مشاهده سنجاب بلوچی به عنوان یک گونه مهاجم در استان البرز
۱۱ شهریور ۱۳۹۳
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: گونه های مهاجم تهدیدی جدی برای اکوسیستم های طبیعی و تنوع زیستی کشور به شمار می روند. این گونه ها علاوه بر رقابت بر سر منابع غذایی با گونه های بومی، با انتقال بیماری ها و تداخل ژنتیکی می توانند موجبات انقراض گونه های بومی را فراهم سازد.
در بسیاری از موارد افراد پس از مدتی از نگهداری این حیوانات خسته شده و آنها را در عرصه های طبیعی رها می کنند و یا فرار برخی از این حیوانات از دست صاحبانشان و پناه بردن آنها به طبیعت این حیوانات را به گونه های مهاجم تبدیل می کند.
به گزارش روزنامه اعتماد و به قلم دو تن از کارشناسان محیط زیست ( فرناز حیدری و علیرضا هاشمی) ، بارها از متخصصان محیط زیست پرسیده شده است: مگر یک حیوان چه ضرری می تواند برای طبیعت داشته باشد؟ چرا ماهی های آکواریومی نباید در رودخانهها آزاد شوند؟ چرا لاک پشتهای گوش قرمز را بلای دریاچهها و برکههای طبیعی میخوانید؟ چرا نمیتوان طوطیهای برزیلی را در پارک ها آزاد کرد؟
این واقعیت که معرفی گونههای جدید به یک زیستگاه غیر از زیستگاه طبیعی بیشتر تهدید است تا فرصت، بهطور مشخص ریشه در تجارب عملی متعدد دارد.
تابستان امسال مشاهده یک گونه غیربومی در استان البرز در محدوده کردان، آن هم در یک مرکز نگهداری از حیوانات تعمق برانگیز شد. شواهد امر حاکی از آن است که تعدادی از اینگونه تازه وارد که ظاهرا از گروه سنجابهای نخلی و با توجه به تشابه ریختی احتمالا زیرگونه وارداتی دیگری از سنجاب بلوچی هستند، آزادانه در محدوده باز این مجموعه در حال جست و خیز هستند. با توجه به حضور چند سنجاب مشابه در محل نگهداری حیوانات، این احتمال میرود که آنها از قفس فرار کرده و نظر به مطلوبیت زیستگاه جدید به گسترش قلمرو خویش میپردازند. کنجکاویهای بعدی نشان داد که متاسفانه محدودیت اسارت موجود نمیتواند مانع از گذر این حیوان بازیگوش و رهاسازی ناخواستهاش به طبیعت بکر منطقه شود.
ورود خرگوش به استرالیا
معرفی خرگوش اروپایی آنچنان خسارتی به مزارع و اکوسیستم کشور استرالیا وارد کرد که دولت را در سال ۱۸۸۷ میلادی بر آن داشت تا با تعیین جایزه ای به ارزش ۲۵ هزار راهکاری موثر و عملی را برای مهار این کلونیهای رو به ازدیاد جستوجو کند.
در نهایت در سال ۱۹۰۷ دیواری موسوم به دیوار خرگوش به طول چندین کیلومتر در بخش غربی استرالیا و در حدفاصل کیپکروادرن ۱ و اسپرنس ۲ کشیده شد تا مانع از رسیدن اینگونه مهاجم به سایر مناطق کشور شود و آثار تخریب و خسارت را تنها به نیمه محصور محدود کند. دولت استرالیا کماکان با این معضل دست به گریبان است و هر ساله خسارات زیادی را متحمل میشود.
ورود سرخس آزولا به ایران
این گیاه جهت بالابردن کیفیت مزارع و از کامبوج واقع در جنوب شرقی آسیا به ایران وارد شد. آزولا در ظاهر بیخطر است و خشک شده آن حتی مصرف خوراک دامی دارد. آزولا در مرحله مطالعات اولیه از استخرهای مخصوص خارج و ابتدا به انزلی وارد شد و در اندک زمانی به دلیل نداشتن کنترل طبیعی به آنچنان دردسری تبدیل شد که برخی از تالابهای بینالمللی همچون انزلی و دیگر تالابهای از این دست در شمال کشور را مورد تهدید جدی قرار داد.
گسترش بدون حد و مرز این گیاه آنچنان است که با پوشش مزارع برنج در جذب نور، مواد غذایی، حرارت و حتی آب با ساقه برنج به رقابتی جدی برمیخیزد. ایجاد محدودیتهای زیستی برای جانداران بومی زیستگاه اشغال شده یکی دیگر از معضلات این گیاه است. اصل مساله اینجاست که آزولا در کامبوج و ویتنام دشمن طبیعی خود را دارد و لذا میزان آن در یک حد مشخص کنترل میشود اما این دشمن طبیعی در اکوسیستم ایران وجود ندارد، در نتیجه ضررهای بیحد و مرزی را نه تنها بر پیکره کشاورزی و برنجکاری که بر طبیعت بکر کشور ما وارد کرده و هنوز هیچ راهحل قطعی برای ریشهکن کردن این دردسر پرهزینه یافت نشده است.
ورود ماهی آمور به هامون
دریاچه هامون در گذشته محور حیات و اسطوره ای از زیبایی بود. اکنون خشکسالیهای چندساله، نرسیدن حقابه کافی از جانب کشور همسایه افغانستان به دلیل آبیاری زمینهای کشاورزی، شهرنشینی، ساخت سدها و قطع جریان آب ورودی هیرمند دست به دست هم داده و این اکوسیستم منحصربهفرد را که زمانی (۲۷ الی ۲۸ سال پیش) پذیرای حدود یک میلیون پرنده مهاجر و غیرمهاجر بود، به زیستگاهی در جستوجوی حیات دوباره بدل کرده است.
ماهیان کپور نقره ای و کپور خالدار در گذشته در لابه لای نیزارهای این منطقه موسوم به لوئی، جولان میدادند. اما معرفی ماهی آمور از چین به ناگاه نظم کلیه اکوسیستم را برهم زد. تازه واردین، زیستگاه میزبانان را اشغال کرده و نتیجه چیزی به جز تخریب کل اکوسیستم نبود.
آمور کلا از گیاهان تغذیه میکند. این ماهی کام و زبانی زبر برای خوردن گیاه دارد. افزایش تعداد آمور و در دسترس بودن منابع غذایی کافی (نی)، جایگزینی آمور بهجای کپور نقره ای و نابودی نیزارها را به دنبال داشت. بالطبع معاش مردم این منطقه نیز که به حصیربافی، گاوداری و بهرهبرداری از پرندگان وابسته بود، بهطور کامل دستخوش تغییر شد.
ورود لاک پشتهای گوش قرمز به برکهها و رودخانههای سرتاسر جهان
لاک پشت گوش قرمز یا رِد اِسلایدر یکی از اعضای خانواده لاکک پشتهای برکه ای است که این روزها به عنوان گونه ای غیربومی و مهاجم بلای جان بسیاری از آبزیان بومی شده ایت. اینگونه بومی جنوب آمریکا و شمال مکزیک است اما حضور آن در سایر مناطق از جمله تعدادی از برکهها و دریاچههای کشور ما به واسطه معرفی و رهاسازیهای گسترده توسط عوامل انسانی بوده است.
اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی لاک پشتهای گوش قرمز را در فهرست ۱۰۰ گونه فوق مهاجم جهان قرار داده است. این لاک پشتهای کوچک و ظاهرا دوستداشتنی اغلب زیاد زنده نمیمانند اما آنهایی که به حیات خود ادامه میدهند، مقاومتر هستند و به سرعت نیز رشد میکنندt چنانچه پس از مدتی خریداران از همهجا بیخبر مجبور میشوند تا آنها را در نزدیکترین برکه محل سکونت رها کنند.
زنگ خطر برای محیط زیست نیز دقیقا از همینجا زده میشود. گونهیی غیربومی با زادآوری بالا که از دوسالگی و در هر سال حدود دو تا سه بار تخمگذاری میکند، میتواند از بسیاری جهات برای گونههای بومی خطرناک باشد. این لاک پشتها همهچیز میخورند از ماهی گرفته تا قورباغه و حشرات. حتی گزارشاتی از حمله آنها به اردک ها نیز ارائه شده که بهطور مشخص تاکیدی است بر خصلت تهاجمی و خجالتی نبودن آنها در مقایسه با گونههای بومی بالاخص در ایران که چنین خصایصی ندارند.
تحقیقات نشان میدهد که با توجه به زمان طولانی که از معرفی اینگونه در اکثر زیستگاههای جهان (اروپا، آسیا و استرالیا) گذشته و با توجه به قدرت سازگاری بالا متاسفانه اغلب آنها توانستهاند در زیستگاههای جدید، جمعیتهای پایداری تشکیل دهند.
معرفی سنجاب ایرانی نمونه ای قابل تامل در همین نزدیکی
در سالهای اخیر با صید غیرقانونی سنجاب ایرانی از کوههای زاگرس و قاچاق آن به استانهای تهران و البرز و در ادامه رهاسازی تعدادی از این جانوران توسط افراد غیرمتخصص و ناآگاه، محدوده مذکور با چالشی زیستمحیطی مواجه شده که نتیجه آن حضور اینگونه به صورت آزاد در این دو استان است.
امروزه مناطقی چون موزه سعدآباد و پارک سرخهحصار، مهرشهر و کردان کرج از جمله جولانگاههای اینگونه تازه وارد هستند. بحثهایی از آسیب به مزارع و خصوصا باغهای منطقه نیز بر سرزبانهاست که نیاز به بررسی دقیقتر دارد لکن به هر حال آنچه مشهود است، حضور جانداری جدید و مقاوم است که با ایجاد رقابت و احتمالا با تحتتاثیر قرار دادن سایر گونههای حاضر در زیستگاه مشترک همچون سایر جوندگان، پرندگان یا تخریب گیاهانمیتواند نهتنها آسیبهای اقتصادی از جمله دستبرد به باغات میوه را به همراه داشته باشد بلکه به واسطه برهم زدن تعادل اکولوژیکی، دردسرهای بسیاری را نیز ایجاد کند.
تجربه گذشته به متخصصان محیط زیست ثابت کرده که معرفی هرگونه غیربومی، خطر اضمحلال و نابودی گونههای طبیعی را به دنبال دارد. وضع و اعمال قوانین بازدارنده بدون تردید یکی از راهکارهای موثر در کاهش احتمال وقوع دوباره چنین تجارب تلخی است اما در عین حال لازم است که هر یک از شهروندان جامعه نیز مسوولانهتر در برابر چنین مخاطراتی عمل کنند و به سودجویان و اهمالکاران اجازه ندهند تا با سودجویی یا اشتباهات خود مشکلات لاینحلی را برای محیط زیست کشور ایجاد کنند.