جمعیت گورخر مهاجر از ترکمنستان شوروی به سرخس بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ راس تخمین زده می شد.

هنوز هم باور کردنی نیست که جمعیت ۸۰۰ عددی گورخر در پارک ملی کویر فقط در طول ۵ سال به طور کامل نابود شد! آخرین گورهای پارک ملی کویر یک گله ۱۷ عددی در محدوده چاه قرقره در شرق پارک بودند که در سال ۱۳۶۳ دیده شدند و پس از آن هرگز گزارشی از این منطقه مبنی بر مشاهده گور در سال های بعد به دست نیامد.
به مسیر خود در پارک ملی قطرویه با امید دیدار گورهای افسانه ای ادامه دادیم.
پس از مدت کوتاهی یک گورخر تنها را مشاهده کرده و با شوق فراوان و به سرعت دوربین ها را برای ثبت تصویر این گور تنها بیرون آوردیم.

تصور میکردیم شاید دیگر نتوانیم در طول این سفر یک روزه گورخری را در این فاصله نزدیک ببینیم، بنابراین دهها عکس از گور تنها گرفتیم، اما احمد رستگار با لبخند گفت: «برای عکاسی از این تک گورخر عجله نکنید، گورهای زیادی را در ادامه مشاهده خواهید کرد»، ولی ما باور نداشتیم !






به مسیرمان ادامه داده و به دشت پهناوری به نام دشت ریگ جمشید در قلب پارک ملی قطرویه رسیدیم.

در کمال ناباوری به هر سو که نگاه می کردیم گورخر میدیم.

تعداد بیشماری گورخر در دسته های کوچک و بزرگ درون دشت مشغول چرا بودند.





درون دشت که حرکت میکردیم از هر طرف گله های گور به راه می افتادند.

علی رغم حضور ما درون دشت، گورها در کمال آرامش مشغول چرا بوده به ما نگاه میکردند.

کاملا مشخص بود این گورخرها نه با موتورسیکلت تعقیب شده و نه صدای گلوله شنیده اند.






گورخرها حرکت میکردند و جابجا شدن گله های گور باعث می شد تا هوبره ها از لابه لای بوته ها بلند شده و به پرواز در بیایند.

استتار بالای هوبره اجازه نمیداد آنها را درون دشت و در بین بوته ها مشاهده کنیم اما به پرواز درآمدنشان بر اثر حرکت گورها بیانگر جمعیت مناسبی از هوبره درون دشت بود.






در میان گله های بزرگ و کوچک گورخر درون دشت، جبیرها نیز قابل مشاهده بودند.

حضور جبیرها در میان گله های بزرگ گورخر و پرواز هوبرها درون دشت صحنه هایی باور نکردنی را خلق کرده بود بطوریکه تصور میکردیم درون دشت های مناطق حفاظت شده آفریقا مشغول تماشای حیات وحش هستیم.

در چهار عکس زیر حضور همزمان جبیر و گورخر آسیایی در قاب یک تصویر صحنه های زیبایی را خلق کرده است.





پس از چند ساعت حرکت در منطقه به چشمه ای رسیدیم معروف به «چشمه عین الجلال» که سر منشا حیات در بهرام گور بود.

اداره محیط زیست منطقه حفاظت شده بهرام گور و پارک ملی قطرویه از این چشمه به طول ۳۳ کیلومتر از زیر زمین لوله کشی کرده و حدود ده آبشخور و آب انبار فعال را در نقاط مختلف منطقه از طریق همین چشمه ایجاد کرده است.

با این اقدام ارزشمند، علی رغم خشکسالی شدید در سال های اخیر، حیات وحش بهرام گور به لحاظ دسترسی به منابع آب هیچ مشکلی ندارند و این موضوع عامل بسیار مهمی در حفظ و پایداری حیات وحش این زیستگاه به شمار می رود.





آقای رستگار رییس خوش قلب و پر تلاش بهرام گور در کنار چشمه ما را به صرف انار معروف و خوش طعم نیریز مهمان کرد.

می توان گفت بخش عمده ای از پویایی بهرام گور مدیون تلاش های بدون وقفه، سلامت و ایستادگی احمد رستگار و نیروهایش در برابر صنایع و حفاظت از این زیستگاه ارزشمند است.






بهرام گور به دلیل ارزش های بی شمار اکولوژیکی می بایست همانند نگینی ارزشمند در مقابل هرگونه آسیبی حفظ شود.

اما بهرام گور با تمام زیبایی ها و ارزش هایش از تخریب و توسعه ناپایدار فعالیت های انسانی در امان نیست.

تلاش سوداگران، صنعتگران و حامیان آنها برای تاسیس معادن جدید و توسعه معادن فعلی در بهرام گور به طور گسترده ای ادامه دارد.
همواره با فشار مسئولان شهرستان های اطراف، مقامات استانی و حتی کشوری و با انگیزه دستیابی به منافع مالی، فشار بر روی محیط زیست بهرام گور برای توسعه معادن ادامه دارد.

نمونه بارز این فشارها اظهار نظر سطحی و تاسف بار وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت بود که گفت: «محیط زیست بخاطر چهارتا گورخر اجازه معدنکاوی در بهرام گور را نمی‌دهد.» و یا استاندار پیشین فارس که فرمودند: «۳۰۰ گورخر مصیبتی برای مردم فارس شده اند. مردم نی ریز هر کدام یکی از این گورخرها را به خانه خود ببرند!» و یا نماینده مردم مرودشت که گفته بود: «گورخرهای موجود در منطقه معدن سنگ آهن نی ریز را به محدوده فنس کشی شده منتقل کنند.»
تصاویر زیر بخشی از تخریب هایی است که بر اثر معدون کاوی در بهرام گور ایجاد و سپس به حال خود رها شده است.






در ادامه مسیرمان به محیط بانان دیگر پاسگاه های بهرام گور رسیدیم که مشغول گشت زنی در نقاط مختلف بودند.





به همراه محیط بانان از زیستگاه گور و جبیر خارج و راهی تپه ماهورها و ارتفاعات بهرام گور شدیم.

در تپه ماهورها و ارتفاعات بهرام گور گله های قوچ و میش وحشی را مشاهده کردیم که با جمعیتی بالا و در سطحی وسیع پراکنده بودند.
در میان گله های قوچ و میش وحشی مشاهده قوچ های مسن با شاخ های پیچیده، بسیار زیبا و لذت بخش بود.






تنوع زیستی در بهرام گور شگفت انگیز است.

کمی بالاتر و در ارتفاعات دسته های بزرگ کل و بز وحشی را مشاهده نمودیم.
تقریبا به هر کوهی که با دوربین نگاه کردیم کل و بزها در شکاف صخره ها قابل روئیت بودند.






پس از طی مسیری طولانی به صرف چای آتشی و ناهار مهمان محیط بان بهرام گور بودیم.

خوردن ناهار محیط بانی یعنی کنسرو ماهی تن، لوبیا و تخم مرغ نیمرو همراه با نان محلی که از عشایر منطقه گرفته بودند، در کنار محیط بانان و در بکرترین مناطق بهرام گور لذتی وصف ناشدنی داشت.





دور از تصور است که منطقه حفاظت شده بهرام گور با وسعتب بیش از ۴۰۰ هزار هکتار تنها با ۹ نیرو (حداکثر ۶ محیط بان در هر شیفت) حفاظت می شود!

بر اساس استانداردهای بین المللی برای حفاظت از هر هزار هکتار عرصه طبیعی یک محیط بان لازم است. این عدد در کشور ما معادل یک محیط بان برای هر ده هزار هکتار است. اما منطقه حفاظت شده بهرام گور و پارک ملی قطرویه از میانگین ایران نیز به مراتب پایین تر بوده و هر ۷۰ هزار هکتار آن توسط یک محیط بان کنترل می شود.
محیط بانان بهرام گور با تلاش بی وقفه و شبانه روزی سعی می کنند کمبود شدید نیرو در این منطقه را جبران نموده و امنیت زیستگاه را فراهم سازند که در این امر تا حد زیادی موفق بوده اند اما کمبود نیرو قطعا به این زیستگاه ارزشمند آسیب های جبران ناپذیری وارد خواهد آورد.

پس از صرف ناهار و چای و کمی استراحت مسیر بازگشت را در پیش گرفتیم.
در مسیر بازگشت مشاهده یک هوبره زیبا از فاصله نزدیک هدیه ای شیرین برای ما بود، چرا که مشاهده هوبره ها با توجه به استتار قوی آنها بسیار سخت است.




در راه بازگشت از ارتفاعات مجددا وارد دشت شدیم. همچنان به هرکجا که نگاه می کردیم در دور و نزدیک مملو از گورخر بود.

در طول مسیر و تنها در طی چند ساعت حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ گورخر آسیایی را با چشم غیر مسلح مشاهده کردیم. البته جمعیت گورخر آسیایی در منطقه حفاظت شده بهرام گور و پارک ملی قطرویه بیش از هزار عدد است.





با غروب آفتاب و تاریک شدن هوا با بهرام گور، محیط بانان صمیمی و گورهای افسانه ای خداحافاظی کردیم. جدا شدن از بهرام گور و زیبایی هایش برایمان بسیار سخت بود اما وجود چنین زیستگاهی در کشور ما را به آینده طبیعت رنجور ایران امیدوار کرد.

مشاهده گورخر، جبیر، کل و بز و قوچ و میش در یک منطقه و در یک روز با جمعیت بالا نشان از تنوع زیستی کم نظیر و پتانسیل بالای منطقه حفاظت شده بهرام گور دارد.

امیدواریم مقامات ارشد استان فارس و کشور برای حفظ این زیستگاه ارزشمند و رفع مخاطرات آن که به واقع به مانند گنجی است برای ایران و برای نسل های آینده همه توان خود را بکار گیرند.