کویرها وبیابان های ایران

متاسفانه كمك*هاي اوليه غالباً باعث گمراهي در تشخيص و درمان مناسب مي شود . از طرفي نوع مار گزنده ، محل گز ، شرايط و امكانات محلي ، زمان لازم براي رساندن مصدوم به مراكز درماني ،*وسيله نقليه ،*شدت مسموميت ،* تجهيزات مراكز درماني نزديك به محل حادثه و ساير موارد همگي متفاوت هستند . لذا ارائه يك دستورالعمل كلي و قابل اجرا در تمام موارد مار گزيدگي و براي تمام مناطق و كشورها مقدور نمي باشد . كمك*هاي اوليه بستگي به شرايط محلي دارد و بايد حتي*المقدور سريع ، ساده ، سودمند و به بيمار آسيب نرساند و انجامش براي هر كس مقدور باشد . بهترين نوع كمك*هاي اوليه همان رساندن بيمار هر چه سريعتر به مراكز درماني است تا از امكانات و مراقبت*هاي لازم پزشكي بهره مند گردد . ضمناً در طي اين مدت بيمار را در محلي كه به اندازه كافي هوا داشته باشد ، گرم و بي حركت و در استراحت كامل قرار دهند . از هر گونه شرح و بياني كه باعث هيجان در بيمار شود بايد خودداري كرد . رفتار آرام و برخورد محبت آميز و جلب اعتماد بيمار از هيجان او مي كاهد .
استفاده از روش*هاي قديمي كمك*هاي اوليه از قبيل شكاف دادن زخم (Incision)، بريدن زخم (Excision)، سوراخ كردن زخم (Pinches)، مكيدن زخم (Suction)، گذاردن كيسه يخ ، داغ كردن محل گزش ، قطع عضو ، شوك الكتريكي ، بستن تورنيكه محكم و ماليدن يا تزريق مواد شيميايي يا دارويي در محل گزش امروزه توصيه نمي شود و معتقدند كه مخاطرات و عوارض اين گونه اعمال بيش از منافع آنها است . بطور كلي كمك*هاي اوليه را به شرح زير مي توان خلاصه كرد :
1- به منظور جلوگيري از نفوذ و جذب سم بايد از روش بانداژ استفاده نماييد . ولي اگر امكانات محلي تنها روش بست يا تورنيكه را ترجيح و اجازه مي دهد در اين صورت بهتر است اصول مشروحه زير مراعات و عملي گردد :
بعد از گزش مار ، فوراً بالاي محل گزش را با بست يا تورنيكه (Tourniquet) مي بندند . براي بستن مي توان از نوار پارچه اي (به عرض سه سانتيمتر) استفاده كرد . تا زمانيكه بست مناسب تهيه شود ، ناحيه بالاي گزش را بايد با دست و با فشار مناسب گرفت تا مانع نفوذ سم شود . توصيه مي شود كه ميزان محكم بستن تورنيكه بايد به اندازه اي باشد كه يك انگشت دست نه به سهولت و نه به سختي از زير آن رد شود. پس از بستن بالاي موضع هر 15 دقيقه آنرا به مدت چند ثانيه (يك و نيم دقيقه) باز نموده و مجدداً بست و بيمار را به درمانگاه يا پزشك رساند . اگر بست پهن و ضخيم باشد ، مي توان به مدت يك و نيم تا دو ساعت از آن استفاده كرد .
در موارد زير از بست يا تورنيكه استفاده نمي شود :
• موقع تزريق سرم ضد مار گزيدگي
• موقع بروز تورم ناشي از مار گزيدگي
• بيش از يك ساعت از گزش مار گذشته باشد .
• نوع مار غير سمي باشد.
• 2- روش بانداژ و بي حركت نگهداشتن اندام : محل گزش و اطراف آنرا (حداكثر ممكن از اندام مصدوم) فوراً بايد باند پيچي نمود. براي بانداژ از باند يا نوار پارچه اي نسبتاً پهن مانند مچ پيچ استفاده مي شود (باند از پارچه كرپ يا هر پارچه نرمي مانند حوله كه به صورت بريده يا نوار پهن باشد ، انتخاب مي كنند) . عضو مصدوم را بايد ثابت نگهداشت . براي ثابت كردن يا بي حركت نمودن اندام از تخته شكسته بندي يا چوب و غيره نيز مي شود استفاده كرد اندام مصدوم را بايد روي تخته مزبور قرار داد و مجدداً باند پيچي نمود و او را هر چه زودتر به درمانگاه يا پزشك رسانيد . تا رسيدن به مراكز درماني يا پزشك ، عضو مصدوم را بايد ثابت و بي حركت نگهداشت و بانداژ را باز نكرد . در صورت انجام اين روش (Bandage and immobilization) ديگر از روش بست يا تورنيكه استفاده نمي شود .
3- اگر گزش مستقيم و عمقي باشد ، محل گزش را سوراخ نمي نمايند و شكاف نمي دهند .
4- در صورت امكان مار گزنده را بكشند و همراه بيمار به مراكز درماني يا پزشك ببرند .
5- روش بانداژ تا حدي از نفوذ و حركت سم در بدن جلوگيري مي كند و در حالات خفيف گزش ، اصولاً روش مناسبي مي باشد .
6- اگر بانداژ ناحيه كتف مقدور باشد ، انجام آن نبايد مانع حركت آزاد قفسه سينه شود .
7- گزش در ناحيه گردن و سر كمك*هاي اوليه ندارد .
8- در روش بانداژ دو موضوع ناخوشايند وجود دارد (1) اگر گزش مار داراي اثر تخريب كننده موضعي باشد در اين صورت مشكل شدت پيدا مي كند (2) اگر باند پيچي محكم تر از حد معمول انجام شود به گردش خون آسيب مي رساند و درد را افزايش مي دهد .
9- روش بانداژ به عنوان كمك*هاي اوليه از 3 لحاظ مفيد و مورد توجه است (1) اگر بيمار در مدت 3 ساعت نتواند به مراكز درماني برسد (2) اگر گزش توسط مارهاي كبراي جنوب كشور يا كفچه مار يا مار دريايي انجام پذيرد (3) اگر گزش توسط مارهاي ناشناخته انجام شود .
10-بطور كلي هيچ نوع ماده خوراكي اعم از غذا و نوشيدني نبايد به بيمار خوراند . در صورت نياز و ضرورت مقدار كمي آب براي رفع تشنگي و با احتياط مي توان به بيمار خوراند . در صورت نداشتن علائم عصبي تجويز مقدار كمي آرام بخش مانند ديازپام خوراكي ضرري ندارد ولي از مصرف آسپرين بايد خودداري شود . از مصرف *****ات الكلي و يا تجويز مرفين جداً بايد خودداري شود .
تشخيص مار گزيدگي :
اصولاً دست يا پا بيشتر در معرض گزش مار مي باشد . چنانچه تصادفاً سرخ رگها يا سياهرگي مورد حمله مار قرار گيرد و سم مستقيماً و به مقدار كافي وارد جريان خون شود ، غالباً مرگ با يك تشنج سريع در چند دقيقه فرا مي رسد . بطور كلي مسموميت با زهر مار يك حالت اورژانس دارد كه مستلزم مراقبت فوري و داشتن تجربه كافي در تشخيص و درمان است . تاخير در مداوا يا درمان ناقص چه بسا عواقب وخيمي به بار خواهد آورد
گاهي ممكن است دندان مار آلوده به ميكروب ،*ويروس يا انگل باشد در اين صورت گزش آن باعث جراحات سخت و احياناً سبب انتقال بعضي بيماري*هاي ميكربي ،*ويروسي يا انگلي خواهد بود . شك و ترديد در سمي و غير سمي بودن باعث ناراحتي فردي مي شود و احتمال دارد با گزش يك مار سمي زهر وارد بدن شكار نشود يا برعكس گزش مار غير سمي باعث احساس هيجان و حتي عوارض عصبي و رواني گردد . اين هيجانات ممكن است سستي و ناتواني و سرگيجه ايجاد كند و موجب تشديد و بي نظمي تنفس و نبض و گاهي هم بروز يك حالت شوك ابتدايي شود . از طرفي تمام اين علائم ممكن است بعد از يك مسموميت واقعي ظاهر شود بنابراين در موقع درمان يك مصدوم بايد تمام نشانيها را به خاطر داشت .
اصولاً زهر مار از نظر آزمايشگاهي از يك سري عوامل مختلف تشكيل مي شود در حالي كه از نظر باليني زهر افعي*ها روي خون (Vasculotoxin) و زهر مارهاي دريايي روي ماهيچه*ها (Myotoxin) اثر مي كند .
گزش*هاي ناشناخته اي كه در مار گزيدگي غالباً موجب ترديد مي شوند عبارتند از :
(1) آسيب*هاي حاصله از برخورد با اشياء (تيغ ، خار و اشياء نوك تيز و غيره )
(2) آسيب*هاي حاصله از گزش و نيش عقرب ، رتيل ، حشرات ، جوندگان و جانوران آبزي .
(3) مار گزيدگي با علائم يا بدون علائم مسموميت .
(4) مار گزيدگي با داشتن علائم خفيف مسموميت و يا داشتن علائم شديد مسموميت كه منجر به مرگ مي شود .
درد و تورم در آسيب*هاي حاصله از اشياء غالباً پيشرفت مستمر ندارد و محدود مي باشد . گزش و نيش بند پايان به ندرت باعث خونريزي مي شوند و سوراخ زخم كمتر قابل جستجو است و غالباً ديده نمي شوند .
گزش مارهاي زميني دردناك و سوراخ ريز دندان*ها روي زخم مشهود و خون آلود است . گزش مار دريايي دردناك نيست و مشاهده سوراخ جاي دندان كار روي زخم خيلي مشكل است .
گزش مار افعيها با درد موضعي ، تورم و تغيير رنگ موضع گزش غالباً طي 15 دقيقه بعد از گزش شروع مي شود و مسموميت به تدريج پيشرفت مي نمايد . حساس شدن غدد لنفاوي مربوطه غالباً طي يك ساعت بعد از گزش آشكار مي گردد و از علائم مسموميت محسوب مي شود . مشاهده تورم در مسموميت*هاي شديد كمي مشكل است لذا محيط يا حجم عضو مصدوم و غير مصدوم بايد اندازه گيري شود و با هم مقايسه گردد . در گزش افعي*ها معمولاً ادرار خوني يا هموكلوبينوري و بعد عدم انعقاد خون ظاهر مي شود . در شرايطي كه تجهيزات و امكانات آزمايشگاهي در اختيار نباشد ، آزمايش ساده زمان لخته شدن خون كامل بسيار مفيد خواهد بود . براي اين منظور مقدار چند ميلي ليتر از خون بيمار را داخل لوله تميز آزمايشگاهي قرار مي دهند و آن را به مدت 20 دقيقه در حرارت اطاق بطور عمودي نگهداري مي نمايند چنانچه در طي اين مدت خون منعقد نگردد دليل بر اختلالات انعقادي است .
بعضي از كارشناسان به منظور سرعت عمل اظهار مي دارند كه چنانچه خون بيمار را در لوله*هاي بسيار نازك يا لوله*هاي شعريه به مدت 2 تا 3 دقيقه در حرارت اطاق قرار دهند اگر خون منعقد نشود دليل بر اختلال در فيبرينوژن خون است . در هموكلوبينوري رنگ پلاسماي بيمار قرمز يا تيره مي باشد سم بعضي افعي*ها اثري روي انعقاد خون ندارند . گزش گروه افعي*ها غالباً همراه با تورم شديد و علائم خونريزي همراه با تورم شديد و علائم خونريزي موضعي و ظهور دانه*هاي قرمز و چسبندگي خون در يكي دو ساعت اول است .
ولي اگر بستن تورنيكه (Tourniquet) به عنوان كمك*هاي اوليه بكار برده باشند ظهور اين نشانيها 4 تا 5 ساعت به تاخير مي افتد . بطور كلي تورم شديد موضعي ،*تاول و نكروز همراه با وضعيت غير عادي انعقاد خون مربوط به گزش مارهاي گروه افعي*ها مي شود .
در گزش گروه الاپيده مانند كبرا يا كفچه مار ،*سستي و خواب آلودگي و فلج حلق از علائم مهم به شمار مي رود . خونريزي يا هموراژي و عدم انعقاد خون مشهود است . بطور كلي در موارد گزش كبراها ، علائم افتادگي پلكها ، اختلال در بلع و ساير علائم مسموميت عصبي يا نروتوكسين طي يك ساعت اول ظاهر مي شود و به سرعت پيشرفت مي كند . به نحوي كه سستي و اختلال دستگاه تنفسي و احياناً شوك قلبي را همراه دارد . ولي اگر بستن تورنيكه را به عنوان كمك*هاي اوليه بكار برده باشند اين نشانيها طي ده ساعت ظاهر مي گردد . معمولاً تورم موضعي شديد ، تاول و نكروز همراه با وضعيت عادي انعقاد خون و داشتن علائم عصبي مربوط به گزش مارهاي گروه كبرا يا الاپيده است . در گزش مارهاي دريايي ،*وجود درد و حساس بودن عضلات در لمس تيره شدن رنگ ادرار كه نتيجه خونريزي داخل ماهيچه اي و وجود ميوگلوبين در ادرار است از علائم مسموميت با سم مارهاي دريايي است . در خونريزي داخل ماهيچه اي اصولاً رنگ ادرار قرمز يا قهوه اي مي شود كه نبايد آن را با هموكلوبينوري حاصل از سموم همولتيك اشتباه كرد . چه وجه افتراق هموكلوبينوري و خونريزي داخل ماهيچه اي در رنگ پلاسما است . در هموكلوبينوري رنگ پلاسما تيره مي باشد در صورتي كه در خونريزي داخل ماهيچه اي رنگ پلاسما طبيعي ولي ادرار خوني بوده و در ماهيچه*ها خونريزي مشاهده مي شود . گزش مارهاي دريايي همراه با پيدايش خون در ادرار در يكي دو ساعت اول بوده و بعد سستي و اختلال تنفس ظاهر مي شود . تهيه الكتروكارديوگرام به منظور پيش بيني و جلوگيري از بروز حوادث نامطلوب در حالات مختلف مفيد است . تورم اطراف گزش و همچنين ادامه توسعه تدريجي آن دليل بر نفوذ مقدار زياد سم است . نكروز موضع دليل ديگر بر مسموميت است كه بيشتر در شست انگشتان ظاهر مي شود . گاهي پيشرفت نكروز يا قانقرايا تا تاندونها و ماهيچه*ها و حتي استخوانها مي رسد . عفونت*هاي ميكروبي گاهي تا حد مفاصل پيشرفت مي كند . در بعضي موارد چنانچه به عنوان كمك*هاي اوليه موضع را شكاف نداده باشند اين عفونت مشاهده نمي شود .
بررسي*هاي آزمايشگاهي :
در اكثر موارد درمان بيماران بدون انجام تست*هاي آزمايشگاهي صورت مي پذيرد و از طرفي اغلب گزش*هاي مار گزيدگي به عنوان مار ناشناخته درمان مي شوند . در حالي كه اگر امكانات لازم فراهم باشد و درمان با تشخيص مار و نتايج تستهاي آزمايشگاه تكميل گردد ،*اطلاعات ارزشمندي فراهم خواهد شد . بطور گلي با توجه به امكانات موجود و شرايط محلي و وضعيت بيمار ممكن است نياز به انجام يك و يا چند مورد از آزمايشات زير باشد :
آزمايش ادرار (Urinalysis) – هموگلوبين (Hemoglobin) – هماتوكريت (Hematocrit) – شمارش گلبولب يا Cell Blood Count) CBC – تعيين گروه خون (Blood typing) – سديمنتاسيون يا Sedimentation) ESR – مقدار اوره (Urea) – گازهاي خون شرياني (ABG) – اختلالات انعقادي : زمان پروترومبين يا Prothrombin time) PT – زمان نسبي ترمبوپلاستين يا (Partial thromboplastin) PTT – فيبرينوژن (Fibrinogen) – سطح فراورده*هاي حاصل از تخريب فيبرين (Fibrin split product level) – آزمايش ساده يا 20 دقيقه اي لخته شدن خون كامل (The 20 minutes whole Blood clotting Test) معمولاً اين آزمايشات در مورد گزش افعيها و مارهاي ناشناخته انجام مي شود و در 48 ساعت اول هر 6 تا 8 ساعت يك بار تكرار مي شود . اندازه گيري الكتروليتهاي سرم Electrolytes غالباً مفيد است .
در مواردي كه گزش مار باعث نكروز عضلاني مي شود سطح كراتين فسفوكنياز يا (Creatine Phosphokinase) و لاكتيك دي هيدروژينار يا (Lactic dehydrogenase) LDH به مقدار قابل توجهي افزايش مي يابد و اين امر اهي در تشخيص افتراقي كمك كننده است . در انواع مار گزيدگي*ها به خصوص گزش مارهاي دريايي ،*گرفتن نوار قلبي يا ECG از بيماران بيش از 45 سال توصيه مي شود .
درمان مار گزيدگي :
هر بيمار مار گزيده كه طي دو ساعت اول گزش دچار تورم و تغيير رنگ موضع به شعاع 15-10 سانتيمتر در محل گزش شد ، يا دچار درد و حساسيت در غدد لنفاوي ناحيه مربوطه بشود ، يا علائم سيستميك مسموميت را نشان دهد بايد در واحد مراقبت*هاي ويژه (ICU) بستري شود . معمولاً از طريق راه وريدي (i.v.) تزريق محلول كريستالوئيد يا قندي 5%*برقرار مي شود . علائم حياتي بايد دقيقاً كنترل شود . برون ده ادراري بايد در حد قابل قبولي حفظ شود . مسكن*ها (Analgesic) در موارد مقتضي براي تسكين درد تجويز مي شوند . از مصرف آسپرين خودداري شود و گاهي در صورت نياز ،*ديازپام (Diazepam) خوراكي به عنوان آرام بخش توصيه مي شود . سرم ضد مار گزيدگي يا آنتي ونوم (antivenom) به مقدار كافي باعث برطرف شدن تظاهرات خطرناك سيستميك سم مار مي شود ولي روي علائم موضعي چندان اثر ندارد . لذا طبيعي شدن علائم حياتي و بر طرف شدن اختلالات انعقادي بدون توجه به تورم موضعي نشانگر تاثير و كفايت مقدار سرم است . موثرترين سرم ضد مار گزيدگي سرمي است كه اختصاصاً بر ضد همان مار تهيه شده باشد . ولي معمولاً اين سرمها در دسترس عموم نمي باشند اصولاً استفاده از سرم ضد مار گزيدگي براي خنثي كردن سم است و دقيقاً نمي توان در تمام موارد دستور واحدي براي شروع درمان توصيه كرد .
بطور كلي موارد استعمال سرم ضد مار گزيدگي (1) در گزش افعيها شامل كاهش ناپايداري قابل توجه فشار خون ، ادم انژيونوروتيك (Angionourotic edema)، اسهال و اختلالات انعقادي با خونريزي*هاي خارجي است (2) در گزش كبراها يا مسموميت*هاي عصبي شامل علائم درگيري اعصاب جمجمه از قبيل افتادگي پلكها ، اختلال بلع ، اختلال تنفس و بينايي است (3) در مسموميت با سم مارهاي دريايي شامل سوزش و دردناك بودن عضلات هنگام لمس و ميوگلوبينوري است . از آنجاييكه سرم مار گزيدگي منشاء حيواني (غالباً سرم اسب) دارد لذا مصرف آن ممكن است موجب انافيلاكسي و ساير واكنش*هاي حساسيتي شود .
در اغلب كشورها آزمايش مقدماتي حساسيت پوستي براي سرم انجام مي شود . گرچه تست منفي مويد قطعي عدم حساسيت نيست و تست مثبت هم حتماً از پيدايش انافيلاكسي خبر نمي دهد .
افرادي كه داراي سابقه بيماريهاي حساسيتي نظير آسم ، تب يونجه ، اگزما و حساسيتهاي غذايي و دارويي مي باشند يا افرادي كه داراي سابقه واكنش به سرم اسبي هستند ، بيشتر از سايرين مستعد بروز واكنش*هاي شديد تزريق سرم ضد مار گزيدگي مي باشند . در اين موارد برخي معتقدند كه بري پيشگيري از بروز واكنش*ها و يا كاهش شدت آن قبل از تزريق سرم مار گزيدگي ، آدرنالين ، آنتي هيستامين و كورتيكواستروئيد تجويز گردد .
سرم ضد مار گزيدگي بهتر است به صورت داخل وريدي و رقيق شده به نسبت 5/1 يا 10/1 طي 15 تا 30 دقيقه تزريق شود . تجويز سريع سرم توصيه نمي شود و تجوز دز اوليه سرم بستگي به نوع و خلوص سرم مصرفي و فاكتورهاي متفاوتي از قبيل سن ، وضعيت فيزيكي و حال عمومي بيمار دارد و بايد زير نظر پزشك انجام شود . در حالات خفيف بيماري ، تزريق يك يا دو واحد در حالات سخت بيماري 2 تا 6 واحد و حتي بيشتر از سرم پلي والان ضد مار گزيدگي ساخت ايران تجويز مي شود . در اغلب موارد مار گزيدگي در ايران ،*تزريق سرم پلي والان توصيه مي شود مگر در موارد كبرا يا كفچه مار ترجيحاً* از سرم اختصاصي يا منووالان استفاده شود (سرم پلي والان ايران نيز موثر است ) .
توجه به نمودار شماره 1 براي بررسي كلي درمان مار گزيدگي مفيد خواهد بود .
بعضي هر يك شيشه يا آمپول را يك واحد دانسته و برخي هر صد (LD50) خنثي شدن سم را يك واحد و برخي خنثي شدن 1/0 ميلي گرم سم را يك واحد مي دانند . همچنين عده اي معتقدند كه هر واحد سرم ضد مار گزيدگي مقدار سرمي است كه اگر درون رگ تعداد معيني موش آزمايشگاهي (به وزن 18 تا 20 گرم) تزريق شود و بلافاصله پس از 5 تا 10 MLD (حداقل مقدار كشنده) از سم مورد نظر تزريق گردد و قدرت نگهداشتن 50% از اين موشها را داشته باشد . اين واحد سرمي را با علامت (Antivenom Unit) Au نشان مي دهند .
همانطور كه اشاره شد در موارد سخت گاهي بيش از 6 آمپول مثلاً ده واحد و حتي بيشتر و گاهي تا 45 واحد يعني 450 ميلي ليتر سرم براي يك بيمار مصرف شده كه اين مقدار خطرناك است و نبايد تجويز شود .
هنگام تزريق سرم ضد مار گزيدگي مي بايستي سرنگ محتوي آدرنالين 1000/1 جهت مقابله با انافيلاكسي آماده و در دسترس باشد . به دنبال تزريق سرم ضد مار گزيدگي احتمال بروز بيماري سرم Serum Sichness) وجود دارد . بسياري از سرمهاي ضد مار گزيدگي خاصيت پيروژني يا تب زدايي دارند . اگر سرم ضد مار گزيدگي در دسترس نباشد بايد به درمانهاي علامتي متوسل شد . شوك معمولاً با اقدامات رايج مثل استفاده از مايعات و الكتروليتها و تجويز مناسب داروهاي واز و پرسور (Vasopressor) درمان مي شود . تزريق پلاسماي منجمد تازه يا (Fresh Frozen Plasma) FFP ، فاكتورهاي انعقادي و پلاكت ممكن است در اختلالت انعقادي موثر باشد . تاثير مثبت هپارين (Heparin) ثابت نشده است . گاهي در مار گزيدگي به علت نارسايي كليه*ها ممكن است نياز به دياليز باشد ولي نارسايي دائمي كليه به ندرت ديده مي شود . فلج تنفسي ناشي از سموم نروتوكسين ممكن است به سختي با تجويز سرم ضد مار گزيدگي برطرف شود و گاهي نياز به اقدامات حمايتي تنفسي و تراكئوستومي است (Tracheostomy).
ادروفونيوم هيدروكلرايد يا تنزيلون Edrophonium (Tensillon) hydrochlorise موقتاً در بلوك عصبي عضلاني ناشي از سم كبرا اثر دارد . بعضي معتقد به تزريق همزمان سرم مار گزيدگي و كوردتيكواستروئيدها (Corticosteroids) هستند ولي معمولاً اين روش توصيه نمي شود . در مار گزيدگي فاسيوتومي Fasciotomy توصيه نمي گردد . ولي به ندرت در موارد ضروري از آن استفاده مي نمايند .
بروز عفونت در مار گزيدگي معمولاً شايع نيست مگر در مواردي كه به عنوان كمك*هاي اوليه محل گزش را بريده يا شكاف مي دهند و به نحوي باعث آلودگي موضع مي شوند . در عفونت*هاي حاصله كه گاهي گرم منفي هستند پس از كشت و انتي بيوگرام ، آنتي بيوتيك انتخابي تعيين مي شود . مگر در حالات حاد و شديد كه مستقيماً آنتي بيوتيك مناسب تجويز مي گردد . در مورد افرادي كه قبلاً مايه كوبي عليه كزاز شده اند يك تزريق يادآور يا تزريق يك دز واكسن كزاز كافي است ولي اگر مايه كوبي نشده باشند و احتمال آلودگي كزاز وجود داشته باشد ، تزريق يك دز واكسن كزاز همراه با سرم ضد كزاز توصيه مي شود .
پيش بيني وضع بيماران:
تا زماني كه ضربان قلب وجود دارد مي توان به بهبود بيمار اميدوار بود . گاهي مصدوم يا مار گزيده بدون درمان اصلي بهبود پيدا مي كند و نيز ممكن است مرگ خيلي سريع بعد از گزش گروه الاپيده فرا رسد . حد متوسط زمان فرا رسيدن مرگ معمولاً پنج ساعت بعد از گزش است ولي ممكن است مرگ تا هفت روز پس از گزش نيز به تاخير بيافتد . توجه به پائين آمدن فشار خون و مشاهده علائم باليني ، اختلالات دستگاه تنفس و گردش خون موضوع را تا حدي روشن مي نمايد . در گروه الاپيده يا كبرا اساساً مرگ در اثر فلج دستگاه تنفسي است . ضعف ماهيچه*ها *، ازدياد ترشح بزاق و استفراغ بيش از حد مزيد بر علت و گاهي موجب خفگي مي شود . در حاليكه در گروه افعي*ها خونريزي و شوك بيشتر باعث مرگ مي گردد . در صورت عدم مشاهده نكروز ممكن است درد به طور نادر تا دو هفته ادامه يابد . معمولاً تورم تا دو هفته از بين مي رود و به ندرت مشاهده شده است كه يكي دو ماه اين تورم ادامه يابد . چنانچه زخم را ضد عفوني كنند و آزاد بگذارند در طي يكي دو هفته خشك خواهد شد ولي اگر به عللي زخم بسته شود ممكن است عفوني شده و بهبودي طولاني تر شود و حتي ديده شده كه زخم چند ماه ادامه داشته و سرانجام به مراقبت و عمل جراحي احتياج پيدا كرده است . به افرادي كه سرم اختصاصي براي درمان تزريق مي شود گاهي علائم در طي يكي دو روز از بين مي رود و به ندرت بيش از دو هفته اين علائم باقي مي ماند .
دوران بيماري در گزش مارهاي دريايي كمي طولاني تر بوده و شايد چندين ماه طول بكشد تا بيمار سلامت خود را باز يابد . در گزش افعي*ها كه سم آنها خاصيت خونريزي داشته باشد معمولاً بيمار طي يك هفته بهبود پيدا مي كند . اما گزش افعي*هايي كه سم آنها خاصيت انعقاد خون را تغيير مي دهد و سرم غير اختصاصي در مورد آنها تجويز مي گردد دوران بيماري دو سه هفته طول خواهد كشيد تا بهبود حاصل گردد . در حالات سخت بيماري ، ابتدا جريان خون سريع مي شود و بعد اين جريان به كندي صورت مي گيرد . در چنين وضعي خون به قلب و مغز به كندي مي رسد و ممكن است اين عمل در اثر شوك (12 تا 72 ساعت بعد از گزش) يا در اثر خونريزي داخلي يا از محل گزش باشد .