استان گلستان


استان گلستان یكی از استان های نوبنیاد اما با پیشینه ی تاریخی ایران است كه طبیعت چشم نواز آن، مردمانی با زبان و فرهنگ گوناگون را در خود جای داده است. این استان تا سال ۱۳۷۶ بخشی از استان مازندران بود، اما در آن سال به صورت استانی مستقل درآمد و شهرستان گرگان به عنوان مركز آن برگزیده شد. این استان با پهناوری۷/۲۰۴۶۰ كیلومتر مربع، از شمال به كشور تركمنستان، از جنوب به استان سمنان، از غرب به استان مازندران و از شرق به استان خراسان شمالی می رسد. یش از ۵/۱ میلیون نفر در این استان زندگی می كنند كه بیش تر آنان كشاورز ند.
جغرافیا و آب و هوا

استان گلستان بین ۳۵ درجه و ۴۷ دقیقه تا ۲۸ درجه و ۸ دقیقه ی عرض شمالی و ۵۳ درجه و ۳۰ دقیق تا ۵۶ درجه و ۱۰ دقیقه ی طول شرقی از نصف النهار گرینویچ جای گرفته است. این استان به دلیل جایگاه جغرافیایی ویژه ی خود از آب و هوای گوناگونی برخورداد است. بخشی از رشته كوه البرز شرقی از غرب به سوی شرق استان كشیده شده كه گرایش زیادی به سوی شمال شرقی دارد و رفته رفته از بلندی كوه های آن كاسته می شود. شاهوار با بلندی ۳۳۲۰ متر از سطح دریا، كه بلندترین قله ی استان است، در جنوب غربی استان جای دارد. در پایه این بلندی ها، به ویژه در جنوب و شرق استان، كوهپایه هایی از رسوب های دانه ریز و دانه درشت دیده می شود كه سفره های آب زیرزمینی فراوانی را در خود دارند و به صورت چاه و قنات از آن ها بهره برداری می شود.
بخش زیادی از پهنه ی استان گلستان به صورت جلگه است. در بخش جلگه ای دو گونه آب و هوا دیده می شود. بیش از ۳/۲ این جلگه آب و هوای خشك و نیمه خشك دارد كه هر چه به سوی شمال و مرز تركمنستان نزدیك می شویم بر خشكی آن افزوده می شود. ۳/۱ دیگر، كه مانند نواری سبز بین بخش كوهستانی در جنوب و بخش خشك و نیمه خشك در شمال جای گرفته است، آب و هوای معتدلی دارد و از نظر كشاورزی بسیار پر بازده است. بیش تر شهرها و روستاهای استان نیز در این ناحیه ی سرسبز جای گرفته اند.
دو توده ی هوا در تعیین آب و هوای استان نقش مهمی دارند. توده ی شمالی از سیبری به استان وارد می شود و طی پاییز و زمستان با ریزش برف در بلندی های جنوبی و باران در كوه پایه ها و نوار معتدل میانی همراه می شود. توده ی دیگر، توده ی غربی از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه سرچشمه می گیرد و در زمستان به بارندگی و در تابستان به افزایش رطوبت و شرجی شدن هوای استان می انجامد. بنابراین، بیش ترین بارندگی در ماه های زمستان و كم ترین آن در ماه های تابستان دیده می شود. با این همه، نیمه ی شمالی استان، بخش نیمه خشك و خشك، از كم ترین بارندگی بهره مند است و به دلیل تبخیر زیاد آب، زمین های شور و كم بازده نیز بسیار دارد.
آب های استان

میزان بارندگی در استان گلستان هر چند از دو استان شمالی مازندران و گیلان كم تر است، اما نسبت به استان ها دیگر بسیار بهتر است و میانگین بارش سالانه ی آن ۳ برابر میانگین بارش سالانه كشور است. مجموع حجم آب های سطحی و زیرزمینی استان بیش از ۲۴۰۰ میلیون متر مكعب است كه ۵۲ درصد آن را آب های سطحی و ۴۸ درصد آن را آب های زیرزمینی تشكیل می دهند. آب ها سطحی در بیش از ۴۰ شاخه رود جاری هستند كه بیش تر آن ها از جنوب به شمال و از شرق به غرب جریان دارند. رود اترك، گرگان رود و رود قره سو، سه رود مهم استان گلستان هستند.
۱) رود اترك: این رود از كوه های هزارمسجد خراسان سرچشمه می گیرد و نزدیك ۱۲۰ كیلومتر آن، مرز آبی ایران
و تركمنستان را می سازد. این رود سرانجام در خلیج حسین قلی به دریای خزر می ریزد.
۲) گرگان رود
این رود از دامنه های شمالی البرز شرقی و دامنه های غربی بلندی های خراسان سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از شهرهای گنبد كاووس و آق قلا، در غرب روستای خواجه نفس با تشكیل دلتای بزرگی به دریای خزر می ریزد. رودهای كوچك زیادی، مانند زاو، دوغ، تیل آباد، رامیان و محمدآباد، به گرگان رود می پیوندند و آن را رود بزرگی می سازند. تا كنون سد های وشمگیر(گرگان) و گلستان ۱ و ۲، كه هر سه از گونه ی سدهای خاكی هستند، روی این رود و شاخه های آن ساخته شده است كه در بهبود كشاورزی استان سودمند بوده اند.
۳) رود قره سو:
این رود از كوه های النگ در كوه های البرز شرقی سرچشمه می گیرد و رودهای نومل، زیارت، گرماب دشت، ناهارخوران و چند رود كوچك دیگر به آن می پیوندند و سرانجام به خلیج گرگان می ریزد.
استان گلستان به دلیل بارندگی مناسب از سفره های آب زیرزمینی سرشاری بهره مند است. این آب ها را از راه چاه و قنات به سطح زمین می آورند یا خود به صورت چشمه به بیرون راه پیدا می كنند. نزدیك ۴ هزار چاه عمیق، ۱۰ هزار چاه نیمه عمیق، بیش از ۲۶۰ قنات و ۳۸۴ چشمه در استان وجود دارد كه از آب آن ها برای كشاورزی، پرروش ماهی و آب نوشیدنی شهرها و روستاهای استان بهره برداری می شود. از ۳ تالاب مهم استان، تالاب آلماگل، تالاب آجی گل و تالاب آلاگل نیز در زمان پرآبی برای كشاورزی و پروش ماهی بهره برداری می شود.
كشاورزی و دام پروری

استان گلستان بیش از ۶۰۰ هزار هكتار زمین، آبی و دیم، زیر كشت دارد. گندم، جو، پنبه و آفتاب گردان از فراورده های كشاورزی اصلی این استان است. بیش از۵۰ درصد از پنبه و ۱۰ درصد گندم كشور از این استان به دست می آید. در سال كشاورزی ۸۳ ۱۳۸۲ یك میلیون و دویست هزار تن گندم در استان برداشت شد. برنج، سویا، بادام زمینی، سبزی ها، به ویژه خیار و كاهو، كلزا، زیتون و دیگر دانه های روغنی نیز در استان كشت می شود. بیش از ۴۰ در صد دانه های روغنی كشور از زمین های این استان به دست می آید و از این نظر رتبه ی نخست را در كشور دارد.
دامپروری هم به روش دیرین و هم به روش نوین انجام می شود. این استان دارای سرزمین های ییلاقی و قشلاقی مناسبی است ییلاق ها در بخش های كوهستانی جنوب استان و قشلاق ها در بخش های شمال و شمال شرقی هستند. طایفه های كرد بیش ترین كوچ رونده های استان را می سازند كه بیش تر آن ها از استان خراسان هستند. آن ها همراه با دام داران سمنان و شاهرود قشلاق خود را در شهرستان های گنبد كاووس و كلاله می گذرانند. بخش اندكی از تركمن های استان نیز شیوه ی كوچ نشینی گذشتگان خود را نگه داشته اند و در چادرهایی به نام آلاچیق زندگی می كنند. این كوچ نشینان از دو طایفه ی بزرگ تركمن هستند: گوكلان ها كه در شرق گنبد تا مرز خراسان شمالی و یموت ها كه در غرب گنبد كاووس تا دریای خزر دیده می شوند.آن ها در كنار گوسفندان خود به پرورش شتر نیز به شمار اندك می پردازند.
پرورش ماكیان، به ویژه مرغ، پرورش كرم ابریشم و پرورش ماهی نیز در استان انجام می شود. پرورش ماكیان در مرغ داری ها نوین در جای جای استان انجام می شود. پرورش كرم ابریشم بیش تر در شهرهای شرقی استان، به ویژه شهرستان مینودشت، دیده می شود. نوغان داران این استان در سال ۱۳۸۴ بیش از ۲۷۲ هزار كیلوگرم پیله ی كرم ابریشم به دست آوردند. ماهی گیری در خلیج گرگان و بخش های غربی دریای خزر انجام می شود و پرورش ماهی در دریاچه های مصنوعی، كه به آب بند شناخته می شوند، در كنار رودخانه ها و نیز دشت هایی كه برای كشاورزی مناسب نیستند، به ویژه در بخش های شمالی شهرستان گنبد كاووس، انجام می شود. دو مركز پرورش ماهیان خاویاری و یك مركز پرورش ماهیان استخوانی در استان به كار تولید بچه ماهی می پردازند و این استان در تولید ماهیان گرمابی جایگاه چهارم را در كشور دارد. طرح پرورش ماهی قزل آلا در كشتزارها نیز در حال انجام است.
جنگل و منابع طبیعی

نزدیك ۱۸ درصد از سطح این استان را جنگل ها پوشانده اند، اما چرای بی رویه ی دام ها، گسترش زمین های كشاورزی، برداشت بی رویه از جنگل، آتش سوزی و سیلاب هایی كه در این چند ساله در استان رخ داد، آسیب زیادی به جنگل ها استان وارد كرده است. بلوط، ممرز، راش، توسكا، لرگ و انجیلی از گونه های درختی جنگل ها استان هستند كه از بلندی ۳۰۰ متری تا ۲۵۰۰ متری رویش دارند. در بلندی های بیش از ۲۵۰۰ متر نیز درختان سرو كوهی(اورس) به صورت پراكنده دیده می شوند. در بخش هایی بازسازی شده ی زمین های جنگلی، گونه هایی از كاج و درختان میوه دار، مانند گردو و زیتون، نیز كاشته شده است.
نزدیك ۵۰ درصد از سطح استان را مرتع ها پوشانده اند كه دام داران كوچنده، روستاییان گله دار و دامداران كوهستانی از آن ها بهره برداری می كنند. بیش از ۷۳ درصد مرتع ها ی استان از نوع فقیر، نزدیك ۱۵ درصد متوسط و كم تر از ۱۲ درصد از نوع خوب است. سالانه بیش از ۵/۲ میلیون واحد دامی در مرتع های استان چرا می كنند. چرای بی رویه آسیب زیادی به مرتع های استان زده و میزان مرتع فقیر را افزایش داده است. این در حالی است كه مرتع ها این استان گونه های گیاهی باارزشی را در خود دارند.
پیشینه ی تاریخی

استان گلستان از ۱۰ هزار سال پیش آرامشگاه مردمان گوناگونی بوده است. پژوهش های تازه نشان داده است كه منطقه ی گرگان از ۶ هزار سال پیش تمدن پیش از آریایی ها را در خود جای داده بوده است. كهن ترین آثار دوره ی نوسنگی ایران از غار كمربند و غار هیتو در نزدیكی بهشهر پیدا شده است. این آثار از آشنایی مردمان آن زمان به سفالگری، هنر بافتن، اهلی كردن جانورانی مانند بز كوهی و ساخت ابزارهای سنگی صیقلی حكایت دارد. كاوش های تورنگ تپه، در نزدیكی گرگان، نیز نشان داده است كه این منطقه دارای روستاهای پر جمعیت، سفالگری انبوه و شبكه ی آبیاری كشاورزی بوده است و دیرینگی آن دست كم به اندازه ی شهر سوخته در سیستان است.
نام این سرزمین در سنگ نوشته های هخامنشی، از جمله سنگ نوشته ی داریوش در بیستون، به صورت ورگانه و در نوشته های پهلوی به صورت گوركان آمده است. تاریخ نگاران یونانی از آن با نام هیركانی یاد كرده اند. پدر داریوش هخامنشی زمانی فرمان روای این منطقه بوده است. اسب سواران گرگانی همواره مورد توجه هخامنشی ها بودند و داریوش برخی از گرگانی های دلاور را در سپاه جاویدان وارد كرد. می گویند شهر باستانی استرآباد را خشایارشاه به یادبود زن ***** خود، كه او را استر(ستاره) نام نهاده بود، ساخت.
در زمان اردوان دوم اشكانی(۱۲۸ ۱۲۴ پیش از میلاد) هیركانی و كارمانیا(كرمان) زیر فرمان خاندان گودرز بود و جانشینان گودرز تا سده ی دوم پس از میلاد به طور مستقل آن را اداره كردند. این سرزمین خوش آب و هوا از آرامشگاه های بهاری و تابستانی شاهان اشكانی بود. در همین دوران بود كه ساختن دیوار بزرگ گرگان، كه نابه جا به سد سكندر شناخته می شود، آغاز شد تا از یورش هون ها به خاك ایران جلوگیری كند. كار ساختن این دیوار، كه درازای آن را از ۱۵۵ تا ۱۷۰ و گاهی ۳۰۰ كیلومتر نوشته اند، در دوره ی ساسانی نیز پیگیری شد و می گویند كه انوشیروان به بازسازی آن فرمان داد. در همین دوره ی ساسانی بناهای محكی در مرز و در جای جای منطقه برای پایداری در برابر یورشگران ساخته شد.
پس از برآمدن اسلام، این منطقه به سال ۳۵ قمری خراجگزار عرب های مسلمان شد. در روزگار سلیمان بن عبدالملك، یزید بن مهلب ولایت گرگان را به سال ۹۸ قمری فتح كرد و شهر جرجان را كنار رود گرگان بنا كرد كه از آن پس كرسی ولایت جرجان شد. این شهر در سده ی ۳ و ۴ هجری بسیار آباد شد و در روزگار فرمان روایی های مستقل ایرانیان به زیر فرمان ساسانیان درآمد. سپس گاهی در دست آل بویه و گاهی سامانیان بود تا این كه آل زیار بر آن جا دست یافتند و به آبادی آن كوشیدند(توجه داشته باشید شهر جرجان در یورش مغول ها ویران شد و شهر كنونی گرگان، كه زمانی استرآباد نامیده می شد، با شهر جرجان ارتباطی ندارد و شهری نوبنیاد به شمار می آید.)
خاندان آل زیار شناخته شده ترین فرمان روایان این منطقه هستند كه از آغاز سده ی چهارم(۳۱۶ قمری) تا میانه ی سده ی پنجم(۴۳۵ یا ۴۴۱ قمری) در منطقه ی گرگان، طبرستان و گیلان فرمان روایی كردند و گاهی تا ری، اصفهان، همدان و دینور را نیز در فرمان خود داشتند. مرداویج، بنیان گذار این دودمان، ریشه ی خود را به شاهان گذشته ی ایران می رساند و در سر داشت بغداد را به چنگ آورد و پادشاهی ایرانیان را بار دیگر بنیان گذارد. با این همه، نه تنها او بلكه فرمان روایان پس از او نیز نتوانستند به چنین آرزوهای بزرگی دست پیدا كنند و سلجوقیان به فرمان روایی آن ها پایان دادند.
قابوس بن وشمگیر، شناخته شده ترین فرمان روایان آل زیار است كه آوازه ی دانش دوستی اش باعث شده بود بزرگانی چون ابوریحان بیرونی و ابن سینا به سوی گرگان بروند. بیرونی برخی از پژوهش های خود را در پیرامون شهر گرگان انجام داد و نخستین كتاب مهم خود، به نام آثار الباقیه عن قرون الخالیه، را به نام قابوس نوشت. از خود قابوس كتابی با نام قابوس نامه برجای مانده است كه از آثار ادبی و اخلاقی مهم ایران به شمار می آید. بنای برج قابوس، در شهر گنبدكاووس) نیز به فرمان او ساخته شده است كه بزرگ ترین بنای آجری جهان به شمار می آید.
نویسنده: آقای حسن سالاری
منبع:
۱) شعبانی، خلیل/شاهكویی، اسماعیل/ چورلی، محمدرضا. جغرافیای استان گلستان. سازمان پژوهش و برنامه*ریزی درسی، ۱۳۸۳
۲) معطوفی، اسدالله. استرآباد و گرگان در بستر تاریخ ایران. انتشارات درخشش، ۱۳۷۴
۳) دهخدا، علی*اكبر. لغت*نامه. انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷
۴) مصاحب، غلام*حسین. دایره*المعارف فارسی. انتشارات فرانكلین، ۱۳۴۵
5)aftabir.com