کدام یک ؛ ترسیدن یا دوست داشتن؟!روش هایی برای غلبه بر ترس از جانورانترس پدیده ای طبیعی است که در نهاد هر موجود زنده ای به ودیعه گذاشته شده تا در مواقع لزوم در برابر خطرها و تهدید ها به کمک صاحبش آمده و جان او را نجات دهد. اما اگر همین ترس از قالب طبیعی و عادی خود خارج شده و حالتی بیمارگونه پیدا کند(که به آن ترس مرضی یا فوبیا گفته می شود) خود عامل رنجش و زحمت شده و فرد را از زندگی سالم و با نشاط باز می دارد.
یکی از این ترس های بیمارگونه، ترس از جانوران اهلی و بی آزار است. ترس از گربه، سگ، موش و یا حتی برخی از حشرات، نمونه هایی از این نوع ترس هستند.از دیدگاه روان شناسی ، ترس از جانوران عموما ریشه در دوران کودکی دارند. به عنوان مثال، قرار گرفتن در موقعیت های غیر منتظره و یا وضعیت های ناخوشایند در سنین خردسالی ، بعد ها میتواند باعث بروز ترس بیمارگونه در فرد شود و معمولا این گونه افراد اظهار میکنند از جانوری که می ترسند خاطره ی بدی دارند.به لحاظ روان شناختی، تکنیک ها و روش های فراوانی وجود دارد که در تعدیل و یا حتی از بین بردن چنین ترس هایی موثرند، ولی روش هایی که در این مقاله مطرح می شوند بیش از آن که ماهیت روان شناسی داشته باشند، ارزش زیست شناختی دارند و از آن جا که سایر جانوران هم مانند ما انسان ها موجوداتی زنده هستند ، این جنبه قوت می یابد.
به عنوان یک اصل کلی، قبول این که حیوانات و حشرات هم موجودی زنده اند و مثل ما حق حیات دارند، می تواند در کاهش میزان احساس ترس از آن ها موثر باشد. اصولا ما برای آسایش و آرامش خودمان، به بهانه های مختلف جانوران را از خود می رانیم. مثلا برای جلوگیری از آلودگی، سر و صدا و یا دلایلی از این قبیل ، آن ها را دور کرده و یا حتی از بین می بریم. این اعمال، احساس بیگانه انگاری در مورد جانوران را در انسان تقویت کرده و در نتیجه مانع برقراری ارتباط صمیمانه با آن ها می شود.. در واقع یکی از تبعات این رفتار ها، در نهایت این خواهد بود که ما جانوران را عاملی مزاحم بدانیم و در همین جاست که ترس مرضی می تواند مجال حضور یابد. اما به اعتقاد نگارنده ، اگر دیدگاه خود را نسبت به جانوران تغییر دهیم شاید بتوانیم بر ترس های خود چیره شویم.یک راهکار می تواند این باشد؛ نیک بینی و حسن جویی! مشاهده زیبایی ها، ظرافت ها و نکات مثبت در زندگی جانوران مختلف ما را به آن ها نزدیک تر می کند.
مثلا دیدن رنگ ها و طرح های زیبا در بدن حیوانات و حشرات، یا کشف تقارن در اندام آن ها و یا تماشای رفتار های جالب و منحصر به فرد در جانوران گوناگون که هر یک نظام زیستی ویژه ای دارند، می تواند از احساس ترس یا حتی اشمئزاز از آن ها تا حدود زیادی بکاهد. وقتی به فرایند تنیدن تار یا ساختن لانه توسط یک حشره نگاه می کنیم و دقایقی با او همراه می شویم، ترس را به طور ناخودآگاه از خود دور کرده ایم. تداوم این روند، به مرور زمان، ذهنیت ما را نسبت به آن موجود به سمت و سوی مثبت سوق داده و ترس ما به تدریج کمتر و کمتر خواهد شد.شاید در اینجا این موضوع مطرح شود که رویت یک موجود زنده از نزدیک برای کسی که از آن هراس دارد، غیر قابل تحمل است. بله، شاید! ولی یک راه حل موثر در این خصوص، مشاهده فیلم های مستند درباره زندگی جانوران است. برقراری ارتباط با یک جانور از این طریق، تا زمانی که فرد آمادگی رویارویی با آن جانور را پیدا نکرده، مفید خواهد بود.
راهکار دیگری که می تواند برای کاهش ترس بیمارگونه بسیار تاثیرگذار باشد، یافتن شباهت ها و نقاط مشترک میان خود و جانوران است! جدای تفاوت های ظاهری، مشابهت های زیادی میان انسان و سایر جانداران وجود دارد. مثلا به شباهت های یک گربه با انسان توجه کنید. دو چشم زیبا، بینی، گوش ها، دهان، دست ها و پاها و غیره. همین اندام ها به شکلی دیگر در ما انسان ها هم وجود دارد. اما فقط همین نیست! بسیاری از رفتارهای حیاتی و کنش های زیستی ما، در جانوران دیگر نیز دیده می شود. اگر در زندگی همین گربه دقت منیم، به بسیاری از این رفتار ها پی می بریم. غذا خوردن، خوابیدن، حتی خمیازه کشیدن یا در سیطحی بالاتر، نحوه نگهداری و مراقبت از فرزندان و ابراز مهر مادری، همگی به نوعی نقطه مشترک به حساب می آیند که دقیق شدن در آن ها می تواند ترس های مرضی را کمرنگ تر کند. هرچه تعداد این نوع اشتراکات میان انسان و دیگر جانوران بیش تر باشد، احساس قرابت بیشتر و در نتیجه امکان برقراری ارتباط با آن ها آسان تر خواهد بود.
به طور کلی، اعتقاد به این اصل که تمامی موجودات زندا آفریده آفریدگاری یکتا هستیم، می تواند یک احساس یگانگی و هم نواختی میان ما و سایر جانوران ایجاد کند. به مصداق آیه 38 سوره انعام که:" بدانید هر جنبنده ای در زمین و هر پرنده ای که با دو بال در آسمان پرواز می کند همگی طایفه ای مانند شما نوع بشر هستند..."حال این ما هستیم که می توانیم همچنان بترسیم، و یا این که ترس را کنار گذاشته و دوست بداریم آن چه را بیش و پیش از آن که ترسناک باشد، دوست داشتنی است. شما چه می اندیشید؟از مجله دانشمند