ممنون آقا محسن
من خودم چند بار سعي كردم پرواز كردن رو يادش بدم
مثلا ميزاشتمش توي بالكن و ميرفتم توي حياط صداش ميكردم كه بپره پايين يا برعكس.اوايل خيلي ميترسيد ولي حالا راحت تر شده.ميپره پايين ولي بالا نمياد.خودمم بكشم شدني نيست.گاهي هم ميزارمش روي نرده ها و از تو اتاق صداش ميكنم ميپره رو دستم ولي بلد نيست ارتفاع بگيره
من كبوتر ندارم يعني اجازه اشو ندارم كه داشته باشم تو فاميل هم به جز پسرخالم كسي ديگه اي نداره بايد ببينم اجازه ميده بزارمشون پيش اونا البته كبوترهاش سياه نيستن ها.از اين ابلق ها هستن(اگه درست گفته باشم، شكل كبوترهاي حرم امام رضان)
ولي پيشنهادتون درمورد دشت و روستا خيلي عاليه.به فكر خودم نرسيده بود.البته ميبرمش ولي پيش كلاغ هاي ديگه نبوده.حتما حتما امتحان ميكنم.ايشالا كه به نتيجه خوبي برسم.غذاشم كه ماشالا هرچي ما ميخوريم اونم ميخوره.بايد اونم تجديد نظر كنم
ممنون تذكرتون خيلي خيلي به جا بود.حتما سعي ميكنم انجامشون بدم.باز هم ممنون
مهرانه جان آرشام راست میگه
یه پرنده فروشی ما اینجا داریم که از این کلاغها میفروشه
که میگفت این کلاغها پرواز میکنن ولی هیچ وقت از صاحبش وقتی که آزاده دور نمیشه
اون میگفت با این کلاغها شما برید پیاده روی و اونم آزادش بذارید همینجوری پشت سر شما پرواز میکنه میاد.![]()
بله در آزادگان هم یه نوع کلاغ میفروختن حدودا 3 ماه پیش شاید بیشتر .
جوجه دهنوشون کاملا قرمز بود با دست بهشون دونه پارس میداند قیمتشونم خیلی خوب بود 20 تومان
هر کسی توجه به این پرندها نمیکرد. خود فروشنده میگفت زاغچه هستند .
اما جالبیش اینجا بود منو بخودش جلب کرد قرمزی سقف دهانشون و زبونشون بود .
در موردشون تحقیق میکنم. ببینم از کجا میارند و دقیق چه نوع نژادی هستند .
مرغ عشقات خیلی نازن مهرانه ولی من از کلاغت میترسم نگاه به شدت خشنی داره :دی
مهرانه جان خیلی خوشگلن خیلی ناز و مامانی هستن![]()
خیلی قشنگن بازم بزارید
ضمن تشکر
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)