معرفي عشقي هاي مهرانه

[مهرانه]

سلام به همه دوستان

اينم از جديدترين عكس هاي گلي خان

روز 13به در رفته بوديم باغ به. از اونجا يه شاخه درخت براي گلي آوردم.خوب تميزش كردم و گذاشتم روي قفسش.اولش يه كوچولو ترسيد ولي بعدش پريد روش و شروع كرد بازي كردن

اينجا ديگه خسته شده بود ميخواست بخوابه ولي من نميزاشتم.اونم آروم موند تا من عكس هامو بگيرم و زودتر برم

يكي دو روز شاخه رو براش گذاشتم ولي بعدش ديدم مدفوعش سفيد شده (ببخشيد ها ولي انگار اسهال گرفته بود البته فقط يه بار اينجوري شد) منم شاخه رو برداشتم
به نظرتون از شاخه بود يا اينكه مدفوعش طبيعي بوده؟
اشكالي نداره شاخه رو دوباره براش بزارم؟

[arsham 2]

به به آقای گلی خان

بمیرم واسه ی تو و عسل که اسمتون با جنستون نمیخونه

خیلی خوشگله مهرانه خدا برات حفظش کنه.

[مهرانه]

اين كوچولو ها هم همخونه اي هاي جديد من هستند

بيشتر از يه هفته است به جمع خانواده ما اضافه شدن

خيلي آروم اند و خيلي خيلي كوچولو. روز اول كه ميخواستم بزارمشون توي قفس جديدشون ميترسيدم خدايي نكرده بين انگشتاي من له بشن.

برخلاف عشقي ها و گلي كه خيلي سروصدا دارن اين ها خيلي آروم ان.گاهي يه جيك كوچولويي ميزنن كه بگن ما هم هستيم

اين خانمه است

ايشون آقاي خونه

و اين هم يه عكس دسته جمعي

[مهرانه]

به به آقای گلی خان

بمیرم واسه ی تو و عسل که اسمتون با جنستون نمیخونه

خیلی خوشگله مهرانه خدا برات حفظش کنه.

سلام زهرا جان

آره والا اين اسم هم دردسري شده واسه خودش

همه ي فاميل گير دادن اين كه آقاس چرا اسمش گلي ه

ولي خب اسمشون به شخصيتشون كه ميخوره. عسل كه مثل اسمش شيرينه گلي هم كه با اون لوپاي نارنجيش مثل گل ميمونه

[مهرانه]

مرغ عشقات خیلی نازن مهرانه ولی من از کلاغت میترسم نگاه به شدت خشنی داره :دی

ممنون ياسمين جان
در مورد عشقي ها نظر لطفته ولي كلاغمم خوبه ها. انقدر بچه مهربونيه

ايشالا عشقي هاي تو هم روز به روز زيادتر شن

مهرانه جان خیلی خوشگلن خیلی ناز و مامانی هستن

ممنون پريسا جان
عشقي هاي من عشقن. همه خانواده ام ميگن اينا رو رد كن يه كاسكويي چيزي بگير ولي اين ها مثل بچه هام ميمونن.نميتونم ازشون دل بكنم
تو هنوز واسه كاسكوت اسم انتخاب نكردي؟

خیلی قشنگن بازم بزارید
ضمن تشکر

ممنون دوست عزيز
من روي پرورش و نگهداري فنج هام روي تجربه هاي شما حساب ويژه باز كردم ها

[رضا قلیخانی]

به به گلی خان...
مهرانه خانم بی زحمت از شیرین کاری هاشم بگو واگر مقدوره یه فیلم هم برامون بذارید تا ببینیم چیکار مبکنه؟چیز جدیدی جز چرخیدن یادش ندادید؟

[مهرانه]

به به گلی خان...
مهرانه خانم بی زحمت از شیرین کاری هاشم بگو واگر مقدوره یه فیلم هم برامون بذارید تا ببینیم چیکار مبکنه؟چیز جدیدی جز چرخیدن یادش ندادید؟

شيرين كاري كه چه عرض كنم.بيشتر خراب كاريه. مثلا چند روز پيش رفته سراغ درختچه مصنوعي مامانم و تك تك برگهاش رو كنده بود. مامانمم دادش رفته بود بالا.داشتيم برگهايي كه پخش كرده بود رو جمع ميكرديم كه ديديم روميزي رو سوراخ سوراخ كرد

به جون خودم من اينجوري تربيتش نكردم ها، از بچه هاي كوچه ياد گرفته

دارم يادش ميدم كه دست بده ولي خيلي حرف گوش نميكنه.تا من ميخوام يه چيزي بهش بگم يا ميخواد همون موقع نوازشش كنم يا ميخواد پرآرايي كنه.به هيچ سراطي هم مستقيم نميشه

فيلم هم به روي چشم در اولين فرصت.يه مشكلي كه هست اينه كه تا دوربين رو ميبينه كنجكاو ميشه و مياد به طرف دوربين واسه همين هنوز نشده ولي باز من سعي ام رو ميكنم

[masihartist]

آخه کلاغه توی کارگاهش لونه کرده بوده یه روز توی یه موقعیت مناسب جوجه کوچیکه رو برمیداره
اگه والدینش بودن که . . .

ولی فکر نکنم ترسناک باشه اونقدر ها که میگین
با یک دستت چشم و صوراتتو میگیری با یکی که بچه تو دستته خم میکنی رو گردنت میای بیرون دیگه بعدم سریع میری خونه از دستشون راحت میشی.من گیرم بیاد یکی دیگه میگیرم اما نزدیک های ما نیست
اگه بدونی رو چه درخت هایی لونه میکنن ممنون میشم.منظورم مثلا سیبه یا توت یا چی.
فوق یکم زخمی میشی ولی بازم زنده میمونی یکم بعدشم خوب میشی.یک چند روزم نباید از خونه بیای بیرون همین:دی
به درد من میخوره که همش پا کامپیوترم 1 ماه از خونه بیرون نیمرم

[masihartist]

بی زحمت یه چندتا عکس هم از این کلاغ بلا بذارید ببینیمش.بیشتر باهاش آشنا شیم.
راستی خوشبحالتون جاتون بزرگه.من توآپارتمان نمیونم اینهمه پرنده نگهدارم

جاش به کنار چقدر پول داره هم بخره هم غذا بده
من بیچاره یک خرگوش میخرم بزرگ میکنم میفروشم همستر میگیرم زاد و ولد میکنن میفروشم نمیدونم گربه میخرم و ...
خوش به حالت بزرگترین درد من بی پولیه خیلی داشته باشم بتونم غذای این زاغمو تهیه کنم
تازه واسه تهیهشم باید پیاده برم پول تاکسی دیگه ندارم:دی

[مهرانه]

جاش به کنار چقدر پول داره هم بخره هم غذا بده
من بیچاره یک خرگوش میخرم بزرگ میکنم میفروشم همستر میگیرم زاد و ولد میکنن میفروشم نمیدونم گربه میخرم و ...
خوش به حالت بزرگترین درد من بی پولیه خیلی داشته باشم بتونم غذای این زاغمو تهیه کنم
تازه واسه تهیهشم باید پیاده برم پول تاکسی دیگه ندارم:دی

سلام.ممنون كه به اين تاپيك سر زدين

كاري به اين كه پول داشته باشي يا نه نداره.وقتي از ته دل بخواي يه چيزي رو داشته باشي همه كاري واسه به دست آوردنش ميكني.يادمه وقتي گلي رو ميخواستم بخرم از چندماه قبلش برنامه ريزي و پس انداز ميكردم. حتي تو اوج بي پولي هم از خواسته هاي خودم گذشتم و به پرنده هام رسيدگي كردم.حاضرم همه ي مسيرها رو پياده برم ولي پرنده هام در آسايش باشن

بعدشم اين مرغ عشقها و فنج و گلي خان من تا دلتون بخواد خرج دارن برعكس اين كلاغ بيچاره ي من اصلا خرج نداره. هرچي خودمون ميخوريم به اينم ميديم.يا هرچيز ديگه اي كه توخونه باشه مثل سويا.كه اونم من نميخرم.خانواده ي گرامي زحمت خريدش رور ميكشن. شما هم به اين زاغ سياهتون ياد بدين هرچي جلوش ميزارين ميل كنه و غز نزنه تا خرج هم رو دستتون نزاره والاااا