آخی نازی ... پس حرفه ای عمل کردیدممنون
نه کوجیکتر باشه مشکلی نیست بعدشم من یک هفته از هم دور گذاشتمشون فقط بوی همو حس می کردن اول هم هرکدوم فکر کی کرداون یکی مادست بعد یه شب گذاشتمشون کنار هم اما توی یه محوطه کوچیک و خودم بالا سرشون بودم یکم بهم پریدن و بالاخره با صلح و صفا آشنا شدن اون شب دوباره جداشون کردم تا دو سه شب صبح ها می زاشتمشون کنار هم شب ها جداشون می کردم بعد هم دیگه باهم کامل آشنا شدن خیلی هم به هم وابسته هستن اگر هپی رو ببرم از اتاق بیرون زولی خیلی بی قراری می کنه اخر ش هم سوت می زنه ژولی هم که میارم هپی توی اتاق هی می چرخه دنبالش میگرده