عجب مینای دوست داشتنی دارید ، خدا حفظش کنه ، راستی وقتی اینطوری می آید روی دستتان ، به طرف صورت و گوشهایتان حمله نمی کند و نوکتان نمی زند . راستی غذا بهش چی می دهد ماشااله هم پرهایش و هم نوکش براق و خوبه .
عجب مینای دوست داشتنی دارید ، خدا حفظش کنه ، راستی وقتی اینطوری می آید روی دستتان ، به طرف صورت و گوشهایتان حمله نمی کند و نوکتان نمی زند . راستی غذا بهش چی می دهد ماشااله هم پرهایش و هم نوکش براق و خوبه .
سلام مرسی نظر لطفتونه که به اون پسر شر میگید دوست داشتنی :D
اما راجب نوک زدن تا حالا پیش نیومده گوش یا صورتو نک بزنه فقط دو بار یک بار چشم من یک بار مامانم رو زده اما مطمئنم چون نکش قوی نبوده دردمون نیومده اما کلا به صورتمون کاری نداره فقط تو دهن من زیاد فضولی میکنه بر عکسسسس با پاهامون سر جنگ داره مخصوصا انگشت پاهای من خیلی عصبانی میشه و کلی عس العمل جنگی و جیغ میزنه البته اینم تقصیر خودمه که اذیتش میکنم اخه خیلی باحال میشه:smile (268)::smile (9):
در مورد غذا هم تا چند وقت پیش هرچی ما میخوردیم اونم می خواست و عاشق پفک و کیک وبستنی ... بود خوب الان اونارو دیگه اصلا بهش نمیدم غذای خودش رو میخوره و به توصیه یک آشنا گوشت شتر هم تو برنامه غذاییش داره میوه هندوانه و سیب هم میخوره زیاد میدیم بهش نون هم زیاد میخوره خلاصه همه چی میخوره این بچه فقط مونده مارو بخوره (البته مورچه های خونه رو هم میخوره 2-3 بارم مگس تو هوا شکار کرده):smile (15):
خیلی حرفیدم ببخشید:P
از بی تربیتی های این سیاوش خان اینه که وقتی بیرونه همش میره سراغ جعبه دستمال کاغذی و ازش دستمال برمیداره میدوه می کشونه دنبال خودش و یکم که پاره پورش کرد ولش میکنه و باز یکی دیگه (البته دیگه جعبرو برعکس میزاریم که نتونه) به پاره کردن و ریز کردن روزنامه هم خیلی علاقه داره خلاصه که آتیش میسوزونه بدجورررررر :smile (224):![]()
از کار های جالبش هم اینکه میره جلو تلویزیون با آهنگ شروع میکنه خوندن :smile (96):
![]()
سلامممم
من عاشق این وروجک شیطونم خیلی با نمک ! موش بخوردش شیطونک رو !
در ادامه عکسای آفتاب گرفتنش (ص 2) اینجا معلوم نیست داره فکر میکنه به چی شاید فرار
![]()
سلام به همه
اومدم یکم از این پسرم بگم که....
1 هفته پیش بردیمش بالاشو کوتاه کردن که آقاهه رحم نکرد به این بچه ناخوناش و نکش رو هم یکم کوتاه کرد بیچاره بردیمش تو مغازه اینقدر تعجب کرده بود:smile (1): ما که داشتیم می رفتیم بیرون که آقاهه بالشو بزنه همچین نگاهمون میکرددد خیلی مظلوم شده بود تو ماشین هم خیلی متعجب بود طفلی .
تا رسیدیم خونه من گذاشتم جلو در که کفشامو در بیارم چنان جیغی از خوشحالی زد:smile (137): من همیشه فکر میکردم احتمالا واسش فرقی نداره کجا و با کیا زندگی کنه اما اون روز فهمیدم نه انگار مارو دوست داره این خونه رو دوست داره خیلی خوشحال شدم:smile (139):
روز اول که میخواست پرواز کنه دید نمیتونه ناراحت شد با ما خوب بود اما از قفس به زور بیرون میومد:smile (114): خیلی ناراحت شدم واسش اما این روزا بهتر شده هم بیرون اومدنش هم پروازش
حالا چیز جالب که دیروز کشف کردیم این که این پسریه ما که هنوز حرف نمیزنه اما فهمیدیم صدای زنگ آیفون رو در میاره و بعد چند ثانیه یک صدا مثل زززززز که فهمیدم اونم صدای باز کردن دره خیلی خوشحالماااااااااااااااااا ااا:smile (142):
این عکس سیاوش عاشق چشماش از این زاویه هستم
![]()
آره کثیف کاری داره اما ما سعی میکنیم زمانی بیاریمش بیرون که غذا نخورده باشه اینطوری خیلیییییی کمتر کثیف کاری داره بعدم همش حواسمون هست هرجا کثیف بشه سریع پاک کنیم با اسپری شامپو فرش اما لذت بودنش به این دردسراش می ارزه :smile (22):
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)