انشاءالله. ما هم منتظریمقربونت برم . نظر لطفته ارفان جون :
شرمنده . هر چی میکشم از دست کمبود امکاناته . دیروز تهران بودم . صبح زود رسیدم . یه سر رفتم نواب که اکثر مغازه ها بسته بود . یه خورده گشتم و از ریف ها و مرجان و ماهیاشون لذت بردم و بعد رفتم تو خیابون ... ( اسمش یادم نیست ) مرکز لوله فروشها . هر چی لوله و اتصالات نیاز داشتم خریدم . هیچکی جلودارم نبود . انگار وارد بهشت شده بودم . تقریبا یک میلیون و ششصد خرید کردم و برگشتم سیرجان . تازه چند ساعتیه که رسیدم خونه . حالا عکساشون رو براتون میزارم . انشاالله از این به بعد کار سریعتر پیش میره .
خوش به حالتون ، شما تهرونیا همه چی دمه دستتونه .
عرفان