با سلام
خیلی با نمک هست.
کم کم با تصاویری که دوستان قرار میدن دارم به نگهداری از طوطی علاقمند میشم.
باجیگار دارم اما نگهداری از طوطی هایی مثل کاسکو و عروس هلندی و غیره رو تا بحال تجربه نکردم.
بابت تصاویر زیبایی که قرار دادید، متشکرم
با سلام
خیلی با نمک هست.
کم کم با تصاویری که دوستان قرار میدن دارم به نگهداری از طوطی علاقمند میشم.
باجیگار دارم اما نگهداری از طوطی هایی مثل کاسکو و عروس هلندی و غیره رو تا بحال تجربه نکردم.
بابت تصاویر زیبایی که قرار دادید، متشکرم
اوناها دیگه عکس ممممم شیشم از پایین میشه فک کنم.اره.
البته تو عکس های دیگه هم سندش موجوده اما سانسور شده نمیدونم چرا
هم در مورد اقتصاد داره هم در مورده رئیس جمهوری....اول فک کردم رفته کاندید بشه ولی بیشتر که فک کردم دیدم نع این بچه یا حسابدار شده یا اقتصاد دان.بعله
خب چه اشکال داره اون عکسارم بزار![]()
سلام . من باز میخوام یه سری از عکسای جوجو 4 رو بذارم .فقط دوتا نکته رو بگم
نکته 1 : تو رشت هیچ جایی نبود که اسباب بازی طوطی بفروشه . من مجبور بودم برای سرگرم کردن طوطی هام از هر وسیله ای استفاده کنم . مخصوصا باقیمونده اسباب بازی های ملیکا ( دختر خالم )پس نگید اینا چیه براشون گذاشتی و این حرفا
هیچ اعتراضی وارد نیست
چون اون موقع اگه میگفتیم اسباب بازی برای طوطی بهمون می خندیدن
نکته 2 : جوجو 3 ، همین کاسکوییه که الان دارم و جوجو 4 دیگه پیشم نیست . گفتم که گیج نشید
خب حالا عکسا :
در ابتداجوجو 3 و 4 با این فاصله همدیگرو شناسایی می کنن
![]()
امتحانا نزدیک بود و من از دوتا وروجک باید نگهداری میکردم . اینجا جوجو 4 رو واسه اینکه بیشتر مراقبش باشم پیش خودم گذاشتمش که خوابش برده
از خواب بیدار شد
جوجو 3 از طبقه بالای تخت پرید پایین که این غریبه رو از نزدیک ببینه و هم بهش نشون بده که اینجا واسه منه هاااا
جوجو 4 تمام مدت اینجوری بیخیال نشسته بود ( اصلا به قیافش نمیخورد که شر باشهولی پشت این نقاب زیبا...
)
جوجو 3 هم مثلا داشت با خودکار بازی میکرد . مثــــلا![]()
بعد جوجو 4 آروم آروم و با همون قیافه بی خیال رفت جلوتر و که با اسباب بازی ها بازی کنه
حوحو 3 برگشت سمت جوجو 4 که راحت تر ببینتشالهی خیلی دوست داشت باهاش دوست شه
جوجو 4 هم برگشت با همون قیافه بیخیالش
آخرش هم (که عکسی ازش ندارم) با یه حرکت غافلگیرانه جوجو 3 رو فراری دادهتا بگه فکر نکن کوچیکم هیچی حالیم نیست
![]()
ویرایش توسط sepideh : 19th June 2013 در ساعت 11:19 AM
ای جااااانم . وای خدا من بگردم اون دوتا وروجکووووووووووووو
سپیده خیلی عکسا بامزههههههه شدننن
تو عکس اولی خیلی بامزه همو نیگا میکنن
واقعا نمیدونم چجوری باید احساسی که دارمو بیان کنم
عاشقشونمم
هم تصاویر زیبایی بود وهم داستان زیبایی!!!اگر امکان داره و این دو تا جوجو باز هم خاطرات جالبی دارند لطف کنید مارم از خوندنش بی نصیب نکنید
سلام
این جوجو 3 جوجو 4 نمیدونم چرا منو یاد والفجر انداختن مثل والفجر8
جوجو 3 اقتصاد دان شد جوجو 4 دکتر مهندس؟ حوحو 3 کیه؟ نکنه هوویه جوجو 3 هستش؟
اخه اینا چیه براشون گذاشتی اخه؟
مرسی خیلی جالب بود...![]()
مرسی نفیسه جون . منم همینطور . هر وقت این عکسا رو میبینم دوست دارم یه جوجه دیگه داشته باشم
مرسی لطف دارید . آخرین موارد هم تو این پست می گم راجع به طوطی چهارمم
جوجوی 3 همینیه که الان پیشمه دیگه
خوب بچه ها چندتا عکس دیگه
سلام
این دوتا مقایسه دم و پرهای جوجو 4 ، روزای اول با آخرین روزی که پیشم بود
>>>>>>>>
>>>>>>>>>>
یه چیز دیگه که خیلی برام جالب بود اینه که بر خلافه 3 تای دیگه ، این یکی پرای زیر شکم و پاهاش قرمز بودخیلی دوست داشتم بزرگ که میشه ببینم چجوری میشه
اینم یکی از حرکات مورد علاقش بود که اینجوری روی پاهاش بلند شده
اینم یه خواب عمیق. سرش رو گذاشته زیر بالش
![]()
اینم عکسای شبی که داشت می رفت . اون شب خیلی گریه کردم
داستان جوجو 4 هم تموم شد
سلام خیلی زیبابود این جوجه کاسکوروچندخریدیدازکجاخرید ید خیلی کوچیکه خیلی بایدمواظبش باشیدخیلی حساسه کاسکودراین سن خداحفظش کنه یاعلی
سپیده جون خیلی بامزه بودن
میدونی باید چیکار میکردی؟؟؟ باید این 2تا آخریا رو نگه میداشتی هم بازی بشن با هم
این جوجوی 4 خیلی شیطون و جیگرهه
البته جوجوی 3 که جای خودشو داه![]()
سلام بچه ها بعد از مدت ها اومدم بگم :
می خوام براش تولد بگیرمجوجو امروز تولدشه
![]()
امروز 4 سالش شد
فردا ازش عکس جدید میذارم . یه چندتا عکس تو این یه سالی که گذشت ازش میذارم فعلا چون خیلی وقته عکس نذاشتم ازش
اول دوتا عکس از بچگی هاش ( قیافش همونه فقط یکم قد کشیده بچم ) انگار همین دیروز بود. 4 سال گذشت
این عکس تولد سال قبلشه وقتی 3 ساله شده بود
جوجوی پرکن در حال توپ بازی
چون یکی از جاهای مورد علاقه جوجو بالای در اتاقه مجبور شدم براش اسباب بازی بذارم اون بالا . شیشه بالای در رو هم وقتی پرکنیش شدید بود پوشوندم که نور بیرون نیاد تو اتاق که بتونه راحت بخوابه ، عاشق این اسباب بازی هاشه . این اسباب بازی ها رو خاله محبوبه ( مامان روشا ) براش خریده . الان از اون توپ نخی که اون بالاست کلا هیچی ازش نمونده
جوجو کلا عاشق در اتاق و در کمد و ... ایناست ، برای اینکه سرگرم بشه روی در کمد براش زنجیر پلاستیکی گذاشتم و چندتا اسباب بازی هم همونجا داره باهاشون بازی میکنه ، علاقه شدیدی به آویزون موندن از این زنجیر داره
اینم در انباری
یکسال پرکن بودولی الان دیگه میتونم بگم کاملا خوب شده و داره پرای جدید در میاره
پس هم تولدش مبارک هم پرای جدیدش مبارک
چون تولدشه براش دعا کنید که همیشه سالم باشه![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)