طبيعت به چه كسي تعلق دارد؟



در جهان حاضر ما انسان ها خود را متمدن، صاحب تكنولوژي، مالك زمين و حتي فضا ميدانيم و به همين دليل پا را از زمين فراتر گذاشته و براي يافتن زيستگاه جديد به كرات ديگر مي انديشيم. اگرچه در اين زمينه ها به پيشرفت هايي نائل آمده ايم اما براي بقاي خود و موجودات كره زمين كمتر بها داد هايم. تكنولوژي و زندگي شهري با رشد سريعت خود چنان منابع طبيعي را مصرف و نابود مي كند كه يكي پس از ديگري رو به تمام شدن هستند و جامعه صنعتي چنان محيط زندگي را آلوده كرده كه نه تنها فرايند طبيعي قادر به ترميم آن نيست بلكه موازنه پوياي ميان چهار ركن اصلي بيوسفر (خاك، آب، هوا و جانداران) را به هم زده و در حال حاضر زندگي بسياري از انواع جانداران، گياهان، رودها، درياچه ها، كوهپايه ها و سواحل درياها به خاطر آلودگي آب و محيط به خطر افتاده است. محيط زندگي جانوران به دليل ازدياد و هجوم شكارچيان و گسترش جمعيت و زندگي شهري روز به روز تنگ تر شده و همواره شاهد انقراض گونه هايي از جانوران هستيم. آيا با فرسايش خاك و نابودي گياهان و نسل كشي حيوانات، بقاي انسان امكان پذير است؟ آخرين يوزپلنگ چقدر ارزش دارد؟ آخرين پليكان چه قيمتي خواهد داشت؟ آيا انسان خود را تنها محق استفاده از هستي و طبيعت ميداند؟ چه كسي پاسخگوي اين فاجعه ميباشد؟
آنچه كه به آن مي پردازيم، مشكل محله، شهر و يا كشور ما نيست بلكه معضلي براي كل جهان هستي مي باشد. زيرا اين مشكل حاصل رشد روزافزون جمعيت و جامعه صنعتي جهان مي باشد. متأسفانه هر فردي كه وارد يك محيط سرسبز ميشود، طبق فرهنگ ناخوشايند و به تعبيري شهر ما خانه ما نيست هيچ گونه احساس مسئوليت نسبت به محيط ندارد. هر فضاي مناسبي براي تفريح در كشور ما يا ملك خصوصي شده و يا با اثر رهگذران و گردشگران و بي توجهي ارگان هاي ذيربط پس از چندي به جايگاه زباله و پس مانده هاي آن ها تبديل مي شود. در يك نگاه نقادانه به اطراف شهرها و تفريحگاه هاي خارج از شهر و دامنه كوه ها، وجود حجم زيادي از زباله ها فاجعه زيست محيطي ايجاد كرده كه شايد براي بعضي غيرقابل تصور باشد. فقر فرهنگي و نداشتن آگاهي اجتماعي و عدم مسئوليت پذيري نسبت به محيط زيست و حفاظت از آن عامل اصلي آلودگي و تخريب طبيعت مي باشد. وسعت تخريب و عمق فاجعه دستاويزي شده تا اهالي بعضي از روستاها د ر دامنه كوهها و قله ها از ورود كوهنوردان ممانعت به عمل آورده و طبق گزارشات واصله در بعضي نقاط باعث ايجاد درگيري هايي شده است. در دامنه ها و مسير قله هاي علمكوه، آزادكوه، دماوند، سبلان ... و همچنين حريم رودخانه ها و چشمه ها صحنه هاي دلخراشي پسماند ه هاي زباله خاطر انسان را آزرده ميكند، چه كسي مسئول جمعآوري زباله ها مي باشد؟ وقتي پاي درددل و صحبت روستاييان و صاحبان فعلي مناطق كوهستاني مينشينيم، از آلودگي و تخريب محيط، درختان و گياهان توسط رهگذران گله گذاري ميكنند كه در جواب دادن به آنها مات و مبهوت حرفي براي گفتن نداريم ورود افراد و گروه هاي گل گشتي كه آگاهي زيست محيطي ندارند و بدون سرپرست وارد منطقه مي شوند، اغلب تخريب و آلودگي هاي محيط را به دنبال دارد. و حل اين معضل جلوگيري از ورود مردم و كوه نوردان به مناطق تفريحي و كوهستاني نميباشد. عدم برنامه ريزي و سياست نادرست ارگان هاي ذيربط و نيز عدم اطلاع رساني كافي به عموم جامعه از علل اصلي مي باشد. به اين دليل است كه هر فردي به محض ورود به يك منطقه خود را صاحب آن ميداند و هر كاري كه بخواهد مي كند و به گونه اي رفتار مي كند كه گويي اين جهان فقط به او تعلق دارد و ملك شخصي او مي باشد و هيچ گونه حقي براي ديگران و نسلهاي آينده قائل نيست. لذا سازمان هاي ذيربط ضمن اشاعه فرهنگ زيست محيطي و مراقبت از طبيعت و حفظ و صيانت محيط زيست، همراه با برنامه ريزي و سازماندهي مي توانند با اقداماتي از قبيل احداث سرويس هاي بهداشتي و مكان هاي جمع آوري زباله و استفاده بهينه از طبيعت شرايطي را فراهم كنند كه تعلق خاطر همه افراد جامعه فراهم شود و كسي خود را صاحب و مالك مواهب طبيعي و ملي ندانسته بلكه به عنوان دفاع از حقوق مدني كل جامعه با مسئله برخورد منطقي نمايد.


نویسنده:
ابراهیم فرجی پور