سلام به همگی
قصدم اینه که منم از طوطیهایی که تا حالا پذیراشون بودم معرفی کنم.
سلام به همگی
قصدم اینه که منم از طوطیهایی که تا حالا پذیراشون بودم معرفی کنم.
خوب داستان من از آنجا شروع میشه که من به اتفاق همسرم رفته بودیم مسافرت به خونه فامیلهای نزدیک در زاهدان.تو این خونه یه ملنگوی 8 ماهه بود به اسم تینا که خیلی ناز بود.از آنجا که این فامیا ما بچه دار نمیشند یه دوستی براشون یه ملنگو هدیه داده بود که 6 ماهه بود.خلاصه این آقا تینا تا ما رو دید از سر و کول ما بالا رفت .معمولا طوطی ها اگه یه غریبه ببینند مدتی بهش نزدیک نمیشوند بالعکس مرغ مینا.تینا موقع غذا خوردن هم رو شانه من مینشست و غذا که میخوردم سرش کج میکرد و به دهنم نگاه میکرد اگه نمیدادم بهش گوشم گاز میگرفت تا اینکه بهش بدم اگه نمیدادم دست بردار نبود.اون 3 کلمه هم حرف میزد.یکی به خانم خونه مامان میگفت .بوس بده و کاکا.تا صداش میکردی هم رو فرش بدو بدو می اومد دنبالت با انگشت پا هم خیلی دوست داشت بازی کنه.خلاصه از اونجا که برگشتم دوستان بنده شدیدا عاشق طوطی شدم.از آنجا که آخرهای اسفند ماه بود جوجه ملنگو گیرم نیومد.همینطور که مغازه ها رو میگشتم چشمم افتاد به یه طوطی بالغ که ماده بود ولی طفلک یه انگشت نداشت با این حال اصلا تو قفس نوردی و راه رفتنش مشکل نداشت.
اینم عکسش
اون روزها آماتور بودم و هنوز نمیدونستم تو چه قفسی باید طوطی نگهداری کنم.
بعد از خرید این طوطی چند هفته که گذشت یه روز از جلوی پرنده فروش که رد میشدم چشمم به جوجه طوطی ها افتاد و زود یه جوجه خریدم اونجا مغازه دار یه توضیحاتی درباره سرنگ و غذا دادن یه مختصر داد و من که خیلی خوشحال بودم خودم رسوندم خونه.نمیدونم چند نفر از دوستان تجربه نگهداری از جوجه طوطی دارند ولی آنهایی که بزرگ کردند حتما متوجه شدند که جوجه ها دنبال یه جای تاریک میگردند که خودشون اونجا مخفی کنند مثل این جوجه من(اسمش مینا بود که بعد از 15 روز به خاطر یه جریانی که هرگز خودم به خاطرش نمیبخشم جونش از دست داد) :
واقعا جوجه ها خیلی با نمک هستند.
هنوز هم که هنوزه عاشق جوجه ملنگو هستم.
بعد از مرگ این جوجه که 4 صبح متوجه شدم فکر کنم تا 8 صبح گریه میکردم به حالش ولی چه کنم اتفاقی بود که افتاده بود.من و همسرم رفتیم بیرون که بریم یه جوجه دیگه بخریم و رفتیم مغازه دیدم نداره گفت بعد از ظهر یه سری جوجه خواهد رسید.زود برگشتیم خونهو ناهار رو که خوردیم حاضر شدیم بریم بخریم .رفتم مغازه دیدم بله جوجه ها رسیدن.بلافاصله دنبال یه جوجه میگشتم که شبیه مینا باشه که بالاخره یکی پیدا بود که خیلی شبیهش بود.خریدیم برگشتیم خونه.اسم این جوجه رو رو هم به یاد جوجه قبلی مینا گذاشتیم.اینم عکسش:
نمیدونم چرا جوجه های این سری اینقدر قد کشیده بودند و پرهاشون تقریبا تکمیل بود!!!!!!!!!!:7:
حدودا این جوجه هم 1.5 ماه تو خونه ما مهمون شد و بعدش بدلیل مرموزی در عرض مدت خیلی کوتاه مریض شد و بلافاصله مرد تا من عزاداریشم.( 1 روز طول کشید از زمان مریض شدن و دامپزشک بردن و مرگش).
اینجا چند روز قبل مرگش بود.خودتون قضاوت کنید آدم این قدر شب و روز زحمت بکشه یه هو از دستش بده.
سلام
چقدر سختی کشیدید واقعا.خب بقیش چی؟الان چیزی ندارید؟
سلام اقا شهاب من منتظر ادامه هستم اخه دلیل مرگاشون چی بود جوجه اولیه خیلی معصوم تر دوست داشتنی تر هم هست !
مینا یه دوست داشت اسمش نیما بود که سربه سرش میذاشت و تو یه قفس با هم بودند.
نیما از آنجایی که نر بود مدام در حال آواز خواندن به آهنگهای مختلف بود و خیلی به صدای دزدگیر حساس بود تا صدای دزدگیر ماشین به گوشش میرسد یه بند جیغ میزد البته همه عروسها اینطوری هستند.واسه همین من اعصابم یاری نکرد دیگه تحمل صداش نداشتم بردم فروختم.تا برگشتم خونه دیدم مینا کز کرده یه گوشه نشسته سرش گذاشته لای دو بالش.به نظرم غصه میکرد.دیگه فروخته بودم کاری نمیتونستم بکنم.به هر حال مینا رو یکم آوردم بیرون و باهاش حرف زدم تا از این حال بیرون بیاد که بعد اون قضیه یه هفته بعد مینا مرد.
بعد از مرگ مینا یه جوجه سار داشتم که خودم با اون مشغول کردم.
البته این به جای جوجه مینا به من انداخته بودند که به هر حال بزرگش کردم .دیدم نمیشه رفتم یه جفت عروس خریدم که شاید بتونم ازشون جوجه داشته باشم.ولی جفتهای خوبی نبودن اونقدر عوض کردم که بالاخره موفق شدم اونارو یه جفت خوب کنم.مقصر عروس نر بود که هیچ ماده ای رو قبول نداشت .
در این حین بود که باز یه روز از جلوی پرنده فروشی ها رد میشدم که ناگهان چشمم به جوجه ملنگو ها افتاد این بار گفتم 2 تا بخرم اگه خدای نگرده یکیش بمیره لااقل اون یکی بمونه.
این جوجه ها هم 15 روز دوام آوردن بعدش به دلیل بیماری نیوکاسل تلف شدند.من تو مرگ جوجه ها مقصر نبودم بهترین شرایط برای نگهداری همیشه مهیا میکردم ولی جوجه ها آلوده بودند و بعد از مدتی میمردند.
با مرگ جوجه ها فقط عروسها مونده بودند ولی چون خیلی وقت بود که تو خونه بودند ولی هیچ حرکتی برای جفت گیری از خود نشون ندادند تصمیم به فروش آنها و خرید یه ابر طوطی که مدتها آرزوی داشتنش را تو دلم داشتم.یه موبایل اضافه تو خونه داشتم که بردم فروختم و با پرنده فروش صحبت کردم و عروس ها رو بردم دادم و 185 روش یه کاسکو دم قرمز گرفتم.
اسم این حاج آقا تینا هستش.یکم بد اخلاقه ولی باهوشه.بعضی وقتها هم شیطون قولش میزنه هوس گاز گرفتن دستم به کلش میزنه که من نمیزارم چون یه بار مورد حمله یه کاسکو واقع شدم که خدا رحم کرد انگشتم قطع نشد.به این دلیل میدونم اگه گاز بگیرند چه بلایی سر آدم میاد.فعلا این تینا رو دارم و به هیچ وجه نمیفروشم چون عاشقشم.
در این حین هم باز گذرم به پرنده فروش افتاد که تخمه و اسباب بازی واسه تینا بخرم که این بار فریب خرید جوجه مینا رو خردم.خدا نصیب هیچ کس نکنه این مینا که اسمش هم مینا هست کمربند سیاه کارته هستند ایشون که جفت پا رو صورت من و مامانم فرود میاد و تا میتونه جفتمون کتک میزنهوالبته خیلی با نمک و شیرینه و اهلی هست و بزرگ شده الان.
و آخرین موجوداتی که فعلا دارم پس یه کاسکو و یه مینا و در ادامه میگم که دیگه چی دارم.
و خلاصه سرتون درد نیارم چون هنوز عاشق جوجه ملنگو هستم یه جوجه ملنگو دارم که 8 روز میشه دعا کنید که این زنده بمونه.خوب دوستان پس به این ترتیب این 5 جوجه ملنگو منه .اونایی که دوست دارند جوجه ملنگو بزرگ کنند اینجا رو بخونند شاید در تصمیمشون تجدید نظر کنند.چون واقعا نگهداری و بزرگ کردن جوجه ملنگو خیلی سخته.
و اینکه یه جفت کوتوله برزیلی که واسه داداشم خریده بودم چند روزی پیش خودم نگه داشتم که اونا هم طوطی های با نمکی هستند ولی تنها عیبشون اینه که زیاد میخوابند.
الان تو خونه یه جوجه ملنگو و یه جوجه مینا ویه خاکستری کنگو دارم.
امیدوارم که دوستان سرشون درد نکنه از پر حرفی که کردم.از توجهتون ممنونم.
یا علی
سلام همه پرنده هاتون زیبا بودن و هستن امیدوارم اینها همیشه سالم و سر حال باشن:smile (259):.. منم خاطره خوبی از بزرگ کردن جوجه ملنگو و یه جوجه خاکستری 7-8 ماهه که گرفتم ندارم.امیدوارم این کوچولو بمونه براتون :smile (260):اما فکر کنم با داشتن طوطی خاکستری سخت بشه هم ملنگو هم مینا و پرنده های دیگه داشته باشید خاکستریها پرنده های حسودی هستن ملنگو هم حسوده به شما سخت نگذره به اونها میگذره:smile (55):
سلام
بابت عكسا مرسي
راستي شما خيلي ادم خوش روحيه اي هستي بهت تبريك ميگم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)