الهی مهرانه جون ناراحت نباش...این اتفاقا زیاد پیش میاد
منم یه جوجه پرستو داشتم با چ زحمتی بزرگش کردم
باور نمیکنید روزی چندبار میرفتم دنبال کرم(کرم عادت داشت بخوره چیز دیگه نمیتونست بخاطر فرم نوک خاصشون)...کرمارو میشستم و تیکه تیکه میکردم(حال خودمم بهم خورد)
با پنس میذاشتم دهنش...واقعا سخت بود
خیلیم لوس بود...
اما یروز اومدم خونه دیدم نیست...هنوز خوب بلد نبود پرواز کنه...احتمالا مامانم در اتاقمو باز کرده..اونم سیاهو کوچولو بود نفهمیده ک از اتاقم رفته بیرون
هنوزم یادش میفتم دلم یجوری میشه
ایشالا کلاغت هرجا هست صحیح و سالمه
کلاغا پرنده های جون سخت و زرنگین....نگران نباش
ااا وای اون شکلکه اشتباه شد!!!اینجا کلا سیستمش قاطیه...!!!!مثلا میخواستم ناراحت بزارم!!!!!!
مهرانه جون جوجوهات رو چجوری دستی کردی؟
مثل یاسمین؟این روش جواب میده؟
دوس دارم جوجه مرغ عشقامو دستی تغذیه کنم...اما صبحا 8 ساعت خونه نیستم....نمیدونم چیکار کنم واس رام شدنشون
ممنون نسرين جان بابت همدرديت
منم اميدوارم هرجا هست شاد و خوشحال باشه
جوجو ها رو از دوهفتگي از تو لونه بيرون مي آوردم و بعد از اينكه لونه رو تميز ميكردم يه چند دقيقه اي باهاشون بازي ميكردم
مثلا ميزاشتمش كف دستم و يواش يواش انگشتام رو مثل پله ميگرفتم جلوشون تا ازش بالا برن. البته مطمئن ميشدم كه قدرت اين كار و دارن بعد باهاشون اينجوري تمرين ميكردم. يواش يواش كه بزرگتر شدن ترسشون كمتر شد
البته به خاطر مشغله ي كاري كه دارم نميتونستم خيلي باهاشون تمرين كنم واسه همين ززري و آبي ديگه رام نيستن ولي شيطوي بلا هنوز دستيه. رو دستم مياد و از دستم غذا ميگيره. عاشق تخمه هم هست. برعكس بقيه ي عشقي ها كه اصلا نميدونن تخمه چي چي هست
الانم چند كلمه ياد گرفته بين شيطنت هاش ميگه. در كل جيگريه واسه خودش
وای مهرانه جون بالاخره تونستم کلیپ و ببینم..
خیلیییی قشنگ بود
اون روز که گذاشتی نتونستم ببینم
الان دوباره امتحان کردم باز شد
خدا نگهش داره برات عزیزم
این کلاغم که برای من اصلــــلا شبیهه کلاغ نبود و نیست خیلی چهره با نمک و نازی داشت
تا اونجایی که میدونم کلاغ خیــــلی باهوشه
یعنی امـــکان نداره گم شده باشه.. خودش رفته..
شاید یه روزی برگشت پیشت
تا الانم که نیومده نخواسته که بیاد.. پس نتیجه میگیریم اون لیاقتت و نداشت گلم
چ حیف...یعنی نمیشه بازم باهاشون تمرین کنی تا دستی شن؟
اما ززری ک تو عکسا تو دست و رو قفست بود!
شیطو ک خیلی خوش رنگه..ااا رمی منم عاشق تخمست هه هه....
خدا برات نگهشون داره...حتما ازشون عکس بزار بازم....
گلی هم خیلی خوشگله...عروسا وراجن اما واقعا شیرینن...عکساشو ک دیدم دلم برای عروسام خیلی تنگ شد
جنیفر منم خیلللللیییی پرحرف بود....خیلیم رام بود...میذاشتمش رو شونم میبردمش...حیاط....تو باغ...رو شاخه ها مینشست اما اصلا اذیت نمیکرد...با همه هم زود دوست میشد...خیلی لوس بود..
استیونم ک نوچش بود!مغرور اصلا رو نمیداد بهم
اما هم دیگه جا نداشتم هم سروصداشون داد خانوادرو دراورده بود...منم ک صبحا مدرسه بودم نمیشد بیارمشون بیرون...غوغا میکردن...
ناچار شدمشون بدم ب ینفر دیگه
سلام دوستم
وراجي عشقم رو ديدي؟ تازه اين يه كمش بود. تازگي ها ياد گرفته اسم برادر زاده ام رو صدا ميكنه. تا ميبينتش شروع ميكنه ميگه مهشيد. انقدر هم بامزه شين رو ميگه كه دلم ميخواد لهش كنم
كلاغه همه ي عشق من بود و هست
يه بار يكي از اقوام اومده بود خونمون.هي سر به سر كلاغه ميگذاشت و اذيتش ميكرد. گفتم نكن بچه ام رو اذيت ميشه. گفت تو اذيتش ميكني كه زندانيش كردي. گفتم من زندانيش نكردم. كلاغه به ميل خودش مونده. هرموقع دوست داشت ميتونه بره
اگه واقعا كلاغه به ميل خودش رفته هيچ اشكالي نداره. من هرجور كه خودش راحت تره و خوشحاله راضي ام
اين عكس ها مال وقتيه كه هنوز جوجه بود و رام بود. الان واسه خودش خانمي شده
الان ديگه ارزش اينكه وقت واسش بگذارم نداره. هم ديگه رام نيست و چون با همنوع هاي وحشي خودش بوده ديگه رام كردنش خيلي سخت تره
همين كه شيطوي بلا رامه واسه من كافيه
عروس ها واقعا وراج ان. گاهي انقدر حرف ميزنه و سروصدا ميكنه كه نگو. به خصوص صبح ها كه ميخواد از قفس بياد بيرون همه رو ديوونه ميكنه
اميدوارم عروس هات هرجا هستن سلامت باشن عزيزم
الهـــی
ای جان ...
جالبه همه عروس هلندی ها تن صداشون یکیه
.
یادمه زمانی که کلاغه پیشت بود نمیتونست پرواز کنه... احتمالا اونقدر تمرین کرده یاد گرفته
اما من فکر میکنم دورا دور چکت میکنه و حواسش بهت هست.. اما تو که نمیبینی یه روزی رو یکی از درخت های اطراف خونتون میبینیش و براش دست تکون میدی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)