2 روز بود وقت نکرده بودم با مشکی حرف بزنم و فقط کاراشو کردم و ندیدمش تنها موقعی که اب میخورد نگاش میکردم که هست یا نه همین این چند روز انقدر فشار روحی روی من بود که خودم رو حتی به فراموشی سپرده بودم !
رفتیم شهر بازی تموم مدت من میخندیدم اره اما اون رفته بود من اون موقعی که باید کنارش می بودم در حال بازی تو شهر بازی بودم و اون رفته بود چه بی صدا چه قد اروم خوابیده بود !
اومدم خونه پانی رو دیدم که داشت میدوئید رفتم سراغ مشکی وای نههه!!! خدای من خدایا این راستِ این حقیقت یعنی اون رفت یعنی رفته اره خدایا واقعیت داره نه اخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم تو چه حالی بودم با خونسردی تمام گفتم مشکی مرد و رفت نمیدونم اون لحظه چه طوری بودم اونقدر شکه بودم که حال خودم رو نفهمیدم اره اون رفته بود وقتی دیدم بقلش کردم وای بیچاره بچم چهقد سرد بود وای چرا خشک شده این چرا وای خدااااااااااااااا!!!
هر کاری میکردم از رویا بیدار نمیشدم نمیدونم چرا اما بعد اینکه گفتم تا ساعت 1 نمیتونستم حرف بزنم نمیدونم فقط تو نت برای دوستام مینوشتم تنها مسکنی بود که درد از دست دادانش رو اروم میکرد!
وای مشکی حالا کجایی چرا نموندی چرا نموندی تا اهنگت تموم شه چرا نزاشتی یه بار برات اهنگ مشکی رنگِ عشقه رو بخونم کاش صبر میکردی تا تولدت من همه زندگیم رو گذاشتم تا اهنگ رو تو روز تولدت بزنم اما تو صبر نکردی اخه چرا مامانی چرا نموندی عشق من ! چرا نموندی تا بزارم رو پاهام گیتارم رو کج کنم و بخونم حالا برای کی بخونم مشکی یادته روزایی که دستم بی حس بود چون اهنگ سخت بود یادته از درد مچم نتونستم 1 روز تایپ کنم !مشکی حالا واسه کی بخونم خدااااااااااااااااااااااا ااااا!
خدا یا چی میشد یه بار دیگه بزاری دشتاشو تو دستام بگیرم یه بار دیگه اجازه بدی گرمای وجودش گرمم کنه !
خدایا اخه چی میشه اگه اجازه بدی یه بار دیگه چشماشو ببینم کجا غلط میشه هان چرا نمیزاری چرا چشماش بستست مگه نمیدونی من طاقت ندارم !
خدایا ای کاش میشد یع لحظه فقط و فقط یه لحظه دیگه زندش میکردی ای کاش جواب اشکامو میدادی جواب اروم نابود شدنم رو جواب منو بده خواهش میکنم !
چه قد دلم تنگه واسه نگاه مهربونش ،چقد دلم میخواد چشای نازنینش رو دوباره ببینم انگار همه خبر داشتن داری میری اخه کسی بی قرار نیست همه میگن خاطراتتو فراموش کن میگن تو رفتی میگن بی قرار نباشن میگن اروم باش فمیگن زندگی شروعی دوبارست اما من میخوام بمیرم دلم میخواد بیام پیشت کاش منم میبردی
مشکی امشب تن بی جونتو به خاک میسپارم با دستهای بی جونم روت خاک میرزم و گلی رزی رو که برات خریدم میکارم میدونم خیلی زشته میدونم لایقه تو نیست اما منو ببخش قول میدم با وجوده تو بزرگ شه و خوشگل شه مشکی خاک میریزم با قلب مردم رو و با اشکام اب میدم به گل تا رشد کنه !
مشکی عزیزم راحت بخواب من دوستت دارم و تا ابد به یادتم اری این مرگ بود که مارا از همدیگر جدا کرد !