این قابی که درست کردید وقتی بالای تانک نصب بشه از بغل نورش دیده نمیشه ؟
اگه دیده نمیشه که هیچ وگرنه یه فکری هم برای بغلش باید بکنید
این قابی که درست کردید وقتی بالای تانک نصب بشه از بغل نورش دیده نمیشه ؟
اگه دیده نمیشه که هیچ وگرنه یه فکری هم برای بغلش باید بکنید
این رفلکتور به شکل یه باکسه که صفحه اصلیش تقریبا به اندازه تانک و دیواره های دو تا دورش با ارتفاع 5 سانت هست. بین دیواره های رفلکتور و قاب بالایی تانک حدود 5 سانت ( البته الان حدودا 15 سانته که با تکمیل سامپ اصلاح می شه) فاصله داره و این فاصله رو برای گردش هوا گذاشتم وگرنه هیچ محدودیتی وجود نداره اگر بخوام کاملا به یه محوطه بسته تبدیلش کنم.
نوری از خارج می شه به شکل نور متساعد شده از یه محفظه است .
شاد و پیروز باشی
آقای رازقی گشتم قاب ساده ولی مفید آقا مهدی رو پیدا کردم اینم لینکش
http://www.parsipet.ir/thread11642-8.html
سلام
عکس:
چند باری سعی کردم از آپلود سنتر سایت استفاده کنم ولی بعد از درخواست آپلود خطا می داد.
شاد و پیروز باشید
سلام
سیستم نورتون مبارک باشه
یه پیشنهاد بدم به دوستان که زود به زود از تانکشون عکس بزارن تا این تایپیک پویا بشه ، هر هفته از یک زاویه عکس بگیرید و بزارید تا تنوع ایجاد بشه حتی اگه تغییراتی انجام نداده باشید ، آکواریوم گیاهی خوبیش اینه که رشد گیاهها خودش باعث تغییرات در تانک میشه
سلام
این عکس ها خاطرست. امید وارم قرار دادنشون اینجا مشکلی نداشته باشه.
این جفت پرت کوتوله اولین ماهی های گوشتخواری بود که خریدم.
چند سری تخم گذاری کردند و نره هم اسپرم زنی می کرد ولی هچ نمی شدند.
این جفت هم دومین سری گوشتخوار ها.
نره خیلی ضعیف بود و مرد.
بعد از چند ماه که ماده پرت کوتوله آبی مرد ، این دوتا با هم جفت خوردن .
مادهه ماهیه خوبی بود ولی آخرین سری که داشت آماده تخم گذاری می شد نتونست تخم ها رو دفع کنه و تو بدنش موند . خیلی شکمش باد کرده بود و مرد.
آخر و عاقبت این ماهیا خیلی درد ناک بود.
چند ساعتی که نبودم ، دمای آب بالا رفته بود و ماهیای بیچاره آب پز شده بودند.
البته به جز این یکی:
جالب اینجا بود که بقیه ماهی ها حسابی آپز شده بودند و باد کرده بودند ولی این یکی حسابی سرحال بود و دنبال سنگ پا می گشت.
ساکنین بعدی این تانک:
این حلزونای سیبی که 4 تا بودن خیلی موجودات عجیبی بودن و نشانه ای کوچک از قدرت خداوند.
وقتی خریدمشون 1 سانت بیشتر نبودن و تا حدود 4.5 - 5 سانت رسیدند . تشکیل لایه لایه لاکشون دیدنی بود.
اون وقتا که گپی داشتم میرفتن تو خونه ها و گپی شکار می کردند.
آخر سر هم یهویی کلا از لاکشون بیرون میومدند و می مردند. نمی دونم چرا؟!!
این ماکرو ها معرکه بودند و دو تا شون بزرگ شدند و تا این آخر سری بودند.
بیشترین ضرر مالی رو این ماهی بهم زد ولی عاشقش بودم.
یسری 4 تا سیچلاید ( 2 تا جفت) که تقریبا 1.5 برابرش بودند رو انداختم پیشش . به یه روز نکشید که همشون رو پر پر کرد و کشت.
ولی جالب اینجا بود که چون از بچگی ( حدودا 3 سانتی) پیش من بود ، هر وقت لازم بود ماهی ها رو از تانک بگیرم این یدونه رو باید با دست می گرفتم. کافی بود دستم رو ببرم تو تانک تا خودش بیاد تو دستم. به هیچ وجه نمی شد با تور بگیرمش.
راه اندازی تانک جدید
جفت اسکار ها وقتی خریدمشون.
تا این آخر که تصمیم گرفتم بزنم تو کار گیاهی بودند و حسابی بزرگ شده بودند. فروختمشون دونه ای 10.000 تومن
جفت سورم زرد . 2 بار تخم ریختن که نسیب لجن خوار شد.
جفت گرین تیلور
شاد و پیروز باشید
درود دادا من اولین باره که اک گیاهی شمارو دیدم مبارکت باشهاین وسط جای اروانای من خالیه بزنه ماهیاتو پرپر کنه ایشالا همیشه پربار تر از روز قبل باشه
با عکسای نوستالژیکت ما رو بردی به قدیما چه جنایتا و چه تکثیرا که نداشتیم تو دوران ماهی بازیم بیشتر از ۳۰ نوع ماهی تکثیر کردم از گوپی و مولی بگیر تاجک دمپسی و اسکارو انجل .یه مدل ماهی زنده زا بود به اسم هالف بیگ که به غیر از یه جفتی که خودم داشتم و جوجه هاشون که پختن دیگه ندیدم و میتونم بگم اولین و تنها کسی بودم تو ایران که از این ماهی تکثیر کرده .در مورد حلزونها هم حق با شماست هر ماه ۲ بار تخم میریختن بالای اک . بابت عکسها ممنون
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)