اوه خدای من ملیکا جون اینکه درمان نداره چرا راحتش نمیکنی ؟به نظرم داره زجر میکشه !
سلام عزیز
فقط میتونم بگم خدا بهت صبر بده
میدونی مانی چقدر دیگه وقت داره؟
اگه رفتنیه این آخریا مواظبش باش بهش خوش بگذره
ملیکا جان ببخشید جسارت میکنم راهی نداره با تزریقی پرنده تون رو خلاص کنید که بیشتر از این زجر نکشه؟؟؟ چون ظاهرا" شما گفتید راه درمانی نداره. هم اون پرنده زجر میکشه و هم شما با نگاه کردن بهش تو روحیه تون تاثیر میزاره... امیدوارم ناراحت نشید از حرف بنده. نظر شخصیم رو عرض کردم!
مانی روحیه ش خوبه شاده صحبت میکنه غذا میخوره بازی میکنه مثل کاسکوهای دیگه از زندگیش لذت میبره و دوست نداره بمیره که من بخوام خلاصش کنم ! واقعا اگه شما جای من بودید دلتون میومد اینکاروانجام بدید ؟؟؟!!! مرگ و زندگی دست خداست و من دخالت نمیکنم در اینکار که بخوام زندگیشو ازش بگیرم و تا آخرین لحظه که پیشم میمونه بهش عشق میدم و دوسش دارم حتی بعدازمردنش هم دوسش خواهم داشت واقعا از یک انجمن حیوان دوست اصلا انتظارنداشتم چنین پیشنهادی به من بکنید که بکشمش !!!
واقعا خیلی ناراحت شدم ، خیلی خیلی زیاد ناراحت شدم و و اقعا درکت میکنم چون فکرشم منو ازار میده چه برسه که خدایی نکرده بخواد این بلا سر کسی بیاد.
فقط ملیکا جون خودت که میدونی این بیماری ویروسی هستش اگر پرنده دیگه ایی داری بهتره یه فکری به حالشون کنی به خاطر همین گفتم اون تاپیک رو بخونی.
راستش منم اگر جای ملیکا جون بودم برام وحشتناک بود که بخوام طوطیم رو خلاص کنم و مطمئنا اینکار رو نمیکردم و سعی میکردم به جای اینکار شاد نگهش دارم کنم.
نه ملیکا نه منظور من و نه منظور اقا مهرداد این نبود که تو بکشیش راحت کردن یه راه درمانی هست اما من معذرت میخوام!
وقتی به من گفتن باید مشکی رو راحت کنم با همه دعوا کردم هیچکی جرات نداشت تا 1 ماه اس مشکی رو بگه همه رو از خودم روندم 1 سال نگهش داشتم فک میکردم با عشق من زندگی خوبی داره واقعا این فکرو میکردمن مشکی غذا میخورد !شیطونی میکرد !بازی میکرد سعی میکرد عادی باشه ! اما نبود اون یه پا نداشت با اینکه 5 درصد زنده میموند و من زنده نگهش داشتم تا 2 سالگکی که عمر متوسطش بود اما زندگی نکرد زجر کشید با دکتری که بهم گفت دعوا کردم دیگه مطبش نرفتم اما الان پشیمونم عذاب وجودان دارم الان متاسفم برای زنده نگه داشتنش ! عشق من کافی نبود اون دیگه لذت دویدن رو تجربه نکرد !لذت تمیز بودن رو نچشید !لذت بدون درد خوابیدن رو نچشید دیگه نتونست زندگی کنه اره زنده بود بهترین کارارو براش کردم من بهترین غذا ،قفس ، وسایل بازی،شامپو !اما اون دیگه اینا رو نمیخواست اون نیاز داشت نباشه تا زجر نکشه !مطمئن هستم که طوطی کوچولو تو هم درد داره میدونم اینو اما اینم میدونم که داری سعیت رو میکنی مثل من میخوای عاشقانه کنارش باشی اما اگه واقعا هیچ امیدی نیست مثل من ازارش نده این حیونه گناه داره الان من میفهمم چقدر خودخواه بودم اما ملیکا تو باید تصمیم بگیری مثل من !من شانتباه تصمیم گرفتم تو درست تصمیم بگیر حتی اگر تصمیم درست زنده بودن طوطیت هست
سلام ملیکا جان. واقعا ناراحت شدم.
از صحبت دوستان ناراحت نشو . بچه ها تصور می کردند که داره درد می کشه و در عذاب و ناراحتی هستش. یوتانزی حیوانات اصول و شرایطی داره. همیشه برای راحت کردن حیوانات باید منتظر پیشنهاد دکتر بود. دکتر زمانی پیشنهاد می ده که هیچ کاری براش نشه کرد. در حال درد کشیدن باشه . و زجر بکشه.
امیدت رو از دست نده. و همچنان به درمانش ادامه بده. روحیه ات رو نباز . چون انرژی منفی رو ناخواسته بهش منتقل می کنی.
امیدوار تر از هر روز باش. تو عکس ها دیدم که پرهاش جوانه زده . درسته؟ هر روز برای جوانه زدن این پرها تشویقش کن. اجازه بده انرژی بگیره.
من هم سگی دارم که همه بهم گفتن می میره و 1 % احتمال زنده موندن داره. اما فقط یک دکتر به من امید داد که تلاشت رو بکن . شاید زنده موند . من تلاش کردم و سگم زنده موند. و اول مرداد ماه دو سالش می شه . پس نا امید نشو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)