۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: به نقل از وبلاگ سرباز زمین، کره زمین، از یخ‌بندان‌های طولانی و اتفاقاتی بسیار سنگین‌تر از حضور انسان، جان سالم به در برده است. این ما هستیم که برای بقای خود روی کره زمین، تنها سیاره قابل سکونتی که می‌شناسیم باید تلاش کنیم. یادمان باشد که بقای زمین در گروی بقای ما نیست بلکه بقای ما وابسته به زمین است.



در ۲۲ آوریل ۱۹۷۰ میلادی، ۲۰ میلیون امریکایی در شهرهای امریکا دست به راهپیمایی عظیمی زدند و نسبت به تخریب محیط زیست واکنش نشان دادند. از آن سال به بعد، روز ۲۲ آوریل به عنوان روز جهانی زمین معرفی شد. در ایران نیز روز جهانی زمین در دهه ۱۳۷۰ و با عنوان روز زمین پاک وارد تقویم رسمی کشور شد.








گرم شدن زمین


گرم شدن زمین پیش از جنگ و بیماری‌های عفونی، از مهمترین تهدیدهای بشریت شناخته شده است. افزایش دمای عمومی کره زمین باعث تغییرات گسترده در اقلیم مناطق مختلف می‌شود که زندگی و معیشت انسان‌ها را به خطر می‌اندازد.



چه شده؟ بعد از انقلاب صنعتی، افزایش استفاده از سوخت‌های فسیلی مانند زغال‌سنگ، نفت و گاز باعث انتشار غیر طبیعی برخی گازها مانند دی‌اکسیدکربن شده است. این گازها در جو زمین تجمع می‌کنند و بخشی از گرمای نور خورشید را در خود ذخیره می‌کنند. به این فرایند، «پدیده گلخانه‌ای» می‌گویند.
معمولاً این گازها به طور طبیعی، در جو زمین وجود دارند و فرایند گلخانه‌ای به طور طبیعی باعث شده تا بخش مهمی از گرما خورشید از جو زمین خارج نشود و دمای زمین برای حیات موجودات زنده مساعد شود اما وقتی مقدار گازهای گلخانه‌ای از مقدار طبیعی افزایش یابد، زمین گرم‌تر می‌شود و اقلیم آن تغییر می‌کند که این اتفاق برای موجودات زنده یک تهدید محسوب می‌شود.



در حال حاضر دمای عمومی کره زمین در حدود ۰٫۷ درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده. ممکن است این عدد بسیار کوچک باشد اما تغییر دما برای برخی نقاط زمین تا ۱۵ درجه سانتیگراد هم بوده است.
چه می‌شود؟ اختلاف دمای بین نقاط سرد و گرم زمین باعث به وجود آمدن جریانات جوی می‌شود و اقلیم نقاط مختلف را متعادل می‌کند اما وقتی این اختلافات دمایی بیشتر یا کمتر از حالت عادی شود، جریانات جوی هم مختل خواهند شد و طوفان‌های شدید و مرگبار، باران‌های سیل‌آسا و یا خشکسالی‌های طولانی از تبعات آن هستند. مثلا ناسا پیش‌بینی کرده که در سه دهه آینده، نقاط استوایی ممکن است تا دوبرابر با افزایش بارندگی روبرو شوند اما بارندگی نقاطی که بالاتر یا پایین‌تر از خط استوا هستند (مانند خاورمیانه و ایران) تا نصف کاهش می‌یابد. با این حال ناسا می گوید که به طور کلی در این دوره، از میزان بارندگی‌ها در کره زمین کاسته می‌شود.


آب شدن یخ‌های قطبی و بالا آمدن سطح دریاهای آزاد، معروف‌ترین اثر گرم شدن زمین است. وقتی آب دریاها بالا بیایند، بسیاری از مردمی که در ساحل دریاها زندگی‌ می‌کنند مجبور به ترک خانه‌ها و زمین‌های کشاورزی خود هستند که به نوعی «آوارگان محیط زیستی» خواهند بود.
با گرم شدن زمین، یخچال‌های کوهستانی هم دوام چندانی ندارند. این یخچال‌ها مهمترین ذخیره آب شیرین مردم هستند که با بارش‌های زمستانی تشکیل می‌شوند و در تابستان با آب شدن آنها، آب شیرین مردم تامین می‌شود. گرم شدنزمین باعث کاهش بارش برف و آب شدن سریع این یخچال‌ها می‌شود.
با گرم شدن زمین، زمستان‌ها هم کوتاه‌تر می‌شوند و زمستان کوتاه به معنی فعالیت بیشتر آفت‌های کشاورزی و آسیب بیشتر به محصولات کشاورزی است. به این صرت هم کشاورزان آسیب بیشتری می‌بینند و هم قیمت غذا در جهان افزایش پیدا می‌کند.
چه کنیم؟ به غیر از گروهی کوچک، قریب به اتفاق دانشمندان جهان مهمترین دلیل گرم‌شدن زمین را انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌دانند. پس مهمترین کار این است که انتشار گازهایی مانند متان و دی‌اکسید کربن را کاهش دهیم.



مهمترین منشأ انسانی گاز متان، گاوداری‌ها هستند چرا که این گاز در معد نشخوار کنندگان تولید می‌شود. پس می‌توان با کاهش مصرف گوشت قرمز انتشار گاز متان را کاهش داد.
اما مهمترین منشأ انتشار دی‌اکسید کربن، سوخت های فسیلی است که برای تولید انرژی و گرمایش سوزانده می‌شوند. برای کاهش انتشار دی‌اکسید کربن باید تولید و مصرف انرژی با منشأ این سوخت‌ها را کاهش داد. دولت‌ها باید سعی کنند انرژی‌های پاک مانند انرژی باد، زمین‌گرمایی، خورشیدی و… را جایگزین انرژی‌های سنتی کنند. مردم نیز باید از دولت‌هایشان چنین مطالبه‌ای را داشته باشند.


اما دی‌اکسید کربن موجود در جو زمین را هم می‌توان از طریق کاشت درخت و ایجاد پوشش گیاهی و جلوگیری از جنگل‌تراشی کاهش داد. گیاهان در فرایند فتوسنتز دی‌اکسید کربن را جذب می‌کنند و اکسیژن رها می‌کنند. این فرایند باعث «ترسیب کربن» و کاهش غلظت دی‌اکسید کربن در جو زمین می‌شود.
در جو زمین به طور طبیعی ۳۵۰ واحد در میلیون دی‌اکسید کربن وجود دارد اما هم‌اکنون این عدد ۳۹۰ واحد در میلیون است.




از دست رفتن تنوع زیستی

از دست رفتن تنوع زیستی، بحرانی است که حیات روی کره زمین را تهدید می‌کند. حیات انسان روی زمین وابسته به حیات سایر گونه‌ها است و تهدید گونه‌های زنده تهدیدی مهم برای انسان است.
چه شده؟ تنوع زیستی به گوناگونی اشکال زندگی روی زمین گفته می‌شود. این گوناگونی در سه سطح «زیستگاه‌ها»، «گونه‌ها» و «تفاوت‌های ژنتیکی گونه‌ها» وجود دارد. مثلا اینکه در جایی از کره زمین جنگل استوایی زیستگاه جانوران زنده است و در جایی دیگر، بیابانی بسیار خشک به عنوان زیستگاه گونه‌های زنده محسوب می‌شود، یکی از سطوح تنوع زیستی است.



از طرفی تفاوت بین شیر، اسب، قورباغه درختی، انسان، کپک نان، ویروس‌ها و… نیز سطح دیگری از تنوع زیستی است. همچنین وقتی دو فرد از یک گونه یکسان، خصوصیات متفاوتی دارند (مثلا دو گربه خانگی یکی به رنگ سفید و دیگری به رنگ سیاه است) نیز باز هم به عنوان سطحی از تنوع زیستی است.
البته برخی از دانشمندان اقوام گوناگون انسان را نیز به دلیل تاثیری که سبک‌های مختلف زندگی انسان بر محیط اطراف می‌گذارد نیز سطحی دیگر از تنوع زیستی معرفی می‌کنند. فعالیت‌های انسانی روی کره زمین باعث تاثیرات منفی بر سطوح مختلف تنوع زیستی شده است. بسیاری از زیستگاه‌ها به دلیل توسعه شهرها، معدن‌کاوی، استفاده بیش از اندازه از منابع آب و بیابان‌زایی، جنگ و بهره‌برداری بی‌رویه تخریب شده‌اند.
این تخریب زیستگاه‌ها، باعث به خطر افتادن نسل گونه‌های زنده شده و به همین دلیل زنجیره به هم پیوسته حیات روی کره زمین در حال از هم گسیختن است. دانشمندان می‌گویند بیش از هشت میلیون و ۷۰۰ هزار گونه موجود زنده روی کره زمین زندگی می‌کنند که تخمین زده می‌شود هرسال بین ۰٫۱ تا ۰٫۰۱ درصد از گونه‌های زنده، منقرض می‌شوند.



البته منقرض شدن گونه‌های زنده یک روال طبیعی کره زمین است و پیش از ظهور انسان، زمین شاهد چهار انقراض بزرگ بوده است. اما حضور ما و فعالیت‌هایمان فرایند انقراض را به شدت سرعت بخشیده است تا جایی که دانشمندان دوره حاضر را، دوره پنجمین انقراض بزرگ کره زمین می‌دانند.
هر روز طبیعت شناسان جهان گونه‌های زنده جدیدی را کشف می‌کنند و هیچ بعید نیست که بسیاری از گونه‌ها پیش از کشف و شناسایی شدن توسط انسان منقرض شده‌اند.


چه می‌شود؟ تنوع زیستی برای ما غذا، دارو، مواد اولیه برای تهیه پوشاک و مسکن و امکانات رفاهی فراهم می‌کند. طبیعتاً با به خطر افتادن تنوع زیستی، این خدمات نیز در اختیار ما قرار نمی‌گیرد. همه موجودات زنده کره زمین چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم با یکدیگر ارتباط دارند و آسیب به هریک از آنها، باعث وارد شدن آسیب به دیگر موجودات نیز می‌شود؛ حتی اگر دو گونه زنده هیچ‌گاه با یکدیگر ارتباط مستقیم نداشته باشند و با در دو نقطه مختلف کره زمین زندگی کنند نیز این آسیب‌ها اثر خود را دارد. انسان نیز یکی از این موجودات زنده است.
یکی از مثال‌های مهم درباره این آسیب‌ها، تخریب جنگل‌های بارانی استوایی است. می‌دانیم که این جنگل‌ها به عنوان ریه‌های کره زمین شناخته می‌شوند. بخش زیادی از کشور برزیل توسط این جنگل‌ها پوشیده شده است. بسیاری از مردم برای به دست آوردن زمین کشاورزی، جنگل‌ها را پاکتراشی می‌کنند و یا می‌سوزانند. این جنگل‌ها بخش زیادی از کربن موجود در جو زمین را جذب می‌کنند و تا حد زیادی گرم‌شدن زمین را کنترل می‌کنند.


با پاکتراشی این جنگل‌ها، فرایند جذب کربن کمتر انجام می‌شود و سرعت گرم‌شدن زمین بیشتر می‌شود. حال ما در ایران زندگی می‌کنیم؛ در یکی از کشورهای خشک که از گرم‌شدن زمین آسیب‌های فراوانی خواهد دید. ممکن است که در تمام طول زندگی‌مان حتی یک بار هم جنگل‌های بارانی استوایی برزیل را از نزدیک نبینیم و حتی ندانیم در کدام نقطه از کره زمین واقع شده‌اند اما از تخریب آنها ما نیز آسیب می‌بینیم.
تمامی گونه‌های زنده و زیستگاه‌هایشان در چرخه‌های طبیعت کارکردی دارند که با حذف هر زیستگاه یا گونه زنده بخشی از چرخه طبیعت مختل خواهد شد و اثرات ناخوشایندی برای گونه‌های دیگر خواهد داشت. مثلاً ریزگردهایی که هر سال زندگی مردم جنوب غرب ایران را تهدید می‌کنند، نمونه‌ای از اثرات بیابان‌زایی و تخریب زیستگاه هستند.



وقتی رودخانه‌های مهم منطقه مانند دجله و فرات در عراق و کارون و کرخه در ایران برای مصارف مختلف به نقاط دیگر منتقل شدند، رودخانه‌ها خشک شدند و خشک شدن رودخانه، باعث خشکی تخریب زیستگاه‌های پایین دست آن شد. زیستگاه‌های پایین دست، گونه‌های گیاهی خود را از دست دادند و خاک عریان، دچار فرسودگی شد. بادهایی که از سمت غرب به شرق می‌وزیدند، این بار خاک فرسوده را با خود حمل کردند و امروز مردم خوزستان و لرستان و دیگر استان‌های غرب کشور با مشکل ریزگردها روبرو شده‌اند.
چه کنیم؟ قبل از هر چیز باید این تفکر را فراموش کنیم که گونه انسان، تافته‌ای جدا بافته از سایر گونه‌ها است. این درست که سیستم عصبی پیچیده ما، قدرت‌های خاصی همچون تحلیل موقعیت، تکلم، ساخت ابزار و… به ما داده است، اما نباید فراموش کرد که ما نیز مانند هر موجود زنده دیگری نیازمند آب، هوا و غذا هستیم و اگر هر یک از آنها را به دست نیاوریم، خواهیم مرد. آب، غذا و هوای پایدار نیز زمانی برای ما محیا خواهد بود که چرخه‌های طبیعی کره زمین، بدون نقص و با فعالیت تمام اعضای آن (تنوع زیستی) به کار خود ادامه دهند. پس هیچ موجودی روی کره زمین «هرز» و «بی‌مصرف» نیست. زمانی که این تفکر در ما نهادینه شود، هیچ موجودی را نادیده نمی‌گیریم و اجازه آسیب به آن را نخواهیم داد.




کمبود آب شیرین



همه می دانیم که در حدود ۷۰ درصد از سطح زمین پوشیده از آب است. اما مقدار بسیار کمی از آن (حدود ۰/۰۰۳ درصد) قابل شرب است. بقیه یا شور و یا منجمد هستند. همین مقدار کم هم به دلیل آلودگی در حال کاهش است.
چه شده؟ توسعه کشاورزی بدون توجه به توان سرزمین و انتشار آلودگی‌های شیمیایی و صنعتی باعث شده تا آب شیرین قابل شرب به شدت کاهش یابد. ورود فاضلاب‌های شهری به آب‌های زیرزمینی و آلودگی رودخانه‌ها به پساب‌ها مهمترین انواع آلودگی منابع آب هستند. اما از طرف دیگر، مصرف بالای آب در کشاورزی و صنعت نیز به این مسئله دامن زده. مثلا در ایران بازدهی آبی زمین‌های کشاورزی، کمتر از ۴۰ درصد است. یعنی فقط کمتر از ۴۰ درصد آب در تولید محصول استفاده می‌شود و بیش از ۶۰ درصد آن یا تبخیر می‌شود و یا آلوده به سموم دفع آفت و کودهای شیمیایی به آب‌های زیرزمینی یا رودخانه‌ها نفوذ می‌کند.
علاوه بر آلوده شدن آب‌های شیرین، مکانیزم‌های ذخیره‌سازی آب نیز در جهان دچار اشکال شده است. مهمترین منابع آب شیرین، آب رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی هستند. منبع آب رودخانه‌ها نیز معمولا برف روی کوه‌ها و یخچال‌های طبیعی و یا سیلاب‌های مقطعی هستند. به دلیل تغییرات اقلیم و گرم شدن زمین، اولا بارش‌های به صورت برف و تگرگ در ارتفاعات کاهش پیدا کرده و ثانیاً ماندگاری برف در ارتفاعات نیز کم شده. مثلا در گذشته، در ماه‌های اردیبهشت و خرداد، کماکان بر بسیاری از قله‌های ایران برف وجود داشت و آب شدن آنها در فصل‌های گرم، آب رودخانه‌ها را تامین می‌کرد. اما بسیاری از قله‌های مرتفع ایران، گاه در اسفندماه نیز خالی از برف هستند. به همین دلیل است که بسیاری از رودخانه‌های کشور در حال حاضر با کم آبی شدید روبرو هستند.



آب‌های زیر زمینی نیز، به عنوان ذخیره‌های استراتژیک آب شناخته می‌شوند. این منابع، از طریق جاری شدن سیلاب‌های طبیعی و رودخانه‌ها بر سطح زمین و از طریق نفوذ آب به داخل خاک تغذیه می‌شود. با حفر قنات و چاه می‌توان از این ذخیره آب استفاده کرد. اما نکته مهم این است که مصرف از این ذخیره استراتژیک باید بسیار حساب‌شده و محتاطانه باشد و صاحب‌نظران جهانی آب می‌گویند که تنها ۲۰ درصد از این ذخایر را می‌توان استفاده کرد.



ذخایر آب زیرزمینی دو دسته هستند، یکی ذخایری که نزدیک به سطح زمین هستند که به ذخایر تجدیدپذیر آب معروفند و دیگری ذخایری که به در سطوح پایین‌تر قرار گرفته و غیرتجدیدپذیر هستند.
متاسفانه ما در ایران، از بسیاری از منابع تجدید ناپذیر حتی تا ۸۰ درصد استفاده کرد‌ایم. وقتی از آب‌های زیرزمینی بیش از حد استفاده کنیم، لایه‌های خاک در زیر سطح زمین فرونشست می‌کنند و فضاهای خالی میان ذرات خاک را پر می‌کنند. وقوع این اتفاق، از بزرگترین فاجعه‌هایی است که به دست انسان در طبیعت رخ می‌دهد، چرا که آن منبع به کلی از دست رفته و دیگر قادر به نگهداری از آب نیست.



در ایران، ۱۲۰ دشت با این مشکل روبرو شده‌اند و به همین دلیل است که حتی با وجود بارندگی‌های طولانی مدت باز هم در ایران با مشکل کم‌ابی روبرو هستیم. چراکه ذخیره‌گاه‌های آب زیرزمینی را از دست داده‌ایم.
در ایران سالانه حدود ۹۳ میلیارد مترمکعب آب برداشت می‌شود که ۹۰ درصد آن صرف کشاورزی می‌شود، ۶ درصد به مصرف آشامیدن و بهداشت می‌رسد و ۴ درصد نیز در صنایع مورد استفاده قرار می‌گیرد.



مهمترین دلیل بی‌آبی در ایران را کشاورزی کم بازده، و مدیریت نادرست آب می‌دانند. در ایران ساخت سدها برای ذخیره آب، پرکاربردترین روش مدیریت آب‌های سطحی است اما این روش، برای همه مناطق ایران مناسب نیست. چراکه نگهداری آب در دریاچه پشت سدها، باعث افزایش تبخیر آب می‌شود.
در بسیاری از مناطق ایران، نرخ تبخیر سالانه بسیار بالا است مثلا در استان خوزستان که تعدادی از بزرگترین سدهای ایران را در خود جای داده، نرخ تبخیر سالانه گاه تا ۲۵۰۰ میلیمتر نیز می‌رسد که این به معنای هدر رفت بالای آب از طریق تبخیر است. در چنین مواردی، استفاده از سازه‌های کوچک و مدیریت آب توسط مردم محلی بهترین راه برای مدیریت و بهره‌برداری از آب‌های سطحی است.



چه می‌شود؟ اولین تصوری که با شنیدن کلمه کم‌آبی در ذهن مردم به وجود می‌آید، تشنگی است. اما جدا از تشنگی، کم‌آبی اثرات سریع‌تری نیز دارد. معمولا تامین آب شرب مهمترین ماموریت دولت‌ها و در اولویت نخست قرار دارد. به همین دلیل در شرایط کم آبی، دولت‌ها تهیه آب قابل شرب را به عنوان مهمترین اولویت قرار می‌دهند و از سهم آب سایر بخش‌ها برای تامین آب شرب می‌کاهند.



در این شرایط بخش‌های بهداشت، صنعت و کشاورزی با کمبود آب روبرو می‌شوند. عدم دسترسی به آب سالم و بهداشتی، باعث بروز بیماری‌ها در جامعه می‌شود. وقتی آب سالم برای استحمام و توالت وجود نداشته باشد و یا آب شرب بهداشتی نباشد، پیش از تشنگی، بیماری‌ها جامعه را تهدید خواهند کرد. کمبود آب کشاورزی نیز باعث کمبود غذا و افزایش قیمت محصولات کشاورزی می‌شود. برخی صنایع نیز که به آب وابسته هستند نیز ممکن است با تعطیلی روبرو شوند که بیکاری کارگران، تبعات اجتماعی و اقتصادی فراوانی خواهد داشت.



گفته می‌شود تا سال ۲۰۲۰ دسترسی به آب شرب برای جمعیت انسان مقدور باشد. این بدان معناست که تصفیه آب به روش های امروزی فقط تا ۲۰۲۰ امکان پذیر است و از آن به بعد برای تصفیه آب، یا باید هزینه های گزافی پرداخت کرد یا اینکه آب های موجود غیرقابل تصفیه خواهند بود. امروزه می‌بینیم که بسیاری از کشورها از دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن استفاده می‌کنند تا آب دریاها را قابل شرب کنند.
۹۰ درصد آب‌شیرین‌کن‌های جهان در خلیج فارس مشغول به کارند. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، دسترسی به آب یکی از علل اصلی رخداد جنگ در سال های آینده خواهد بود. علاوه بر این سازمان ملل متحد، صدمه و زیان دیدن جدی بیش از ۴٫۵ میلیارد نفر از ساکنان زمین در سال ۲۰۵۰ را به دلیل کمبود آب پیش بینی کرده است.




چه کنیم؟ صرفه جویی در مصرف آب آشامیدنی بسیار مهم است، اما نباید صرفه‌جویی در مصرف آب مورد نیاز کشاورزی را نیز فراموش کرد. وقتی ۹۰ درصد آب در کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد، مهمترین محل صرفه‌جویی آب، جلوگیری از اسراف و هدررفتن مواد غذایی است. پس علاوه بر استفاده محتاطانه از آب شرب، باید جلوی هدر رفتن «آب مجازی» را نیز گرفت.




آلودگی آب، خاک، هوا




آلودگی‌هایی که توسط انسان به محیط زیست، خصوصا آب، خاک و هوا وارد شده باعث تاثیرات بزرگی بر حیات روی کره زمین شده، تنوع زیستی را تهدید می‌کند و باعث بروز بیماری‌ها و ناهنجاری‌های زیادی در میان انسان‌ها شده است. انباشت زباله‌ها، انتشار مواد رادیواکتیو، آلودگی هوا، آلودگی آب‌های سطحی و زیرزمینی و ورود سموم دفع آفات به زمین‌ها به مواد خطرناک نمونه‌هایی از انتشار آلودگی‌ها به محیط زیست هستند.
چه شده؟ شاید مشهورترین اعتراض به آلودگی محیط زیست، کتاب «بهار خاموش» نوشته راشل کارسون باشد که در دهه ۱۹۶۰ میلادی به چاپ رسید. کارسون در این کتاب وضعیت ایالات متحده آن زمان را از نظر آلودگی به سموم دفع آفات شیمیایی را گزارش کرد و نسبت به گسترش استفاده از سموم دفع آفات مانند د.د.ت و سموم با پایه آرسنیک هشدار داد.



عمر کارسون چندان طولانی نبود و کمی بعد از چاپ کتابش بر اثر سرطان درگذشت اما بهار خاموش تبدیل به یکی از مشهورترین آثار محیط زیستی جهان شد. بسیاری بر این عقیده‌اند که کارسون یکی از آغازگران جنبش‌های محیط زیستی در جهان بود. کتابی که کارسون نوشته بود، باعث شد تا استفاده از د.د.ت در ایالات متحده و سپس در بسیاری از کشورها ممنوع شود.به غیر از سموم دفع آفات کشاورزی، انواع دیگری از آلودگی‌ها، حیات روی کره زمین را تهدید می‌کنند.

به طور کلی، آلودگی عبارت است از ورود هرگونه ماده‌ای که به طور طبیعی در یک محیط وجود نداشته باشد. مثلا به طور طبیعی در آب‌های زیرزمینی، ترکیبات فلزات سنگین مانند جیوه وجود ندارد و ورود این ترکیبات به منبع آب به معنای وجود آلودگی است.


چه می‌شود؟ ورود آلودگی به عرصه‌های طبیعی و انسان‌ساخت از دو جنبه می‌تواند تاثیر گذار باشد. اولاً آنکه می‌تواند باعث تغییر در کارکرد اکوسیستم شود. مثلا کدورت آب یک برکه بر اثر وارد شدن آب آلوده به مواد رنگی می‌تواند جلوی ورود نور آفتاب را بگیرد و زندگی موجودات زنده موجود در آب را مختل کند.
علاوه بر این برخی مواد برای موجودات زنده بیماری‌زا یا کشنده هستند و آلودگی محیط‌های طبیعی به این مواد به طور مستقیم بر زندگی و سلامت گیاهان و جانوران و باکتری‌ها و سایر اشکال حیات تاثیر می‌گذارد.
مثلا فلز جیوه، بر دستگاه عصبی موجودات زنده تاثیر می‌گذارد و یا باعث مرگ آنها می‌شود. مشهورترین بیماری ناشی از جیوه، بیماری میناماتا است که اولین بار در شهر میناماتا در ژاپن مشاهده شد. بعدها مشخص شد که کارخانه‌ای در این شهر ساحلی، پساب آلوده به جیوه خود را در دریا رها می‌کرد و همین مسئله باعث شیوع بیماری در آبزیان و گربه‌های این شهر شده بود.


غذای غالب مردم در این شهر، ماهی‌ها و غذاهای دریایی بود و به همین خاطر این بیماری به سرعت در بین مردم شیوع پیدا کرد. یوجین اسمیت، عکاس مشهور آمریکایی مجموعه عکس تاثیرگذاری درباره میناماتا در دهه ۱۹۵۰ میلادی منتشر کرد که حساسیت زیادی را در جامعه بین‌الملل آن زمان به وجود آورد.
بسیاری از طبیعت‌شناسان معتقدند که امروزه دیگر هیچ نقطه‌ای روی کره زمین را نمی‌توان یافت که از آلودگی در امان مانده باشد. از اعماق اقیانوس‌ها گرفته تا قله کوه‌ها و ارتفاعات بالای جو می‌توان اثرات آلودگی را دید. حتی آلودگی‌های ناشی از زباله‌های فضایی و بقایای ماهواره‌های فرسوده خارج از جو زمین نیز امروز تبدیل به یک آلودگی جدید شده است.



چه کنیم؟ پیش از هر چیز درباره کالاها و یا خدماتی که از آنها استفاده می‌کنیم، اطلاع کسب کنیم. بدانیم که آیا کالایی که می‌خریم از مواد آلاینده تشکیل شده یا آنکه در فرایند تولیدش مواد آلاینده در طبیعت رها شده و در نهایت اینکه بدانیم بعد از مصرف ما، آن کالا چه سرنوشتی خواهد داشت؟



درباره خدماتی که از آنها استفاده می‌کنیم هم به همین صورت باید حساسیت به خرج دهیم. مثلا ممکن است یک کاربر اینترنت در یک خانه با بهترین استانداردهای محیط زیستی زندگی کند اما بدون اینکه بداند، به دلیل استفاده از خدمات یک وب‌سایت، عامل انتشار حجم بزرگی از گازهای گلخانه‌ای شود.


مهمترین مثالی که در این زمینه می‌توان از آن نام برد، تامین برق سرورهای فیس‌بوک به وسیله زغال‌سنگ بود. در سال ۲۰۱۰ صلح سبز کمپینی اعتراضی را علیه فیس‌بوک آغاز کرد و در نهایت بعد از ۲۰ ماه، فیس بوک مجبور به تغییر منبع برق سرورهای خود به منابع انرژی تجدید پذیر و حذف نیروگاه‌های زغال‌سنگ شد.
همچنین باید درباره سرنوشت کالاهایی که از آنها استفاده می‌کنیم اطلاعات داشته باشیم. بسیاری از کالاهایی که ما استفاده می‌کنیم بدون کوچکترین تغییری به سایت‌های دفن زباله می‌روند و در آنجا انباشته می‌شوند و باعث آلودگی خاک و منابع آب می‌شوند. سه اصل «بازکاهی» (Reduce)، «بازمصرف» (Reuse) و «بازیافت» (Recycle) را همیشه به یاد داشته باشیم. به این معنا که از مصرف گرایی بپرهیزیم و سعی کنیم زباله کمتری تولید کنیم، به جای آنکه دائما وسایل جدید خریداری کنیم، از وسایلی داریم حداکثر استفاده را کنیم و در نهایت وقتی وسایل غیرقابل استفاده بودند آنها را به چرخه بازیافت بسپاریم تا به وسایل جدید تبدیل شوند. قطعا در این کار تفکیک زباله‌ها بسیار مهم هستند.



درباره مصرف آب حداکثر دقت را داشته باشیم. منابع آب شیرین بسیار محدود هستند و کاهش آنها ما را با بحران آب روبرو کرده. وقتی از آب برای شستشو استفاده می‌کنیم و یا در کشاورزی گیاهان را آبیاری می کنیم یعنی بخش زیادی از آب را به مواد شوسنده یا سموم دفع آفات، کودهای شیمیایی و املاح خاک آلوده کرده‌ایم. پس مصرف آب به معنای آلوده‌کردن آب است و هر چه آب بیشتری مصرف کنیم، منابع بیشتری از آب را آلوده کرده‌ایم.باید مراقب استفاده از سوخت‌ها باشیم چرا که باقیمانده فرایند سوختن آنها، گازهایی است که هوا را آلوده می‌کنند و به گرم شدن زمین دامن می‌زنند.


همیشه به خاطر داشته باشیم که هر عملی که ما در زندگی روزمره انجام می‌دهیم، بازخوردی در محیط زیست پیرامون و دور از ما دارد. در بسیاری از مواقع، این بازخورد با آلوده کردن بخشی از کره زمین همراه است پس باید همیشه به فعالیت‌هایی که می‌کنیم، توجه داشته باشیم.




افزایش جمعیت و تبعات آن برای کره زمین




افزایش جمعیت، به عنوان ریشه تمامی مشکلات محیط زیستی روی کره زمین شناخته می‌شود.
چه شده؟ جمعیت شناسان تخمین می‌زنند که در زمان میلاد مسیح، حدود ۵۰ میلیون نفر در کره زمین زندگی می‌کرده‌اند. اما ۱۹ قرن بعد و طی سال های ۱۹۲۵ تا ۱۹۷۶ جمعیت زمین به حدود چهار میلیارد نفر رسید. این رقم در سال ۱۹۹۰ به پنج میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر رسید و اکنون پس از ۱۵ سال، چند سالی است که از مرز ۷ میلیارد نفر هم گذشته است.



به طور متوسط در سال‌های اخیر در هر ۲۴ ساعت، ۲۵۰ هزار نفر به جمعیت زمین افزوده شده و رقم مرگ و میر تفاوت نسبتا زیادی با رقم تولد داشته است. پیشرفت علم پزشکی باعث شده تا امید به زندگی در بین مردم جهان افزایش پیدا کند و اکثر مردم عمری طولانی‌تر داشته باشند.


چه می‌شود؟ «توماس رابرت مالتوس» دانشمند انگلیسی در ابتدای قرن نوزدهم نظریه مهمی را درباره جمعیت ارائه کرد. او در کتاب «اصل جمعیت»، افزایش جمعیت را راه مناسبی برای پیشرفت و توسعه ندانست چرا که معتقد بود، توسعه منابع طبیعی با توسعه جمعیت انسانی همخوانی ندارد. از نظر مالتوس، جمعیت موجودات زنده بر اساس تصاعد هندسی افزایش می‌یابد در حالی که منابع طبیعی با تصاعدی عددی گسترش می‌یابد.



به عقیده مالتوس، جمعیت انسان در شرایط ایده‌آل هر ۲۵ سال یکبار دوبرابر خواهد شد در صورتی که منابع طبیعی و در اختیار انسان در طول این مدت افزایش ناچیزی دارد. مالتوس بیماری، جنگ و بلایای طبیعی را جزئی از مکانیسم کنترلی جمعیت انسان می‌دانست که وجود اینها باعث می‌شود تا جمعیت بیشتر از منابع موجود روی زمین افزایش پیدا نکند.



حتی اگر نظریه مالتوس کاملا صحیح باشد، در قرن حاضر با پیشرفت علوم مختلف مانند پزشکی و مهندسی و همچنین تغییر سبک زندگی، شانس انسان‌ها برای جان به در بردن از بیماری و بلایای طبیعی افزایش پیدا کرده و امروزه به نسبت گذشته، انسان‌های بیشتری قادر به ادامه زندگی و باروری هستند.
انسان بیشتر به معنای دهان‌های بیشتر نیازمند غذا و آب و بدن‌های بیشتر نیازمند پوشاک، مسکن، وسایل زندگی و انرژی است. تغییر سبک زندگی، نیاز جامعه انسانی به انرژی و مواد را نیز در حد چشمگیری افزایش داده است. همین مسئله، بیم کاهش و اتمام منابع طبیعی زمین را به وجود آورده است.



بدترین پیش‌بینی دانشمندان درباره افزایش جمعیت و آینده زمین مربوط به زمانی است که جمعیت به رشد خود ادامه بدهد. این رشد جمعیت به کاهش منابع طبیعی زمین منجر می‌شود تا جایی که منابع تجدید شونده دیگر فرصتی برای ترمیم خود ندارند و منابع غیرتجدید شونده نیز به اتمام برسند. در چنین شرایطی، جامعه انسانی مجبور به مبارزه برای بقای خود می‌شود و شرایط ناگواری برای انسان‌ها روی زمین رقم خواهد خورد؛ شرایطی که شواهدی از بروز آن در برخی نقاط جهان مانند سومالی به چشم می‌خورد.



دانشمندان به این شرایط در اصطلاح «فاجعه مالتوسی» یا «تله مالتوسی» می‌گویند. با این‌حال اگرچه هنوز تله مالتوسی در بسیاری از نقاط کره زمین رخ نداده، اما بروز آن رخدادی دور از ذهن نیست. هم‌اکنون بسیاری از عرصه‌های طبیعی از جمله جنگل‌های بارانی استوایی که مهمترین تولیدکنندگان اکسیژن زمین محسوب می‌شوند، برای به دست آوردن زمین، کشت محصولات کشاورزی و سوخت زیستی پاکتراشی می‌شوند.
هر روز میلیون‌ها بشکه نفت و انواع سوخت‌های فسیلی برای تامین انرژی سوزانده می‌شوند و گاز دی‌اکسید کربن که مهمترین عامل گرم‌شدن زمین و تغییر اقلیم است را به جو زمین روانه می‌کنند. در هر ساعت هزاران تن مواد زائد و خطرناک اعم از زباله‌های خانگی، پلاستیک‌ها، فاضلاب‌های شهری و صنعتی، گازهای‌ آلوده کننده هوا و… در زمین و آسمان رها می‌شوند و سلامت انسان‌ها و سایر موجودات زنده را به خطر می‌اندازند.
چه کنیم؟ تنها توصیه برای رهایی از تله مالتوسی، اجرای برنامه‌های کنترل جمعیت به صورت متعادل است. معمولا این برنامه‌ها توسط دولت‌ها به اجرا گذاشته می‌شوند و ممکن است به دلایل مختلف چنین برنامه‌هایی از دستور کار دولت‌ها خارج شوند اما نقش شهروندان در این مواقع، مطالبه چنین برنامه‌هایی از دولتمردان است.









حالا نوبت رهبری ماست!

شعار امسال روز جهانی زمین این است: «حالا نوبت رهبری ماست» (it’s our turn to lead)

دیگر باید شهروندان وارد عمل شوند و خواسته‌های محیط زیستی را تبدیل به یک مطالبه اجتماعی و سیا سی کنند. در مطالبات سیا سی، اجتماعی و اقتصادی از تصمیم‌گیران کشور، در زمان انتخابات، در زمان تصمیم‌گیری‌های جمعی برای کشور، تک تک شهروندان می‌توانند خواسته خود را برای داشتن محیط زیستسالم ابراز کنند. شبکه‌های اجتماعی، مطبوعات، محل‌های عمومی و حتی جمع‌های خانوادگی محل‌های مناسبی برای ترویج تفکر محیط زیستی است.


منبع:پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران