سلام
نه والا اصلا سخت نبود
وقتی من هوپک رو اوردم به خونه، راستشو بخواین داستان از اینجا شروع شد که یکیاز آشنا ها خرگوشش زایمان کرده بود و یه عالمه تو حیاطش داشت، من دیدم خیلین و کلی ذوق کردم بهم گفت ببر اگه میتونی نگه داری منم هوپکو برداشتم. از نزدیکم دورش نمی کردم انگار بچه م بود. ای کاش همون روز دوتا شو میاوردم، اشتباه کردم. بعدا فهمیدم که همه نی نی های کوچولو یا تو سرما مردند یا داده دست این و اون. نمی دونید چقدر غصه خوردمو گریه کردم از این کارش! دستبچه ها یا .... جیگرم آتیش میگیره. خرگوش ها خیلی بی دفاع و مظلومن. نمی دونید چقدر مثل فرشته می مونن. ولی میدونید چیه اینها که بی رحمنو حیوون آزاری می کننن یا بی تفاوتن مطمئنن خدا هم باهاشون مهربون نیست.
به هر حال من هیچی از نگهداری خرگوش نمی دونستم. هوپک یادم داد که خرگوشا واقعا همونطور که تو کاتونها میگن باهوشن. اولا دو تا قفس داشت تو یکیش جیش میکرد و پی پی تو یکیش شبها میخوابوندمش. تو طول روز بیرون بود همون اولشم. یعنی اولا نمی دونستم شبها میشه بیرون باشه. اولا چند بار سیم وسایل صوتی خونه رو تیکه کرد. بعدش فهمیدیم باید دم دستش نباشه. ولی بعد مدتی دیدم اگه حواسم بهش باشه و با یه سری تاکتیک های خاص اصلا کاری به اونها نداره. دورانی بود تا این چیزا رو فهمیدم. یه گلدون گل چیپک ابلغ خیلی خوشگل داشتیم که چندین متر بلندی داشت و پر پشت بود . کم کم دیدم داره پیر میشه فهمیدیم آقا هوپک از بیخ ساقه شو جویده یعنی هر چیم تو آب گذاشتم که باز ریشه کنه بکارمش خراب شد. ولی بعد که فهمیدم دور ساقه گلذونو یه لایه تلق پیچیدم و با چسب و نخ بستم دیگه نمیتونه کاری کنه بعد چند ماه دوباره گلدونه جون گرفت. اینا چیزی نیست . همه چی درست میشه باید با این نی نی ها درست رفتار کنید. البته بعضی وقتها یه خرابکاریهایی میکرد مثلا چند بار دیدم داره پرز فرش میکنه. باید کنترل شه یعنی وقتی پیشت باشه و لج نکنه یا گرسنه نباشه زیاد از این خرابکاری ها نمی کنه.
باور کنید همه خرابکاریهاش به کنار وقتی میومد بوسش میکردم یادم میرفت اصلا به چی خسارت زده. اون خسارتها هم اونقدر جدی نبود. ترا به خدا اینقدر مادی نباشید. اگه تاکتیک داشته باشید اون چیزا هم پیش نمیاد. البته من چون این تنها بود همیشه تو خونه گذاشتمش یعنی خودش از من دور نمیشه اگه یه جفت همجنس باشن و هوا خوب باشه سایه بون و سرپناه بدون خطر گربه و کلاغ میشه تو فضای باز ترم گذاشتشون
یه بار 2 ماهه بود همون اولا که اورده بدمش گذاشتمش تو باغچه یه چرخی بزنه یه لحظه رفتم جایی ، بابام می گفت صدای یه سوت بلند اومد و تا در تراسو باز کردن پریده تو و رفته به سمت یه اتاق خوابها و زیر تخت قایم شده بود. بعد که من اومدم با ترس و لرز رفتم به زور و زحمت اوردمش بیرون. الهی بمیرم هنوز داشت میلرزید و نفس نفس میزد بعد نیم ساعت. دیدم جای یه چنجه بزرک رو کمرشه. یعنی گربه بهش حمله کرده بود. فکر کنید تو یه چند لحظه که غافل شدیم آخه اون موقع خیلی کوچیک و ریز بود . حتما گربه فکر کرده موشه میخواسته شکارش کنه. البته اینا بزرگشونم اگه تو زمین سوراخ نکنده باشن یا چناهگاه مطمئن نداشته باشن راحت دور از جون شکار میشن. چه برسه به این نوزاد دو ماهه من. اینقدر غصه خوردم که نگو. اون شب هیچی نخورد . از تو بغل منم جم نمی خورد. اینقدر نوازشش کردم. فرداش هنوز یادش بود اما با خواهش و نوازش من غذا خورد.پشتشو و زخمشو با پماد چرب کردم و مالیدم تا چند روز بعدش خوب شدو جای زخمش محو شد.د یگه از اون به بعد تنهاش نزاشتم بیرون. یه شبم در تراس باز بود تو تابستون گربه می خواست بیاد تو خورده بود به ظرف غذاش و شکستت نمیدونید با چه سرعتی من از خواب پریدمو خودمو رسوندم بهش. البته هئپک رفته بود پشت یه کارتن قایم شده بود اصلا خواب بود. چون وقتی من اوردمش نترسیده بود. ولی دیگه در تراسم تو تابستون از ترس گربه باز نزاشتم. فقط پنجره های توری دار
خیلی داستان با هوپکدارم که بگم . حالا به مرور واستون مینویسم. ولی اگر خرگوش دارید باید مثل چشماتون مراقبش باشید. مثل پرنده و همستر و ... نیست که تو قفس بشه بزاریو جاش امن باشه تقریبا. این تو قفس نباید باشه و هیچ وسیله دفاعی هم نداره. ضمنا خاطره خیلی خوبی هم داره. و خیلی حساس و عاطفیهو خرگوش محبت می خواد خر گوش یادش میمونه اگه دعواش کنید . دلش میشکنه. یه بار سیم لپ تاپمو ریز ریز کرد. منم با صدای بلند دعواش کردم. طفلک رفت یه گوشه کز کرد. آخه میدونید زیر مبل یه جا هست همیشه میخوابید. منم اونجا از پریز بالاش سیم شارژر لپ تاپمو وصل کردم. اینم نه جای اون بود و تو مسیر خوابیدنش لجش کرفته بود و یه تیکه شو کنده بود. طفلی خب چه میدونه این بی زبون. بعدش رفتم کلی نوازشش کردم و دوباره باهام دوست شد. ولی اگه میخواین خسارت نزنه جلو دست و پاش این چیزا رو نزارید. خب بچه تونم که یه چیزیو میشکنه و میندازه یا گلاب به روتون رو فرش جیش میکنه باید بزنینش یا دعواش کنید ؟ نه آموزش صحیح تنها راهشه و اینکه خودتون این چیزا رو دم دستش نزارید. خیلی باید صبور و با حوصله باشید.
از هر خرابکاری که میکنه درس بگیرید تا دیگه اون تکرار نشه مثلا سیم رو زمین یا تو مسیر رفت و امدش نباشه چون خرگوش دوستداره همه جا سرک بکشه و تمام خونه رو بشناسه. این نی نی ما که همه سوراخ سنبه های خونه رو میشناسه
بایدم بشناسه چون موقعی که میترسه همون جاهاییکه شناسایی کرده و میدونه جز خودش کسی نمیتونه بره . به همونجا ها پناه میبره. یعنی حتا اگه ازدست شما عصبانی بشه میره همونجا. یا اگه حس کنه گربه تو حیاطه. یه همچین چیزایی. مخصوصا اگر خاطره بد داشته باشه. ولی اگه خودتون یه پناهگاه بزرگ واسش درست کنید اون میدونه کجا جاش امنه جاییکه احساس خفگی و تنگی هم نکنه. ولی بزارید تو خونه چرخ بزنه وقتی خودتون حواستون هست. مثل نگهداری از یه بچه باید در موردش صبور باشید
دیگه اینکه به دلیل اینکه کمتر کسی از لذت های داشتن این نی نی کوچولو باخبره و یا توانایی نگهداریشو ندارن از تکثیر بیجای اون مخصوصا بهنیت فروش و درآمد جدا پرهیز کنید اینا عروسک و اسباب بازی نیستند. اینا موجود زنده هستند و خیلی هم لطیف و حساسند. اگه اینکارو کنید و دست هر کس و ناکس بدیدشون مطمئن باشید کارتون بی جواب نمیمونه. حیونن آزاری اونم این مظلومهای بیگناه مطمئن باشید دامنگیر میشه. وجدان داشته باشید.
از توجه همه دوستانم به خاطر دوست داشتن هوپک دوست داشتن و حمایت حیووونها و فرشته های کوچولو سپاسگزاری می کنم و امیدوارم تعداد اینجور انسانها روز به روز بیشتر بشه و بقیه رو هم ترغیب کنید و بدونید که راهنمایی های درست باعث بهبود وضعیت جامعه ما میشه هر چندسخته ولی لطفا نزارید فرشته بیگناهی آزار ببینه.
ضمنا این کاری که تو تهران باب شده و خرگوش میگیرن واسه بچه کوچیک خونه انگار که اسباب بازیه و بعد یا دور از جون میکشنش با نگهداری نادرست یا یه ذره که بزرگ شد تو پارک ولش میکنن از قتل هم بدتره. نمیدونم چه حرفی بزنم که به کسی بر نخوره ولی خدا از تقصیر اینجور ادمهای بی عاطفه و بی وجدان نگذره. خوبه با بچه خودشون اینکارو بکنن؟ اصلا خود ادم گنده تو خیابون یه شب دووم میاره؟ با اینهمه زور و هوشش؟ از این کوچولو ها چه انتظاری دارید؟ مگه اینها بلدند تو طبیعت زندگی کنن؟ هزار تا شکارچی و دشمن هست که حمله کنه به اینها. خجالت اوره اگه فکر و شعورشون به اینجا ها نمیرسه و فکر میکنن کار خوبی کردن. درست مثل ازاد کردن پرنده های زینتی که همه عمر تو ناز و نعمت و قفس بودند
خب این پرنده ها ناز نازین نه عادت به سرما دارن نه گرما نه بلندن غذا پیدا کنند طبیعت که مثل باغ پرنندگان با اب و هوای کنترل شده و غذای تامین شده نیست. یه کم فکرتونو به کار بندازید.این نادونیها بعدا گریبانگیرتون نشه.
بچه ها خیلی حرف زدم ولی دلم از بعضی ادمهای روزگا یا بهتر بگم ادم نماها خیلی پره. شما ببخشید ولی شاید این نوشته شما رو به فکر بندازه که جدی تر در راه حمایت از فرشته های بی دفاع گام بردارید
موفق باشید