اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN)؛ پلنگ ایرانی را در خطر انقراض (endangered) طبقه‌بندی کرده است.


به گزارش خبرنگار حوزه محیط زیستگروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حیات وحش ایران دارای ۱۹۴ گونه پستاندار است که در ۳۷ خانواده و ۱۰ راسته جای گرفته‌اند. مجموعه‌ای که دو گونه با ارزش از خانواده گربه‌سانان به دلیل فعالیت‌های انسانی و بی‌تدبیری مسئولان در صد سال گذشته کشته و منقرض شدند.


پلنگ ایرانی یکی از بزرگترین زیرگونه‌های پلنگ بومی در غرب آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» آی‌یوسی‌ان قرار دارد. اعضای این زیرگونه عمدتاً در ایران به سر می‌برند؛ اما در ترکمنستان، قفقاز، تاجیکستان، ازبکستان، ارمنستان، بخشی از ترکیه، افغانستان و شاید کردستان عراق نیز حضور دارند.





البته دامنه پراکنش کامل آن را به طور دقیق در دسترس نیست؛ زیرا به رغم آن که پلنگ از بسیاری جهات جانوری مهم به شمار می‌آید، متاسفانه اطلاعات لازم درباره پراکندگی و تغییرات درون گونه‌ای آن وجود ندارد. فقط می دانیم گسترش جغرافیایی نسبتاً وسیعی دارد که ایران در مرکز آن قرار می‌گیرد اما محدود به ایران نمی‌شود. آن طور که رکوردهای شکارچیان نشان می‌دهد پلنگ ایران اگر بزرگترین زیرگونه نباشد یقیناً یکی از بزرگ جثه‌ترین زیرگونه‌های پلنگ در دنیا است.

اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) گاهی در فهرست سرخ خویش برای بعضی زیرگونه‌ها رتبه‌ای بالاتر از گونه مربوطه در نظر می‌گیرد، برای مثال گونه پلنگ را آسیب‌پذیر (vulnarable) و زیرگونه پلنگ ایرانی را در خطر انقراض (endangered) طبقه‌بندی می‌کند.






اصلی‌ترین تهدید پیش‌روی بقای این حیوان جداشدن زیستگاه‌ها و قطع ارتباط ژنتیکی گروه‌های مختلف این حیوان است که معمولاً به تشکیل گروه‌های بسیار کوچک منجر شده‌ است؛ به‌طوری‌که در همه قلمرو زیستی این حیوان هیچ گروه جمعیتی وجود ندارد که در برگیرنده بیش از ۱۰۰ پلنگ بالغ باشد.

پلنگ ایرانی پس از انقراض ببر مازندران و شیر ایرانی؛ بزرگترین گربه‌سان کشور به شمار می‌رود. کمبود طعمه در اثر شکار غیرمجاز و بی‌رویه، تخریب زیستگاه‌های طبیعی پلنگ به دلیل توسعه ناپایدار فعالیت‌های انسانی، کشته شدن پلنگ‌ها توسط افراد محلی و شکارچیان متخلف و نبود برنامه‌ریزی جامع برای حفاظت از باقی مانده پلنگ‌های ایران، متاسفانه نسل این گربه‌سان زیبا و ارزشمند کشور را در آستانه انقراض قرار داده است.





کاهش طعمه بر اثر شکار انسان‌ها، گسترش زیربنایی، مزاحمت‌های انسانی و از میان رفتن زیستگاه از جمله عواملی‌ است که منجر به تکه‌تکه‌شدن زیستگاه‌های حیوان شده‌ است. بحران اقتصادی پس از فروپاشی شوروی و کاهش نظارت بر مناطق حفاظت‌شده باعث شد تا با شکار بی‌رویه حیوانات سم‌دار در آسیای میانه و قفقاز و همچنین فعالیت‌های اقتصادی در نواحی محل زندگی پلنگ؛ جمعیت انواع بز کوهی، گوسفند وحشی، مرال، شوکا که طعمه‌های اصلی پلنگ هستند، به شدت کاهش پیدا کند و این امر تأثیر منفی بر جمعیت این حیوان بگذارد. گراز تنها شکار پلنگ است که جمعیت آن در سال‌های اخیر کاهش چندانی نداشته‌است.








وقتی زیستگاه‌ها از سوی انسان و یا عوامل و فعالیت‌های انسانی تغییر و تخریب می‌شود گونه‌ها برای نجات خود به مناطق با ریسک بالا می‌روند که می‌توان به تراژدی پلنگ‌های مهاجم و گرسنه به روستاهای مناطق نزدیک به زیستگاه و مرگ اکثریت آن‌ها اشاره کرد.

شکار مستقیم این حیوان ممکن است به‌عنوان شکار افتخاری، برای فروش پوست (به ویژه در افغانستان)، تیراندازی برای حفاظت از حیوانات خانگی (به ویژه در ایران و ترکمنستان) و کشتن به محض مشاهده (بیشتر در قفقاز و شرق ترکیه) صورت گیردٰ این موارد شایع نیست اما با توجه به جمعیت کوچک این حیوان تأثیر قابل توجهی بر ادامه حیات گروه‌های کوچک این حیوان دارد. به‌ویژه در قفقاز که پلنگ‌ها در تعدادی ناچیز در مناطقی گسترده پراکنده‌اند و از بین رفتن حتی یک عدد از آن‌ها ثبات جمعیتی را برهم می‌زند، به همین دلیل حتی در مناطقی که از نظر شکار غنی هستند، همچون جنوب ارمنستان، تعداد واقعی پلنگ‌ها بسیار کمتر از چیزی است که با توجه به تعداد حیوانات شکار آن می‌توان حدس زد.







به منظور جلوگیری از شکار پلنگ ایرانی؛ در خردادماه ۱۳۹۴ جریمه شکار و صید پلنگ ایرانی از ۵ میلیون تومان به ۸۰ میلیون تومان افزایش یافت.