:smile (264): نعنا جوجه ملنگوی کوچولوی من فروردین90 اومده پیش من
تو پست های بعدی ازش عکس میذارم
این فسقلی از همون اول یکم حال ندار بود
ولی به لطف خدا و دکترش حالش خوب شد
:smile (264): نعنا جوجه ملنگوی کوچولوی من فروردین90 اومده پیش من
تو پست های بعدی ازش عکس میذارم
این فسقلی از همون اول یکم حال ندار بود
ولی به لطف خدا و دکترش حالش خوب شد
:smile (75): این عکس روز اولی که اومده بود پیش من
:smile (204): تعطیلات عید که تموم شد با خودم گفتماین بچه رو که نمیشه تنهاش گذاشت و از اونجایی که به همسرم هم قول داده بودم که خودم نگهش میدارم و نمیذارمش خونه مامانم تصمیم گرفتم با خودم ببرمش سرکار
این عکس ها هم سرکار ازش گرفتم
از همون اول حسابی فضول بود
توی این عکس داره سرشو میخارونه این جزو اولین حرکتهاش بود
و توی این عکس هم برای اولین بار داره بال بال میزنه البته حواسم بود که بالش اذیت نشه و من خیلی خوشحال شده بودم
ادامه دارد....
سلام ، مبارکه
خیلی خشگله:smile (74): و ناز خیلییییییییی :X. فقط میبرید به محیط کارتون خیلی مراقب باشید جا به جایی اونم تو این سن ممکنه خدایی نکرده مشکل ساز بشه.
چقدر نازه . خدا براتون نگهش داره :smile (177):امیدوارم زودی بزرگ شه و با هم دوستی خوبی داشته باشین . سال ها کنار هم باشین
:smile (75):
سلام
همونطور که گفتم نعنا کوچولو مریض شد و من در دومین روز برگشت به تهران بردمش دکتر و دکتر هم حسابی از خجالتش رداومد و کلی آمپول و قرص داد.
توی این عکسها بچم داره دمش در میاو قد کشیده و همزمان هم به فضولی ادامه میده
:smile (258):
جووووووووووووووووووو جووووووووو جونی بوووس الهی فداش شم کوچولوی مامانی
:smile (142): اینم یه عکس پرسنلی از کودکی های نعنا
پ
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)