دیده بان حقوق حیوانات ایران: شواهد به دست آمده از یک قصاب*خانه باستانی در تانزانیا نشان می*دهد انسان*های خیلی خیلی اولیه،۱٫۶ میلیون سال پیش*تر از تصور قبلی ما، توانایی کمین*کردن برای شکار را داشته*اند.

انسان*های نخستین از شیوه*های پیچیده شکار برای کمین و کشتن غزال*ها، آنتلوپ*ها، ویلدبیست*ها و دیگر جانوران بزرگی که دست کم دو میلیون سال پیش زندگی می*کردند، استفاده می*کرده*اند. این کشف جدید تاریخ شکارگری ما انسان*ها را صدها هزار سال به عقب*تر می*برد.
دو میلیون سال پیش، انسان*های نخستین مغزهای نسبتاً کوچک*تری داشتند و از این رو تصور می*شد که تنها منبع گوشت*خواری آن*ها جمع*آوری گوشت از لاشه*های جانوران مرده یا غذای پس*مانده شیرها و پلنگ*ها و کفتارها بوده باشد.اما شواهد جدید نشان می*دهد این نخستین انسان*های دوپا و تا حدی کوچک*جثه، قادر به کمین* کردن به دنبال گله*های جانوران بزرگ، انتخاب یکی از آن*ها برای قصابی و شکار طعمه*شان بوده*اند. مشاهده این توانایی در نیاکان ما، می*تواند راهگشای بسیاری از سؤالات درباره فرگشت هوش انسان باشد.
(توضیح عکس آغاز مطلب: یک شکارچی حادسا در تانزانیا. روش کشتن جانوران که توسط این مرد استفاده می*شود، احتمالاً به دو میلیون سال پیش بازمی*گردد).
ما مطمئن بودیم که انسان*ها دو میلیون سال پیش هم گوشت*خوار بوده*اند، اما نمی*دانستیم انسان*های ناتوان دو میلیون سال پیش این گوشت را از کجا می*آوردند. بنابراین با مقایسه نوع طعمه*های کشته*شده توسط شیرها و پلنگ*ها با نوع شکارهای انسان*های نخستین متوجه شدیم انسان*ها هرگز نمی*توانسته*اند لاشه*های کشته*شده توسط شیرها و پلنگ*ها یا مردارهای اتفاقی کف بیابان را به عنوان منبع غذایی انتخاب کنند.تا پیش از این قدیمی*ترین شاهد برای رفتار شکارگری در انسان*ها مربوط به محلی با قدمت ۴۰۰٫۰۰۰ سال در آلمان می*شد که انسان*های نخستین اسب*ها را شکار و گوشت آن*ها را می*خوردند. اما اکنون با مستندات جدید می*توانیم قدمت این رفتار را تا دو میلیون سال پیش عقب*تر ببریم.
فرگشت غریزه کشتن در انسان، همواره میان انسان*شناسان موجب بحث*های بزرگی شده*است. در اوایل قرن بیستم انسان*شناسان معتقد بودند میل به شکار و کشتن باعث فرگشت مغز و ابزارهای انسان شده و نخستین تبرها و نیزه*ها به همین دلیل پیدا شده*اند و مغز انسان نیز برای بهبود این توانایی و ساخت آلات قتاله بهتر فرگشت یافته*است. اما در دهه ۱۹۸۰/۱۳۶۰ نگاه سبزتری به سرشت سرخ انسان افکندند و فرگشت مغز را متأثر از فرگشت اجتماعی و زبانی انسان*ها دانستند.نظریه دوم به قدری استحکام پیدا کرده که به سختی می*توان آن را رد کرد، اما نباید نقش توانایی*ها شکارگری در انسان*های نخستین را نادیده*بگیریم. به ویژه نباید تصور کنیم انسان*های اولیه موجودات صلح*طلب کوچولویی بودند که گاهی با پیداشدن لاشه جانوران لبی هم به گوشت می*زدند.
در این کشف تازه، استخوان*های ویلدبیست، آنتلوپ و غزال*هایی به قدمت بیش از ۱٫۸میلیون سال (شاید حتی ۲ میلیون سال) که توسط انسان*های نخستین Homo habilis کشته و در محلی قصابی شده و همان*جا رها شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت.
با مطالعه دندان*های جمجمه*هایی که به جا مانده بودند، تخمین دقیقی از نوع گوشتی که توسط دندان*های این انسان*ها خورده شده بود به دست آمد و حتی مشخص شد شکار جوان بوده یا پیر. سپس اطلاعات به دست آمده از دندان انسان*ها، استخوان*های جمع*شده و شکارهای شیرها و پلنگ*ها با هم مقایسه شد.نتایج به دست آمده نشان داد انسان*ها تنها شکارهای بالغ جوان را ترجیح می*دادند، درحالی که شیرها و پلنگ*ها همیشه شکارهای خیلی جوان یا خیلی پیر را می*کشند. درباره آنتلوپ*های نوعاً کوچک*تر، این تصویر اندکی متفاوت است. انسان*ها تنها آنتلوپ*های پیر را ترجیح می*دادند درحالی که شیرها و پلنگ*ها تنها شکارهای تازه بالغ را می*کشتند.
درباره تک تک گونه*های شکار بررسی*شده تفاوتی بارز میان ترجیح انسان*ها و ترجیح گربه*سانان شکارچی بزرگ کشف شد و همین نکته نشان می*دهد انسان*ها لاشخورهای باستانی پس*مانده غذای این جانوران نبوده اند، بلکه همان چیزی را که دوست*داشته*اند به چنگ می*آوردند و به نیش می*کشیدند.به نظر می*رسد این انسان*های نخستین، روی شاخه درختان کمین می*کردند و صبر می*کردند تا گله*های آنتلوپ و غزال از زیر پایشان بگذرند، سپس از جایی که آن*ها نمی*توانستند ببینند بهشان حمله می*کردند. این روش شکار طبق این شواهد جدید مدت*ها پیش از این*که تاکنون تصور می*کردیم پیدا شده بود و به نظر می*رسد نقش گوشت ارزشمند و پرانرژی*ای که به دستگاه گوارش نسبتاً گیاه*خوار انسان*ها می*رسید، در فرگشت مغزهای انرژی*خواه انسان بسیار مهم*تر از تصورات پیشین ماست.

منبع: خبر آنلاین