Panthera tigris virgata ببر مازندران
ببر كاسپين، ببر مازندران، ببر پارسي و یا ببر ایرانی که در برخی نقاط به آن ببر تورانی یا ببر هیرکانی می گویند ، با نام علمی Panthera tigris virgata در ناحیه گسترده ای از چین تا دریای سیاه می زیسته است. جنگلهای مازندران ، قفقاز ، ترکمنستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، قزاقستان ، قرقیزستان و غرب چین مسکن این کونه از ببر بوده است که امروزه منقرض گردیده*است اما هنوز ادعاهایی اتفاقی درباره ی رویت آن گزارش می شود.
آخرین ببر كاسپين در مازندران که افراد محلی به آن شیر سرخ می*گفتند در سال ۱۳۳۸ در جنگل های مازندران، در منطقه گنبد کاووس، به دست یک شکارچی محلی شکار شد. از ببر مازندران تنها یک نقاشی رنگی و چند عکس و چند پوست بجا مانده است. عکسها و پوست*ها نشان می*دهند که رنگ ببر مازندران از ببر بنگال روشن*تر، و تااندازه*ای نارنجی مایل به قرمز و نوارهای عرضی آن باریک*تر و منظم*تر و به تعداد بیشتر بوده*است. موهای بدن ببر مازندران بلندتر و پرپشت*تر از ببر بنگال و کوتاه*تر از ببر سیبری و جثه آن بزرگ*تر از ببر بنگال و کوچک*تر از ببر سیبری بوده*است.
ببر مازندران مارال، گراز، شوکا، خرگوش، پرندگان، خزندگان گربه وحشی و هنگام گرسنگی کمبود غذا، گاو و گاومیش اهلی شکار می*کرد.
شکار بی رویه، خشک کردن نیزارها و مردابها برای کشاورزی، باغداری و خانه سازی، از میان رفتن جنگلهای جلگه ای سبب نابودی نسل ببر در ایران شده*است.
یکی از پوستهای یافت شده در دهه چهل شمسی که در موزه دارآباد نگهداری می*شود.
ببر مازندران از تیره*های بسیار نزدیک به ببر سیبری بوده و این دو تیره، تنها حدود ده هزار سال است که از هم جدا شده*اند. بررسی دی*ان*آ بقایای یافته شده از ببر مازندران، و مقایسه آن با ببر سیبری، نشان می*دهد این دو تیره تنها در یک نوکلئوتید تفاوت دارند و هر دو از یک زیرگونه بوده*اند. همین امر احتمال بازگشت ببر مازندران به چرخه طبیعت را قوت بخشیده*است.
احیا
ريیس سازمان حفاظت محیط زیست در ۳۰ فروردین ۱۳۸۹ ادعا کرد ایران و روسیه، یک قلاده ببر مازندران را با یک قلاده یوزپلنگ آسیایی مبادله می*کنند و قرار است طرح احیای ببر مازندران به مدت پنج سال بر عهدهٔ روس*ها باشد. در واکنش به این ادعا، جانورشناسان بسیاری مدعی شدند که ببر وارد شده، صرفاً ببر سیبری است و نه ببر مازندران. دکتر بهرام کیابی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ادعای برابری ببر سیبری و ببر مازندران را به برابری Bulldog با St.(Sanct) bernard شبیه دانست و ادعای احیای ببر مازندران را تنها یک خواب و خیال دانست. بیژن فرهنگ دره*شوری نیز در باره معتقد است این ادعایی بزرگ*تر از قد و قواره سازمان محیط زیست و امروز نه در مازندران که در گلستان هم زیستگاه مناسب ببر سیبری نداریم*! اسماعیل کهرم نیز مبادله پلنگ ایرانی و ببر سیبری را مرتبط با فعالیت*های زیست*محیطی ندانسته و تنها یك عمل تبلیغاتی و دیپلماتیكی دانست. وی ادعا کرد ایران هیچ*وقت ببر سیبری نداشته و ببر هیركانی بومی ایران است كه منقرض شده و امضای چنین توافقنامه*هایی اقداماتی نمایشی است كه ریشه در تبلیغ روابط دیپلماتیك دوطرفه دارد و هیچ سودی برای محیط*زیست منطقه ندارد.