دوره زندگي پروانه ها






پروانه هاي ماده معمولا از نرها بزرگتر بوده ولي رنگ آميزي در آنها تيره تر است . كمي بعد از بلوغ كامل ، پروانه ماده تخمهايش را بر روي گياهي مي گذارد كه بعدا" مورد تغذيه لاروها قرار مي گيرد . اين تخمها بسيار كوچك هستند و داراي رنگهاي مختلفي از زرد ، آبي خالص ، انواع قرمز تيره تا سياه مي باشند . آنها در عين ظرافت داراي شكلهاي بي نهايت متفاوت هستند .

پروانه هاي بالغ معمولا عمر كوتاهي دارند و بايد مثل بيشتر حشرات قبل از بلوغ كامل از سه مرحله عبور كنند :

الف –دوره جنيني در داخل تخم
ب- مرحله لاروي ( Larvae) ( نوزادي) بعد از بيرون آمدن از تخمج مرحله شفيرگي ( Papae) ( بين نوزادي و بلوغ )
پروانه هاي ماده معمولا از نرها بزرگتر بوده ولي رنگ آميزي در آنها تيره تر است . كمي بعد از بلوغ كامل ، پروانه ماده تخمهايش را بر روي گياهي مي گذارد كه بعدا" مورد تغذيه لاروها قرار مي گيرد . اين تخمها بسيار كوچك هستند و داراي رنگهاي مختلفي از زرد ، آبي خالص ، انواع قرمز تيره تا سياه مي باشند . آنها در عين ظرافت داراي شكلهاي بي نهايت متفاوت هستند .بعد از عمل تخمگذاري ، تخم ها توسط يك ماده چسبناك نامحلول در آب پوشيده مي شوند ؛ هدف از اين پوشش اتصال تخم ها به ساقه ها و برگ هاي گياهان است.در گونه هاييكه لاروها با هم زندگي مي گنند پروانه ها در هر لحظه فقط يك تخم بر روي برگها ، گلها يا ساقه ها مي گذارند.لارو براي بيرون آمدن از تخم از آرواره هاي جوانش استفاده مي كند و از اين تخم كه كمي بزرگتر از سر سوزن است لاروي خارج مي شود كه به سختي قابل مشاهده است ؛ از اين به بعد لارو با ولع باورنكردني شروع به خوردن مواد گياهي اطرافش مي كند . اگر چه اين لارو به شدت تغذيه مي كند ، اما در اندازه آن تغييري صورت نمي گيرد ؛ او بعد از چند روز اشتهاي خود را از دست مي دهد و سست ، بيحال و كمرنگ شده به دنبال پناهگاهي مي گردد. بعد از پيدا كردن محلي مناسب ، محكم به آن چسبيده و بدنش را به طريق پيچاندن در همه جهات منقبض و منبسط مي كند. او در مواقعي اين كار را متوقف مي نمايد ، مثل اينكه مي خواهد استراحت كند ولي اين توقف براي اين است كه كار را با قدرت بيشتري دنبال نمايد .
سپس بعد از مدتي پوست به صورت طولي و در قسمت پشت بدن شكافته شده و اين شكاف از سر تا انتهاي بدن ادامه مي يابد و لارو سر خود را آزاد كرده و سپس بقيه بدن را آزاد مي كند ؛ در اين مرحله از حالت فشرده و منقبض رها شده و به اندازه حقيقي و طبيعي خود مشاهده مي گردد . در اين مراحل ، يعني از ابتداي تغذيه تا رشد كامل چهار تا پنج بار پوست اندازي صورت مي گيرد.
بعد از اين پوست اندازيها ، خصوصيات لارو بالغ كاملا" ظاهر مي شود ؛ سرلارو گرد بوده و دو لكه كوچك و برآمده سياه ، مانند دو چشم در هر طرف قابل مشاهده است . دهانش با دهان حشره بالغ ( پروانه) متفاوت مي باشد و داراي برآمدگي است كه از آن رشته هاي ابريشمي ترشح مي شود.بدن لارو به دوازده حلقه يا بند شبيه به هم تقسيم شده كه در همه آنها به جز سه بند اول يك روزنه وجود دارد. هوا از اين روزنه ها وارد لوله هاي تنفسي مي شود. هشت جفت پا به زير بدن متصل است كه به لارو كمك مي كند تا حركت كند .
همه لاروها داراي دو نوع پا مي باشند :
سه جفت اول مخروطي و بند بند بوده و داراي يك پنجه انتهايي هستند، كه پاهاي حقيقي پروانه ، بعدا" از آنها به وجود مي آيند. پاهاي ديگر ، غشايي يا كاذب نام دارند؛ اين پاها شبيه استوانه هاي لوله اي بزرگي مي باشد كه در انتهاي آنها يك سري قلابهاي ظريف وجود دارد. او قادر است اين پاهاي كاذب را در همه جهات بگرداند و آنها را بيرون آورده يا به داخل بدن بكشد . اين پاهاي كاذب در پروانه ها بطور كامل ناپديد مي شوند.
بدن بعضي از لاروها كاملا برهنه است، اما بدن بسياري از آنها توسط موهاي نرم و زبر و برآمدگي هايي پوشيده شده است.پروانگان مخصوصا در دوره لاروي غرائز شگفت انگيزي از خود نشان مي دهند. بيشتر آنها به تنهايي بر روي گياهان مختلف ، داخل ساقه ها يا درون ميوه و گلها زندگي مي كنند .بعضي ها با پيچاندن يك برگ يا " دوختن " چند برگ توسط نخهاي ابريشمي براي خود پناهگاه مي سازند. عده ديگري براي خود پيله ابريشمي مي بافند . دسته اي از لاروها بصورت گروهي يا خانوادگي براي خود پيله ابريشمي مي بافند. دسته اي از لاروها بصورت گروهي يا خانوادگي در درون يك كيسه بزرگ ابريشمي زندگي مي كنند . دسته اي ديگر در يك " چادر" كه در چمنزار بر پا كرده اند ، بسر برده و پس از خوردن گياهان اطراف و تمام شدن آذوقه ، اردوگاهشان را بر هم زده و به محل جديدي نقل مكان مي كنند.همه لاروها كم و بيش تارهاي فراوان ابريشمي مي بافند كه در ظرافت ، قدرت و رنگ با هم تفاوت دارند. رنگ تارها مي تواند سفيد ، زرد يا قهوه اي باشد . همه مي دانند كه كرم ابريشم از تارهايش براي ساختن پيله استفاده مي كند و در پيله تغيير شكل مي دهد ؛ همگان با ارزش اقتصادي اين پيله ها براي بافتن پارچه هاي ابريشمي واقف مي باشند ولي بايد بدانيم كه بسياري از گونه ها چنين پيله اي نمي سازند و از تارهاي ابريشمي خود براي كشيدن و محكم كردن برگها ( جهت پنهان شدن در زير آن ) يا ساختن پناهگاهشان استفاده مي كنند.

در مواقعي كه يك لارو توسط باد از روي درخت مي افتد ، سرعت خود را با تنيدن يك رشته ابريشمي ، كم مي كند و سپس در موقع مناسب توسط همان رشته دوباره به روي درخت بر مي گردد ؛ به همين صورت اگر خطري او را تهديد كند خود را از روي شاخه يا برگي كه روي آن قرار گرفته پايين انداخته ، به تار ابريشمي آويزان مي شود و به آرامي بر روي زمين فرود مي آيد .
در هنگامي كه لارو احساس كند زمان تغيير حالت جديد يعني شفيرگي فرا رسده است ، به دنبال پناهگاهي امن و راحت مي گردد . شفيرگي ، مرحله ايست كه طي آن لارو كرمي شكل تبديل به يك پروانه بالغ مي شود؛ از لحاظ ظاهري حالتي شبيه خواب يا يك نوع مرگ كاذب است ليكن در درون آن تغييرات دروني ( فيزيولوژيك ) عظيمي صورت مي گيرد كه عامل تبديل آن به حشره بالغ مي شود .
نحوه تبديل لارو به شفيره در گروههاي مختلف تفاوت زيادي با هم دارد . بعضي از لاروها مانند كرم ابريشم پيله اي براي خود درست كرده تا از آنها مواظبت كند . عده اي ديگر محفظه اي در زمين يا زير يك ريشه درست كرده و آن را با لايه اي از ابريشم مفروش مي سازند . گروهي دوران شفيرگي خود را درون ساقه گياهان سپري مي كنند، اما بسياري از پروانگان ، مخصوصا پروانه هاي روز پرواز اين عمل را در هواي آزاد انجام مي دهند ؛ بطور مثال مي توان از لارو چلچله پروانگان و كلم پروانگان نام برد كه وقتي لارو محل مناسبي مثل ساقه يا تنه درختي را پيدا كرد ، توسط تارهاي ابريشمي ، انتهاي بدنش را به تكيه گاهي محكم مي نمايد و سپس سر و بدنش را به عقب خم كرده ، يك حلقه ابريشمي ايجاد مي كند تا بدن او را نگهدارد . اين حلقه در دو طرف بدن به تكيه گاه متصل است . لارو ، بعد از اين عمل ، بدن خود را منقبض كرده پوست اندازي مي كند ، اما اكنون اين لارو نيست كه از زير پوست قديمي ظاهر مي شود ، بلكه شفيره اي با شكلي كاملا"متفاوت است .اين شفيره با همين شكل و با پوستي سخت از جنس مواد شاخي ( كراتين ) زمستان را سپري مي سازد .
در ظاهر به نظر مي رسد كه سر و پاها وجود ندارد ولي با كمي دقت آثار اعضاي پروانه بالغ مثل شاخكها ، خرطوم و بالها بر روي شفيره مشخص مي شود .
در فصل بهار و گرم شدن هوا ، شكافي در پشت سر شفيره بوجود آمده و پروانه بالغ در ميان پوسته قبلي نمايان مي گردد . او در مدت كوتاهي خود را بطور كامل از پوسته شفيرگي رها مي كند .
در لحظات اوليه پاها هنوز ضعيف هستند و وزن بدن را به سختي تحمل مي كنند ؛ بالها چين خورده و تقريبا مچاله ، كوتاه ، ضخيم و براي پرواز نامناسب هستند ؛ خرطوم نيز مستقيم است اما به زودي ، در مجاورت هواي آزاد ، رطوبت اضافي تبخير شده ، پاها قويتر مي شوند ؛ خرطوم پيچيده و در بالا جمع مي گردد و چينهاي بال باز مي شوند.
در اين مرحله هيچكدام از اعضاء دوران لاروي به چشم نمي خورند : اعضاي دهاني او آنچنان به صورت خرطوم بلند براي نوشيدن شهد گلها تبديل شده كه ديگر قابل تشخيص نمي باشد ؛ پاهاي كاذب ناپديد شده اند و تنها پاهاي حقيقي باقي مانده اند ، اما آنها نيز كاملا متفاوت هستند و بصورت باريك و نرم درآمده اند . راز اين تحولات در پروانگان بدين ترتيب بوده كه در تمامي اين مراحل تا بلوغ كامل ، در زير پوست لاروي و شفيرگي اندام جديد كم كم در حال شكل گرفتن بوده است .
اين پروانه اكنون پرواز مي كند تا بر روي نزديكترين گل فرود آمده شهد آن را براي اولين بار بنوشد.


منبع: irandeserts.com