سلام به به چه دختر ناز وخوشگلی
سلام به به چه دختر ناز وخوشگلی
نسرین خانم یادتون نره خرگوشی ببندینا ما رفتیم...
من هنوز بخاطر فنچ اولیه که 2ماه پیش مرد ناراحتم.با اینکه مقصر نبودم.اصلا از یادم نمیره.روزی که رفتم بخرم درب وداغون ترین هارو خریدم که از اون حالت نجاتشون بدم.حتی بعضی هارو با قطره چکون غذا میدادم.وقتی سرحال میشدن و ورجه وورجه میکردن هیچ چیز جز خوشحالی تو وجودم نبود.اماین ماده با جوجه هاش هم که پشت هم مردن کلا بهم ریختم.طوری که همه همکارام فهمیدن.یکیشون فهمید به خاطره فنچه خندید.بنده خدا فکر می کرد مثل همیشه دارم سر به سرشون میذارم.طوری نگاش کردم از اتاقم رفت بیرون.بقیه هم پشت سرش.فرداش زنگ زدم ازش عذر خواهی کردم.گفت فکر نمیکرد اینقدر برام مهم باشن.در کل احساس می کنم این حسمو درک نکردن. الان که تهرانم مامانم همش زنگ میزنه میگه نره سرحال تره که یکم خوشحال بشم و از نگرانی در بیام..منم همش راهنماییشون میکنم که چیکار کنند.فکرم همش اونجاس.کلا خودمو مسئول مرگ و زندگیشون میدونم.یه جورایی براشون مضطربم.حتی پیگیر حال فنچ و طرقه هایی هستم که به عموهام واگذار کردم.زیاد هم تو پرنده فروشی ها نمیرم.چون اگه برم باید همه ی درب و داغون ها رو بخرم ببرم خونه یا با صاحب مغازه بحثم میشه که اینها چرا اینطورین
خیلی خوشکله نسرین خانم
خدا واست نگهش داره
با اونپاپیون بالای سرش چقدر خانم شده
به به چه دختر تمیزی, گوگولی مگولی
خیلی خوشگل شده موهاشو اونجوری بستی. بالاخره چشما و دهنشم کامل معلوم شدن
تو اون عکس آخریه چرا شبیه پشمک شده؟ سشوار کشیدی؟
سلام به به چه دختر ناز وخوشگلی
خیلی ممنون دوست عزیز : )
چشم خرگوشی هم می بندم^^نسرین خانم یادتون نره خرگوشی ببندینا ما رفتیم.
کسی که تصمیم به نگهداری حیوون خونگی می گیره باید برای این چیزا هم آماده باشه.به نظرم اگه ادم دل نازکی هستید نگه ندارید بهتره چون فقط به خودتون فشار میادمن هنوز بخاطر فنچ اولیه که 2ماه پیش مرد ناراحتم.با اینکه مقصر نبودم.اصلا از یادم نمیره.روزی که رفتم بخرم درب وداغون ترین هارو خریدم که از اون حالت نجاتشون بدم.حتی بعضی هارو با قطره چکون غذا میدادم.وقتی سرحال میشدن و ورجه وورجه میکردن هیچ چیز جز خوشحالی تو وجودم نبود.اماین ماده با جوجه هاش هم که پشت هم مردن کلا بهم ریختم.طوری که همه همکارام فهمیدن.یکیشون فهمید به خاطره فنچه خندید.بنده خدا فکر می کرد مثل همیشه دارم سر به سرشون میذارم.طوری نگاش کردم از اتاقم رفت بیرون.بقیه هم پشت سرش.فرداش زنگ زدم ازش عذر خواهی کردم.گفت فکر نمیکرد اینقدر برام مهم باشن.در کل احساس می کنم این حسمو درک نکردن. الان که تهرانم مامانم همش زنگ میزنه میگه نره سرحال تره که یکم خوشحال بشم و از نگرانی در بیام..منم همش راهنماییشون میکنم که چیکار کنند.فکرم همش اونجاس.کلا خودمو مسئول مرگ و زندگیشون میدونم.یه جورایی براشون مضطربم.حتی پیگیر حال فنچ و طرقه هایی هستم که به عموهام واگذار کردم.زیاد هم تو پرنده فروشی ها نمیرم.چون اگه برم باید همه ی درب و داغون ها رو بخرم ببرم خونه یا با صاحب مغازه بحثم میشه که اینها چرا اینطورین
تو اقواممون یه خانومی داشتیم همسترش مرده بود چنان عذایی گرفته بود همه نگرانش شده بودن.هنوزم اگه یادش بیاد زار زار گریه می کنه
خب به هرحال همه که عمرشون به دنیا نیست.ضعیفا می میرن.....همه جای دنیا همینه!
شماهم خودتون رو ناراحت نکنید.پیش میاد
انشالا که تکرار نشه براتون : )
ممنون آقا بهزادخیلی خوشکله نسرین خانم
خدا واست نگهش داره
با اونپاپیون بالای سرش چقدر خانم شده
خانومیش واسه یه لحظست : ))))))
دیدم شورش شده علیه من واسه موهاشبه به چه دختر تمیزی, گوگولی مگولی
خیلی خوشگل شده موهاشو اونجوری بستی. بالاخره چشما و دهنشم کامل معلوم شدن
تو اون عکس آخریه چرا شبیه پشمک شده؟ سشوار کشیدی؟
دیگه زوری گرفتمش موهاشو بستم : )))))
همیشه سشوار می کشم عزیزم.وگرنه موهاش خشک نمیشه که...گوله میشه و بوی بدی می گیره مثل فرشی که چند روز بمونه تا خشک شه.تو مایه های همون بو
بعلاوه سرما میخوره.سگا زود سرما میخورن
اگه بدونید چقدر سخته سشوار کشیدنش!!!!!
رمی در سال 93....
![]()
به به رمی خانم در سال جدید با عکسای جدید ♥♥♥♥
این عکش خیلی باحاله
سلام خیلی با مزه شده .
الان چند سالشه؟
مرسی سعید جانبه به رمی خانم در سال جدید با عکسای جدید ♥♥♥♥
این عکش خیلی باحاله
انشالا سیزده بدر عکسای بیشتری می گیرم میذارم.از الان دل تو دلش نیست.هی میره قلاده جدیدش رو بو می کنه بهش ابراز علاقه می کنه
سلامسلام خیلی با مزه شده .
الان چند سالشه؟
ممنون
رمی الان سه سالشه.شهریور میره تو چهار سال
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)