سلام فرهاد خاندیدن این صحنه ها آدمو به وجد میاره ، مثل همیشه عالی و بی نظیر ، جدا لذت بردم امیدوارم همیشه به خوشی و سلامتی در کنار خانواده محترم و این موجودات زیبا ، گذر عمر داشته باشیدموفق و پیروز باشید
سلام فرهاد خاندیدن این صحنه ها آدمو به وجد میاره ، مثل همیشه عالی و بی نظیر ، جدا لذت بردم امیدوارم همیشه به خوشی و سلامتی در کنار خانواده محترم و این موجودات زیبا ، گذر عمر داشته باشیدموفق و پیروز باشید
آخرش یه کلیپ خشک و خالی از حرف زدن طوطی قشنگت نذاشتی. یادت باشه.
ویرایش توسط StarFish : 31st October 2014 در ساعت 04:44 PM
پرنده خیلی زیبایی دارید خیلی لذت بردم از عکس و حیوانای داخلش نشالله روز به روز بیشتر بشن
خیلی خوبه این الفی
الفی هم خیلی دل و جرات داره
من از تو عکس اون دوتا اژدها رو میبینم احساس خطر میکنم
این چیجوری میره سراغشون من نمیدونم
سلام
ماشاالله به این الفی بامزه خدا نگه دارش باشه
باسلام
خدايي من مطمئن هستم كه تمام انرژي هاي مثبت شما رو الفي دريافت ميكنه...
براي همين اينقدر بلا و شيطون و با انرژي هستش...
نفس همتون گرم...
باور كنيد يه كارهايي ميكنه كه منم نزديك به سكته ميده...
بيشتر اوقات كه روي قفسش هست تك و توك ميره بالاي تاج تانك...
اون موقع هست كه اگه حواسم بهش نباشه و خرامان خرامان ميره وسط تانك...
يكبار با صداي شديدي دويدم طرف تانك كه ديدم آروانا رفته زير الفي و بدنشو s كرده و دوباره پريد به طرف الفي...
البته هر دوبار آروانا خورد به شيشه بالايي تانك كه 8 ميل هم هست و سنگين...
اما قدرت ضربه چنان بود كه شيشه رو راحت از جاش بلند كرد...
حالا شما تصور كن اونزمان كه من شيشه بالا رو برميدارم تا سيفون كنم يا به سفره ها غذا بدم داستان چي ميشه...
آقاي اسكندري از بركت وجود شما عزيزان هستش...
و از بذل توجه جنابعالي سپاسگزارم...
از لطفي كه به بنده داريد تشكر ميكنم...
و واقعا با اين حرف شما موافقم كه خيلي لوسه شايد يكم هم بيشتر...
اما اينكه لوسي اون توي عكس هم مشخصه برام جالب بود و قابل تأمل(البته نشون از نكته بيني شما داره)...
اينقدر توي خونه خاطرخواه داره كه نميتونم گل نازك تر بهش بگم...
تا يه كاري ميكنه و ميخوام دعواش كنم از اقصا نقاط منزل!!! صداي فرهاد و بابايي بگوش ميرسه...
منم مثل يك مرد مقتدر راهم و كج ميكنم و ميرم و اصلا انگار اتفاقي نيافتاده!!!...
از شما تشكر ميكنم...
خدايي فقط فكر كردم من فقط اين احساس رو دارم...
اما ميبينم دوستان هم همه از خودمونن...
اميدوارم كه اين اتفاق نيافته يعني دست آروانا به الفي نرسه...
ولي اگه يه روز برسه من چيكار كنم...
رضا جان ازت ممنونم...
والا من همش بهش ميگم اما كو گوش شنوا هرچي بهش ميگم يه گوشش دره يكي دروازه...
حالا بايد يه بار بلا سرش بياد تا عبرت بگيره...
از حسن نيت شما سپاسگزارم...
جان من يعني معلوم بود كه فتوشاپه!!!...
من گفتم شايد كسي متوجه نشه...
لااقل توي پيغام خصوصي بهم ميگفتي و اينجوري موضوع رو به رسانه اي نمي كردي...
قربون محبت رضا جان...
بهرحال دوست دارم هرچند اندك لبخندي گوشه لبي بيارم...
حالا اگه توي اين راه بتونم به هدفم برسم برام منتهاي سعادته كه دل دوست عزيزي رو شاد كنم...
بنده هم براي شما و خانواده محترمت و موجوداتي كه نگهداري ميكني ، بهترينها و سلامتي رو آرزو ميكنم...
مهدي جان بچه كه زدن نداره ، داره؟؟؟...
از خدا كه پنهون نيست از شما چه پنهون زمانيكه شيشه آرواناها رو برداشته بودم و داشتم ازشون فيلم ميگرفتم الفي هم شروع كرد به صحبت كردن...
البته بخاطر اينكه نيتم فقط فيلم گرفتن از ماهيها بود چراغ رو خاموش كرده بودم تا نور در شيشه منعكس نشه...
اما الفي در همون موقع شروع كرد به جلب توجه كردن من...
خلاصه فيلم رو گرفتم در آپارات هم عضو شدم...
ولي از اونجا كه من خيلي كارم درسته!!! و خيلي هم وارد هستم با كار با كامپيوتر و اينها نتونستم فيلم رو در آپارات آپلود كنم...
حالا نميدونم ايراد از من بود يا ايراد از من بود...
ولي هرچي كه هست احتمال قوي ايراد از من بود!!!...
نميدونم شايد حجم فيلم بالا بود(البته 2 دقيقه بيشتر نبود)...
اما چون تا بحال اينكارو نكردم يكم برام سخته اما سعيم رو ميكنم كه اين فيلمها رو در اسرع وقت آماده كنم و براي نمايش بذارم تا شما ببينيد...
از لطف شما ممنونم...
بنده هم براي شما آرزوي به روزي دارم
مرتضي جان دست روي دلم نذار كه خونه از دست اين پسر...
منو كشته هرچي بهش ميگم انگار نه انگار...
فقط اميدوارم توي اين وانفسا بلايي سرش نياد...
چون نميدونم جواب اهل منزل رو چي بدم...
تازه احتمال داره اينجا هم توبيخ كتبي بشم با درج در پرونده!!!...
از لطف شما ممنونم...
اميدوارم هميشه سلامت و برقرار باشيد...
باتشكر farhad-2007
با سلام
در این عکس تون که کپی کردم الفی خان جوری اون پلاستیک را گرفته که انگار می خواهد با پلاستیک ماهی بگیره.
اقا فرهاد مگه تانک پرت هاتون جدا نبود؟ آروانا تا حالا هوس نکرده گوشت پرت را مزه کنه؟
راستش آقا فرهاد قبلا یکی از این اروانا های نقره ای را دیدم که یه پرت داخل دهانش گیر کرده بود و ..... البته از پرت های شما کوچک تر بود.
باسلام
سعيدجان واقعيتش چندوقتي هست كه تخمه شو عوض كردم...
بعداز خوردن اونها توهم ميزنه!!!...
حتما بايد تخمه هاي قبلي رو جايگزين كنم...
در مورد آروانا و بروبچ اگه اجازه بدي ميرم تاپيك خودشون خدمتتون عرض ميكنم...
و اما داستان جديد الفي...
ايشون قبل از اين خدمتتون گفتم كه چه چيزها كه نخورده!!!...
حالا ديشب داشتم به ماهيها كرم ميل ورم ميدادم...
فكر ميكنيد چي شد؟؟؟...
هيچي با اعتماد بنفس كامل رفت سراغ ميل ورم ها و شروع كرد به خوردن...
بنده ديگه حرفي براي گفتن ندارم خودتون ببينيد...
باتشكر farhad-2007
سلام آقا فرهاد.
واقعا ماشاالله به این کوچولوی بانمک.
خیلی خیلی دوست داشتنیه. انشاالله خدا براتون حفظش کنه.
فقط این کرم ها براش ضرری نداره میخوره؟ یه وقت خدای نکرده مشکلی براش پیش نیاد.
انشاالله کنار طوطی تون شاد و سلامت باشید.
یا علی...
Sent from my SM-G7102 using Tapatalk
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)