گفتگو در مورد کاسکو یا طوطی خاکستری آفریقایی

[gsoudabeh]

سلام .من نظر خودمو مي گم .فکر مي کنم داره شما را از گروهش حذف مي کنه .حالا بحث علاقه به يه شخص خاص يه مسئله جداست .اين طوطي ها تو طبيعت گروهي زندگي مي کنن .يعني خصلتشون اينه که با گروه باشن .وقتي هم که پيش آدما زندگي مي کنن واسه خودشون گروه تشکيل مي دن .مثلا وقتي طوطيها کوچيکن ، بايد با رفتارتون با يه فرد به طوطي ياد بدين که شخص رو تو گروه راه بده و اونو قبول کنه .اينا يا افرادي که باهاشون بد رفتار مي کنن يا افرادي که از خودشون ضعف نشون مي دن رو دوست ندارن مي خوان که از گروه بيرونش کنن .قبل از اینکه اظهار نظر کنم .میشه بگی عکس العملت وقتی که اینجوری باهات برخورد می کنه چیه ؟وقتی می خواد گازت بگیره چی کار می کنی ؟یا اصلا وقتی گازت گرفت فوری دستو می کشی عقب ؟یا حالت ترس به خودت می گیری؟ در کل بگو رفتارت باهاش چجوریه ؟تا حالا باهاش بد برخورد کردی ؟حتی شده یه بار؟شده تا حالا یه ضربه کوچیک بزنی رو منقارش یا دعواش کنی ؟ممنون میشم جواب بدی شاید اینا بتونه کمک کنه. ولی باز من دارم میگم که این نظره منه.

خیلی ممنون از شما ، آره منهم البته بخاطر یک سری مشغله های کاری خودم را کنار کشیدم و اوایل که گازم گرفت یکی دو بار روی منقارش زدم و دعواش کردم ؟ حالا باید چیکار کنم ؟فکر میکنم تمام آموزشهای این شش ماه همه هدر رفتند درسته ؟ دقیقا احساس می کنم از من حرص داره چون وقتی لباسم را با منقارش می گیره یک جوری خاصی آن را گاز می گیره و می جود .

[sepideh]

خیلی ممنون از شما ، آره منهم البته بخاطر یک سری مشغله های کاری خودم را کنار کشیدم و اوایل که گازم گرفت یکی دو بار روی منقارش زدم و دعواش کردم ؟ حالا باید چیکار کنم ؟فکر میکنم تمام آموزشهای این شش ماه همه هدر رفتند درسته ؟ دقیقا احساس می کنم از من حرص داره چون وقتی لباسم را با منقارش می گیره یک جوری خاصی آن را گاز می گیره و می جود .

سلام .دوست گلم شما به همه سوالات من جواب ندادی .خوب بخون .تک تک جواب بده .می خوام بدونم دقیقا برخوردت چجوریه .از همه مهمتر هم اینه که بدونم وقتی الان داره باهات اینجوری رفتار می کنه شما چی کار می کنی ؟

[gsoudabeh]

سلام .دوست گلم شما به همه سوالات من جواب ندادی .خوب بخون .تک تک جواب بده .می خوام بدونم دقیقا برخوردت چجوریه .از همه مهمتر هم اینه که بدونم وقتی الان داره باهات اینجوری رفتار می کنه شما چی کار می کنی ؟

دوست عزیز من همان برخوردها و رفتار قبلی را باهاش دارم . روزی که من کاسکو را گرفتم چون خانگی بود خیلی رام و آرام بود و زود با من انس گرفت حتی اوایل گازهای کوچکی می گرفت من هیچ مشکلی باهاش نداشتم دو سه بار هم به مسافرت رفتم و گذاشتم پیش یک آشنای مطمئن که بخوبی هم ازش مراقبت کرد . قبلا از قفس زیاد بیرون می آوردمش و روی چوب بالای قفس می نشست و بازی میکرد وقتی هم با دست اشاره می کردم که برو تو بلافاصله می رفت . اما جدیداً طبق آموزشهای این سایت مدت زمان بیرون آوردنش را کم کردم روزی 3 الی 4 ساعت وقتی بهش می گویم برو تو ناراحت می شه و همون موقع است که به من حالت تهاجمی می گیرد و می خواد گازم بگیره حتی وقتی به زور می رود توی قفس ، تا می خواهم میله را سرجایش بگذارم به من حمله می کند و من هم به سرعت دستم را می کشم عقب . راستش را بخواهید جدیداً از گازهایش می ترسم چون دفعه آخر انگشت وسطیم را چنان گاز گرفت که استخوان دستم تا یک ماه درد می کرد و سیاه شده بود . کاسکویم در این مدت شش ماه چند کلمه هم حرف یاد گرفته بابا جون ، شاپور ، بیا . سنش هم اساتید گفتند 2 سال است . (البته از روی عکسش)

[sepideh]

دوست عزیز من همان برخوردها و رفتار قبلی را باهاش دارم . روزی که من کاسکو را گرفتم چون خانگی بود خیلی رام و آرام بود و زود با من انس گرفت حتی اوایل گازهای کوچکی می گرفت من هیچ مشکلی باهاش نداشتم دو سه بار هم به مسافرت رفتم و گذاشتم پیش یک آشنای مطمئن که بخوبی هم ازش مراقبت کرد . قبلا از قفس زیاد بیرون می آوردمش و روی چوب بالای قفس می نشست و بازی میکرد وقتی هم با دست اشاره می کردم که برو تو بلافاصله می رفت . اما جدیداً طبق آموزشهای این سایت مدت زمان بیرون آوردنش را کم کردم روزی 3 الی 4 ساعت وقتی بهش می گویم برو تو ناراحت می شه و همون موقع است که به من حالت تهاجمی می گیرد و می خواد گازم بگیره حتی وقتی به زور می رود توی قفس ، تا می خواهم میله را سرجایش بگذارم به من حمله می کند و من هم به سرعت دستم را می کشم عقب . راستش را بخواهید جدیداً از گازهایش می ترسم چون دفعه آخر انگشت وسطیم را چنان گاز گرفت که استخوان دستم تا یک ماه درد می کرد و سیاه شده بود . کاسکویم در این مدت شش ماه چند کلمه هم حرف یاد گرفته بابا جون ، شاپور ، بیا . سنش هم اساتید گفتند 2 سال است . (البته از روی عکسش)

خوب حالا معلوم شد هرچند که گفتم تک تک جواب بده .چون برام خیلی مهم بود اون جوابا رو بدونم .ولی تا یه حد رسوندی .من فکر نکنم واسه این باشه که روی منقارش زدی یا دعواش کردی چون گفتی اوایل اینکارو کردی و اون موقع انگار مشکلی نداشته .دلیل این رفتارش خودتی .فقط هم ترس باعث میشه این رفتارو باهات داشته باشه .بذار یه مثال بزنم از طوطیه خودم اینجوری بهتر متوجه میشی .
ببین طوطیه من تو خونه فقط با من و خواهرم خوبه .با من بیشتر .خواهرم از گاز گرفتنش خیلی میترسه .بخاطر همین کارایی مثل تو قفس بردن و جابجا کردنش رو اصلا قبول نمی کنه .می گه می ترسم گازم بگیره .پس اینجوری دیگه طوطی نمی فهمه که اون از گاز گرفتن می ترسه چون فرصتی براش پیش نمیاد که اینکارو انجام بده .ولی بعضی وقتا من واقعا می بینم که جوجو می خواد اونو از گروه 3 نفرمون بندازه بیرون .مثلا یه بار که نشسته بودیم و باهاش بازی می کردیم .رفت سمت خواهرم و می خواست خودکارشو بگیره ولی خواهرم ترسید و دستشو کشید عقب .فکر کرد می خواد گازش بگیره .همین که جوجو فهمید اون ترسید بیا ببین چه معرکه ای گرفت .از چپ و راست می پرید سمتش تا گازش بگیره .تا حالا اینجوری ندیده بودم .ولی تمام تلاشش این بود که خواهرمو از جاش بلند کنه .جالبه بعد میومد تو بغل من می خوابیدو صورتمو زبون میزد .بعد تا میدید خواهرم نشسته فورا می رفت تا گازش بگیره .این یه مثال .مثال دیگه هم وقتی که بعضی وقتا پیش خواهرم می خوابه .فورا امتحانش میکنه یه گاز کوچیک می گیره .اگه هیچی نگفت که می خوابه ولی همچین که ترسشو نشون بده شروع می کنه به محکم گاز گرفتن .من مطمئنم که ترست هم براش جالبه و هم باعث میشه از تو دورتر بشه .من بارها دیدم که طوطیه من فقط به قصد ترسوندن و اذیت کردن میره سمت مامان و بابا و داداشم .کاملا از چشاش میشه خوند .ترس اونا براش جالبه.
حالا من چی کار می کنم .طوطیه من با همه علاقه ای که به من داره بعضی وقتا چنان گازم می گیره که یا زخم میشه دستم یا تا یکی دو هفته نمی تونم حرکتش بدم .من همیشه تو این مواقع کاملا جدی میشم طوری که تو قیافم ترسو نمیبینه .اصلا از گازش نمی ترسم (شاید در حالت عادی دردناک باشه )ولی اون یه لحظه باید تحمل کرد .تا گاز می گیره من خودم دستمو میبرم سمتش طوری که از دستم فرار می کنه .ببین اگه من دستمو بکشم عقب اون میاد دنبال دستم تا بیشتر گاز بگیره .حتی بارها به خواهرم گفتم این موقع تو باید جدی باشی .ولی ترس از گاز گرفتن نمی ذاره جدی باشه .پس چی کار می کنه ؟تو بعضی کارا که می دونه ممکنه گازی تو کار باشه خودشه می کشه کنار .
حالا شما چی کار کنی ؟من یه جایی خوندم اگه طوطی ارتباطش با شما خراب شد مثلا وقتی میرید یه مدت مسافرت و تنهاش می ذارید ممکنه از دست شما ناراحت شه .اونجا می گفت باید از اول شروع کنی ارتباط برقرار کردن رو .ولی من می گم طوطی شما از این ناراحت نیست که شما زدی رو منقارش (کارت اشتباه بوده دیگه اینکارو نکن )یا اینکه شوهرت رو خیلی دوست داره .نه اینا نیست .طوطی شما داره از اینکار لذت میبره .پس شما از الان یکم تو رفتارت تغییر ایجاد کن .وقتی میری سمتش کاملا جدی باش (اخم نه ها )بعنی خیلی خونسرد .اولش هم کلی تمرین کن که اگه گازت گرفت .هیچ عکس العملی نشون ندی .اگه گازت گرفت خیلی عادی و بدون گفتن آخ یا هر نوع صدایی که نشون بده ترسیدی ،دستتو بیشتر ببر سمتش و با لحن کاملا جدی بگو نه .اصلا خودتو کنار نکش .اگه باز ادامه داد بذارش تو قفس .باید بفهمه رفتارش غلطه .می تونی یه بازی اختراع کنی .مثلا من گاهی وقتا که گاز گرفتنش گل می کنه .فورا باهاش بازی می کنم .بعد به خاطر کاری که من ازش خواستم و درست انجام داده بهش جایزه می دم .وقتی که دوباره گاز میگیره جایزه ای در کار نیست .من فقط می خوام تو دقیقا جلوش واستی .خیلی خیلی جدی .و می خوام وقتی رفتی از پیشش ،تو برنده باشی نه اینکه اون تو رو از خودش دور کنه .متوجه میشی؟امیدوارم کاملا فهمیده باشی چی می گم .
اما درباره اینکه تو قفس نمیره .معمولا اگه بخوای از جایی که دوست داره بشینه بلندش کنی یا مجبورش کنی که تغییرش بده .ناراحت میشه .من واسه طوطیه اولم این مشکلو داشتم وقتی رو سرم مینشست دیگه نمی تونستم بیارمش پایین .گاز می گرفت .از اول بد عادت شده پس سخته بخوای بهمین راحتیا اینو بهش بفهمونی.البته قبلا هم مشکلی نداشتی بهتر بود همین طور باقی میموند .واسه اونایی بده که تمام مدت بیرون باشن و سخت بشه بردشون تو قفس .پس زیاد واسه این سخت نگیر .حتما کمش کن ولی مرحله به مرحله .مثلا با جایزه تشویقش کن بره تو قفس .هروقت رفت فوری یه جایزه بده بهش .مثلا اگه بیرونه و تو قصد نداری که ببریش داخل ،فقط می خوای که داخل قفس رو هم مثل بیرون دوست داشته باشه، بعضی وقتا با یه غذای خوشمزه بکشش تو قفس ولی بعد که خورد کاریش نداشته باش بذار راحت بیاد بیرون .نذار فکر کنه هر وقت تو اونو داخل قفس می کشونی می خوای در قفسو ببندی .یجوری مثل غافلگیری .یعنی در روز چندبار اینکارو انجام بده که نفهمه تو یکی از این تو قفس بردنا قراره در بسته شه .وقتی میره تو قفس یه کلمه ای بهش بگو که بعدها هر وقت گفتی مثلا "برو تو قفس "خودش بره .من الان وقتی که می خوام طوطیمو بخوابونم .بهش می گم شب بخیر .هر دفعه این کلمه رو بگم فرار می کنه :smile (77):چون می دونه باید بره تو قفس .ولی وقتی با روی دستم میشینه و میبرمش تو قفس راحت قبول می کنه که بشینه رو نشیمنگاه .
پس چی شد ؟ترستو بذار کنار اگه می خوای تو گروهش باشی .ارتباطتو با ترس خراب نکن .
خدا کنه منظورمو متوجه شده باشی.دوستان هم حتما نظر می دن .:smile (66):

[s-a-l-i-m]

چند تا سوال داشتم:
1= طوطی من پارچه ای که شب میزارم روش رو پاره می کنه...تا الان چندین پارچه رو هوا داد و الان برای اینکه این پارچه رو پاره نکنه روی قفسش یک چیزی میزارم بعد روش پارچه میزارم...
چیکارش کنم این پارچه ها رو صفا نده ؟؟
2= الان چند 1 ماه و نیم هست که طوطی رو دارم و طوطیم میزاره نوکش رو دست بزنم فقط با یک انگشت..که اونم سر صبح نمیزاره چون انرژیش زیاده..و من وقتی می خوام برم با دست به طرفش اون در میره حالا چیکار کنم که بتونم سرش رو دست بزنم ؟؟
3= الان می تونم بیرون بیارمش یا بازم صبر کنم ؟؟؟ البته قبلا یکبار اوردم که دوستان گفتند نیار تا 2 ماه بشه...ولی وقتی میارمش بیرون در میره و میره یک گوشه قایم میشه.
شرمنده سوالام بیشتر شبیه نکته هست..دی

[misha]

سلام سلام به همگی .
من همچنان موفق نشدم و میشا خیال حرف زدن نداره . :smile (187): من همه راههارم امتحان کردم اما اینجور که معلوم میشا حرف بزن نیست که نیست .
اگه دوسش نداشتم باهاش یه فسنجون درست میکردم ::smile (15):

[Shahrzad]

چند تا سوال داشتم:
1= طوطی من پارچه ای که شب میزارم روش رو پاره می کنه...تا الان چندین پارچه رو هوا داد و الان برای اینکه این پارچه رو پاره نکنه روی قفسش یک چیزی میزارم بعد روش پارچه میزارم...
چیکارش کنم این پارچه ها رو صفا نده ؟؟
2= الان چند 1 ماه و نیم هست که طوطی رو دارم و طوطیم میزاره نوکش رو دست بزنم فقط با یک انگشت..که اونم سر صبح نمیزاره چون انرژیش زیاده..و من وقتی می خوام برم با دست به طرفش اون در میره حالا چیکار کنم که بتونم سرش رو دست بزنم ؟؟
3= الان می تونم بیرون بیارمش یا بازم صبر کنم ؟؟؟ البته قبلا یکبار اوردم که دوستان گفتند نیار تا 2 ماه بشه...ولی وقتی میارمش بیرون در میره و میره یک گوشه قایم میشه.
شرمنده سوالام بیشتر شبیه نکته هست..دی

شاید زود پارچه رو می ندازی یا طی روز خسته نیست نمی خواد بخوابه و این نشون می ده فعالیتش کمه وقتش هست کم کم بیاد بیرون تا اینقدر حوصلش سر نره حرصش رو سر پارچه خالی کنه.

[Shahrzad]

سلام سلام به همگی .
من همچنان موفق نشدم و میشا خیال حرف زدن نداره . :smile (187): من همه راههارم امتحان کردم اما اینجور که معلوم میشا حرف بزن نیست که نیست .
اگه دوسش نداشتم باهاش یه فسنجون درست میکردم ::smile (15):

میشا چند سالشه؟شما شیوه تمرینت چجوریه؟رام هست یا نه؟

[khaled3]

سلام سلام به همگی .
من همچنان موفق نشدم و میشا خیال حرف زدن نداره . :smile (187): من همه راههارم امتحان کردم اما اینجور که معلوم میشا حرف بزن نیست که نیست .
اگه دوسش نداشتم باهاش یه فسنجون درست میکردم ::smile (15):

سلام خدمت شما دوست عزیز.خوشحالم که بعد از غیبت طولانی دوباره اومدید.
چرا این میشا تا حالا حرف نزده.نکنه از چیزی ترسیده یا استرس زیادی بهش وارد کردید.آخه شما گفتید که به حرف اومده.

[maloos]

سلام بر دوستان ناز من ، امروز فرصت شد تا یه چند تا از خاگستریه جدیدم عکس بگیرم تا واستون نشون بدم ، لطفا نظراتتون خصوصا در مورد سنش بفرمائید . البته یه توضیحی رو لازم می دونم اونم اینکه هر چی سعی کردم دوریبن عکس رو یه خورده با بالانس زرد برداشت یعنی یه خورد عکسام زردیش بشتر از از حالت نرمال تقریبا این مورد بیشتر تو رنگ چشاش مشهوده